و ممكن است انقلابی شكل دیگر و بلكه ماهیت دیگر داشته باشد كه این بالاتر و
انسانی تر و مترقی تر است و این است كه انقلاب اسلامی ایران را در میان انقلابهای
جهان بی رقیب و بی نظیر كرده است و آن را در ردیف انقلابهایی كه به وسیله ی
پیغمبران به وجود می آید قرار داده، یعنی انقلابی پیامبرانه. آن چیست؟ این كه
انقلابی ریشه در ایدئولوژی یك قوم داشته باشد، یعنی مردمی از آن جهت قیام و
انقلاب می كنند كه دارای یك مكتب اند یعنی دارای یك طرح برای زندگی بشرند؛
معتقدند كه بشریت اگر بخواهد به سعادت برسد باید شناختش درباره جهان
اینچنین باشد، نظام فكری اش اینچنین باشد، نظام سیاسی اش اینچنین باشد، نظام
اخلاقی اش اینچنین باشد، نظام اقتصادی اش اینچنین باشد، نظام خانوادگی اش
اینچنین باشد، و سایر نظاماتش؛ ملتی هستند رها شده از وابستگیهای مادی و
وابسته به یك ایمان و یك مكتب و یك ایدئولوژی. به آینده نگاه می كند، به
انسانیت می اندیشد نه به خودش فقط. حتی فكر می كند كه من هم اگر كشته شدم
باكی نیست، من كه برای شكم خودم قیام نمی كنم، برای آزادی خودم قیام نمی كنم،
من می خواهم كاری بكنم ولو صد سال دیگر بشریت به آن برسد. من می خواهم یك
ایمان، یك عقیده، یك مكتب در روی زمین استقرار پیدا كند. به تعبیر قرآن:
وَ
نُمَكِّنَ لَهُمْ فِی الْاَرْضِ [1]. دینشان در روی زمین جایگزین شود؛ فكر، عقیده، ایده و
ایده آل شان استقرار پیدا كند. من نبودم باكی نیست، آن فكر و عقیده باید در عالم
باقی بماند.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 204
اگر قیام و انقلابی و نارضایتی هایی و هجومها و تعرضهایی ریشه در مسائل
فكری و اعتقادی و مكتبی و مسائلی كه مربوط به پیاده كردن یك طرح در زندگی
بشر است داشته باشد، این عالی ترین و بالاترین نوع انقلاب است.