در
کتابخانه
بازدید : 97274تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
گذشته از سیره و روش ائمه ی معصومین كه سراسرْ تعلیم و ارشاد و جنبشهای اصلاحی است، در تاریخ اسلام حركتها و جنبشهای اصلاحی فراوان می توان یافت كه از هیچ تاریخ دیگر كمتر نیست. ولی نظر به اینكه بررسی كافی درباره ی این جنبشها به عمل نیامده، انسان ابتدائاً می پندارد تاریخ اسلام از نظر جنبشهای اصلاح طلبانه، تاریخی راكد و صامت است.
لااقل هزار سال است كه این اندیشه در میان مسلمانان (ابتدا در اهل تسنن و بعد در شیعه) راه یافته كه در اول هر قرن، یك «مجدِّد» و احیاءكننده ی دین ظهور خواهد كرد. اهل تسنن حدیثی به این مضمون به روایت ابوهریره نقل می كنند:
اِنَّ اللّهَ یَبْعَثُ لِهذِهِ الْاُمَّةِ عَلی رَأْسِ كُلِّ مِائَةٍ مَنْ یُجَدِّدُ لَها دینَها.
خداوند در سر هر صد سال مردی برای امت برمی انگیزد كه دین او را نوسازی كند و سامان دهد.
هرچند این حدیث از نظر سند، اساسی ندارد و از نظر تاریخی هم تأیید نمی شود و ما در جای دیگر به نقد این حدیث و این تفكر پرداخته ایم [1]، ولی شیوع و رواج و قبول این اندیشه در میان مسلمانان بیانگر این حقیقت است كه مسلمانان لااقل در فاصله ی یك قرن، انتظار مصلح یا مصلحان داشته اند و عملاً برخی نهضتها را نهضتهای اصلاحی تلقی می كرده اند.
این است كه می گوییم: اصلاح و مصلح و نهضت اصلاحی و تجدد فكر دینی كه اخیراً مصطلح شده است، یك آهنگ آشنا به گوش مسلمانان است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 28
بررسی دقیق نهضتهای اصلاحی دوره ی اسلام و تحلیل علمی آنها بسیار مفید و حیاتی است. امیدوارم افراد شایسته ای چنین توفیقی بیابند و نتیجه ی بررسی و تحقیقات خود را در اختیار علاقه مندان قرار دهند.
بدیهی است كه جنبشهایی كه داعیه ی اصلاح داشته اند، یكسان نبوده اند. برخی داعیه ی اصلاح داشته و واقعاً هم مصلح بوده اند. برخی برعكس، اصلاح را بهانه قرار داده و افساد كرده اند. برخی دیگر در آغاز جنبه ی اصلاحی داشته و سرانجام از مسیر اصلاحی منحرف شده اند.
قیامهای علویین در دوره ی اموی و عباسی غالباً قیامهای اصلاحی بوده است.

برعكس، جنبش بابك خرّمدین و چند جنبش دیگر از این قبیل آنقدر آلوده و پلید بود كه برای جهان اسلام نتیجه ی معكوس داد، یعنی از تنفر مردم و خشم مردم نسبت به دستگاه جور خلفای عباسی- كه این نهضتها علیه آن بپا شده بود- كاست. شاید علت اصلی دوام نسبی حكومت عباسیان قیامهای امثال بابك بود. در حقیقت این قیامها را باید شانس حكومت عباسی به شمار آورد. قیام شعوبیه در آغاز، ماهیت اصلاحی داشت زیرا علیه تبعیض اموی بود و با شعار:
یا اَیُّهَا النّاسُ اِنّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ اُنْثی وَ جَعَلْناكُمْ شُعوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفوا اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللّهِ اَتْقیكُمْ [2].
آغاز شد. شعوبیه چون علیه تبعیض قیام كرده بودند «اهل التسویه» خوانده شدند و چون آیه ی كریمه ی فوق را شعار خود قرار داده بودند «شعوبیه» نامیده شدند. اما متأسفانه خود شعوبیه در همان مسیر انحرافی افتادند كه علیه آن بپا خاسته بودند یعنی مسیر افكار و احساسات نژادپرستانه و قومیت گرایانه، و به همین دلیل تنفر عناصر مؤمن حقیقتجو و عدالتخواه اسلامی را علیه خود برانگیختند. در حقیقت، انحراف شعوبیه از مسیر اصلاحی اوّلی را نیز باید به حساب شانس عباسیان گذاشت، و شاید خود عباسیان دست داشتند در اینكه ایرانیان را از شاهراه شعارهای عدالتخواهانه ی اسلامی به بیراهه ی شعارهای نژادپرستانه ی ایرانی منحرف سازند. حمایت شدید خلفای عباسی از شعوبیان افراطی كه در تاریخ به وضوح
مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 29
پیداست مؤید این فرضیه است.
جنبشهای اصلاحی اسلامی، برخی فكری، برخی اجتماعی و برخی دیگر، هم فكری بوده و هم اجتماعی. نهضت غزالی یك نهضت فكری محض بود. او فكر می كرد علوم اسلامی و اندیشه های اسلامی آسیب دیده است، در صدد «احیاء علوم دین» برآمد. نهضتهای علویین یا نهضت سربداریان نهضتی اجتماعی علیه حكام زمان بود. نهضت اخوان الصفا، هم فكری بود و هم اجتماعی.
برخی از نهضتها پیشرو بوده مانند همانها كه نام بردیم [3]، و برخی ارتجاعی بوده مانند نهضت اشعری در قرن چهارم و نهضت اخباریگری (در شیعه) در قرن دهم و نهضت وهابیگری در قرن دوازدهم.
همه ی این نهضتها اعم از فكری و عملی و اعم از پیشرو و ارتجاعی نیازمند به بررسی و تحلیل وسیعی است، خصوصاً با توجه به اینكه اخیراً عده ای فرصت طلب از خلأ موجود سوء استفاده كرده و طبق دستور و به طور دلبخواه نهضتهای دوره ی اسلامی را تحلیل می كنند و در اختیار توده ی بی خبر می گذارند.
ما فعلاً به بررسی مختصری از نهضتهای اصلاحی اسلامی صد ساله ی اخیر می پردازیم كه با ما و زندگی فعلی پیوند نزدیك دارد، و به نتیجه گیری برای عصر و زمان خودمان كه در متن نهضتی اسلامی و اصلاحی هستیم می پردازیم.
از حدود نیمه ی دوم قرن سیزدهم اسلامی و نوزدهم مسیحی به بعد یك جنبش اصلاحی در جهان اسلام آغاز شده است. این جنبش شامل ایران و مصر و سوریه و لبنان و شمال آفریقا و تركیه و افغانستان و هندوستان می شود. در این كشورها كم و بیش داعیه داران اصلاح پیدا شده و اندیشه های اصلاحی عرضه كرده اند. این جنبشها به دنبال یك ركود چند قرنی صورت گرفت و تا حدی عكس العمل هجوم استعمار سیاسی و اقتصادی و فرهنگی غرب بود و نوعی بیدارسازی و رنسانس (تجدید حیات) در جهان اسلام به شمار می رود.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 30

[1] . ده گفتار، مقاله ی «احیای فكر دینی» .
[2] . حجرات / 13.
[3] البته نهضت غزالی از بعضی جهات پیشرو بوده و از بعضی جهات دیگر نه كتاب محجة البیضاء مرحوم فیض هر دو جنبه كار غزالی را آشكار می كند
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است