در
کتابخانه
بازدید : 108435تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
این نكته را اول باید بگویم كه آن حكمتی كه به اصطلاح مولود تقواست و آن روشنی و فرقانی كه در اثر تقوا پیدا می شود حكمت عملی است نه حكمت نظری.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 713
حكما اصطلاحی دارند كه عقل را منقسم می كنند به دو قسم: عقل نظری و عقل عملی. البته مقصود این نیست كه در هر كسی دو قوّه ی عاقله هست، بلكه مقصود این است كه قوّه ی عاقله ی انسان دو نوع محصول فكر و اندیشه دارد كه از اساس با هم اختلاف دارند: افكار و اندیشه های نظری، و افكار و اندیشه های عملی.

فعلاً مقتضی نیست كه در اطراف این مبحث فلسفی صحبت كنم و فرق افكار و اندیشه های نظری و عملی را ذكر كنم، زیرا خود این مطلب اگر بنا باشد در اطرافش صحبت شود بیش از یك سخنرانی وقت می گیرد. همین قدر اجمالاً عرض می كنم كه عقل نظری همان است كه مبنای علوم طبیعی و ریاضی و فلسفه ی الهی است. این علوم، همه در این جهت شركت دارند كه كار عقل در آن علوم قضاوت درباره ی واقعیتهاست كه فلان شی ء این طور است و یا آن طور؟ فلان اثر و فلان خاصیت را دارد یا ندارد؟ آیا فلان معنا حقیقت دارد یا ندارد؟ و اما عقل عملی آن است كه مبنای علوم زندگی است، مبنای اصول اخلاقی است، و به قول قدما مبنای علم اخلاق و تدبیر منزل و سیاست مُدُن است. در عقل عملی، مورد قضاوتْ واقعیتی از واقعیتها نیست كه آیا اینچنین است یا آنچنان؟ مورد قضاوت، وظیفه و تكلیف است: آیا «باید» این كار را بكنم یا آن كار را؟ این طور عمل كنم یا آن طور؟ عقل عملی همان است كه مفهوم خوبی و بدی و حسن و قبح و باید و نباید و امر و نهی و امثال اینها را خلق می كند. راهی كه انسان در زندگی انتخاب می كند مربوط به طرز كار كردن و طرز قضاوت عقلی عملی اوست و مستقیماً ربطی به طرز كار و طرز قضاوت عقل نظری وی ندارد.

اینكه در آثار دینی وارد شده كه تقوا عقل را روشن می كند و دریچه ی حكمت را به روی انسان می گشاید- همچنان كه لحن خود آنها دلالت دارد- همه مربوط به عقل عملی است، یعنی در اثر تقوا انسان بهتر درد خود و دوای خود و راهی كه باید در زندگی پیش بگیرد می شناسد؛ ربطی به عقل نظری ندارد، یعنی مقصود این نیست كه تقوا در عقل نظری تأثیری دارد و آدمی اگر تقوا داشته باشد بهتر دروس ریاضی و یا طبیعی را می فهمد و مشكلات آن علوم را حل می كند. حتی در فلسفه ی الهی نیز تا آنجا كه جنبه ی فلسفه دارد و سر و كارش با منطق و استدلال است و [انسان ] می خواهد با پای استدلال گام بردارد و مقدمات در فكر خود ترتیب می دهد تا به نتیجه برسد همین طور است. در نوعی دیگر از معارف ربوبی، تقوا و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 714
پاكی و مجاهدت تأثیر دارد ولی آنجا دیگر پای عقل نظری و فلسفه و استدلال و منطق و ترتیب مقدمات و سلوك فكری از نتیجه به مقدمه و از مقدمه به نتیجه در میان نیست.

مقصود این است: این حقیقت كه بیان شده كه تقوا موجب ازدیاد حكمت و ازدیاد بصیرت و روشن بینی می شود ناظر به مسائل نظری و عقل نظری نیست، و شاید علت اینكه در نظر بعضی ها قبول این مطلب اینقدر مشكل آمده همین است كه این مطلب را به حدود عقل نظری توسعه داده اند.

و اما نسبت به عقل عملی البته مطلب همین طور است و می توان گفت قبل از هر استدلال و تقریبی، تجربه گواه این مطلب است. واقعاً تقوا و پاكی و رام كردن نفس امّاره در روشن بینی و اعانت به عقل تأثیر دارد ولی البته نه به این معنی كه عقل فی المثل به منزله ی چراغ است و تقوا به منزله ی روغن آن چراغ، و یا اینكه دستگاه عقل به منزله ی یك كارخانه ی مولّد روشنایی است كه فعلاً فلان مقدار كیلووات برق می دهد و تقوا كه آمد فلان مقدار كیلووات دیگر بر برق این كارخانه می افزاید. نه، این طورها نیست، طور دیگر است. برای توضیح مقدمه ای عرض می كنم.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است