در
کتابخانه
بازدید : 108428تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
اما راجع به اثر اول. باید بگویم تنها این یك آیه ی قرآن نیست، این خود یك منطق مسلّم است در اسلام. بعضی آیات دیگر قرآن هم هست كه اِشعاری بر این مطلب دارد. در اخبار نبوی یا اخباری كه از ائمه ی اطهار رسیده زیاد روی این مطلب تكیه شده. همان طور كه در جلسه ی پیش عرض كردم همین مطلب است كه باب سیر و سلوك را در عرفان باز كرده است.

عارف مسلكان به جمله ای كه در ذیل آیه ی كریمه ییا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا إِذا تَدایَنْتُمْ بِدَیْنٍ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی الی آخره آمده- كه طویل ترین آیه ی قرآن است- نیز تمسك جسته اند.

آن جمله این است: .

وَ اِتَّقُوا اَللّهَ وَ یُعَلِّمُكُمُ اَللّهُ [1]. تقوای الهی داشته باشید و خداوند به شما می آموزد و تعلیم می كند.

می گویند ذكر این دو جمله پشت سر یكدیگر اِشعاری دارد كه تقوا تأثیر دارد در اینكه انسان مورد موهبت افاضه ی تعلیم الهی قرار گیرد.

در كلام رسول اكرم است:

جاهِدوا اَنْفُسَكُمْ عَلی اَهْوائِكُمْ تَحُلَّ قُلوبَكُمُ الْحِكْمَةُ. .

با هوا و هوس های نفسانی مبارزه كنید تا حكمت در دل شما وارد شود.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 709
حدیث دیگری است نبوی كه الآن یادم نیست در كتب حدیث عین جمله های آن را دیده باشم ولی نقل این حدیث در سایر كتب، خیلی معروف و مشهور است و آن این است:

مَنْ اَخْلَصَ لِلّهِ اَرْبَعینَ صَباحاً جَرَتْ یَنابیعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلی لِسانِهِ [2].

هركس چهل روز خود را خالص برای خدا قرار دهد، چشمه های حكمت از زمین دلش به مجرای زبانش جاری می شود.

ولی عیناً همین مضمون (هرچند با عین این الفاظ نیست) در اصول كافی ، باب اخلاص [3]، از امام باقر علیه السلام نقل شده: .

ما اَخْلَصَ الْعَبْدُ الْایمانَ بِاللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ اَرْبَعینَ یَوْماً- اَوْ قالَ: ما اَجْمَلَ عَبْدٌ ذَكَرَ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اَرْبَعینَ یَوْماً- اِلاّ زَهَّدَهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الدُّنْیا وَ بَصَّرَهُ داءَها وَ دَواءَها، فَاَثْبَتَ الْحِكْمَةَ فی قَلْبِهِ وَ اَنْطَقَ بِها لِسانَهُ. .

یعنی بنده ای چهل روز ایمان خودش را خالص نكرده است- یا گفت:

بنده ای چهل روز خدا را خوب یاد نكرده است [4]- مگر آنكه خداوند به او زهد عنایت كرده و او را نسبت به دردها و دواهای این دنیا بصیرت داده و حكمت را در دل او قرار داده و به زبان او جاری ساخته است.

حافظ در این دو بیت نظر به همین حدیث معروف دارد كه می گوید:

شنیدم رهروی در سرزمینی
همی گفت این معما با قرینی
كه ای صوفی شراب آنگه شود صاف
كه در شیشه بماند اربعینی
در تفسیر المیزان از كتب اهل تسنن نقل می كند كه رسول اكرم فرمود:

مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 710
لَوْ لا تَكْثیرٌ فی كَلامِكُمْ وَ تَمْریجٌ فی قُلوبِكُمْ لَرَاَیْتُمْ ما اَری وَ لَسَمِعْتُمْ ما اَسْمَعُ. .

یعنی اگر زیاده روی در سخن گفتن شما و هرزه چرانی در دل شما نبود، هرچه من می بینم شما می دیدید و هرچه می شنوم می شنیدید.

كلمه ی «تمریج» از ماده ی «مرج» است و به معنای چمن و سرزمین علفزار است كه معمولاً هر نوع حیوانی در آنجا وارد می شود و راه می رود و می چرد. می خواهد بفرماید زمین دل شما مثل آن علفزارهای بی در و سر است كه هر حیوانی در آنجا راه دارد و قدم می گذارد.

در حدیث دیگر امام صادق علیه السلام می فرماید:

لَوْلا اَنَّ الشَّیاطینَ یَحومونَ حَوْلَ قُلوبِ بَنی آدَمَ لَنَظَروا اِلی مَلَكوتِ السَّمواتِ. .

اگر نبود كه شیاطین در اطراف دلهای فرزندان آدم حركت می كنند، آنها ملكوت آسمانها را مشاهده می كردند.

از این گونه بیانات در آثار دینی ما زیاد است كه یا به طور مستقیم تقوا و پاكی از گناه را در بصیرت و روشن بینی روح مؤثر دانسته است و یا به طور غیر مستقیم این مطلب را بیان می كند، مثل اینكه تأثیر هواپرستی و از كف دادن زمام تقوا را در تاریك شدن روح و تیرگی دل و خاموش شدن نور عقل بیان كرده است.

امیرالمؤمنین (سلام اللّه علیه) می فرماید:

مَنْ عَشِقَ شَیْئاً اَعْشی بَصَرَهُ وَ اَمْرَضَ قَلْبَهُ [5].

هركس نسبت به چیزی محبت مفرَط پیدا كند، چشم وی را كور (یا شبكور) می كند و قلب او را بیمار می نماید.

هم او می فرماید:

مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 711
عُجْبُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ اَحَدُ حُسّادِ عَقْلِهِ [6].

یعنی خودپسندی انسان یكی از چیزهایی است كه با عقل وی حسادت و دشمنی می ورزد.

و نیز می فرماید:

اَكْثَرُ مَصارِعِ الْعُقولِ تَحْتَ بُروقِ الْمَطامِعِ [7].

یعنی بیشتر زمین خوردن های عقل آنجاست كه برق طمع جَستن می كند.

این یك منطق مسلّم است در معارف اسلامی. بعدها هم آثار این منطق را در ادبیات اسلامی (چه عربی و چه فارسی) زیاد می بینیم. ادبا و فضلای ما این حقیقت را اقتباس كرده و به كار برده اند، و می توان گفت یكی از پایه های ادبیات اسلامی روی همین منطق گذاشته شده. به عنوان نمونه از ادبیات عرب بیتی از قصیده ی نونیّه ی معروف ابوالفتح بستی را شاهد می آورم، می گوید:

زِیادَةُ الْمَرْءِ فی دُنْیاهُ نُقْصانٌ
وَ رِبْحُهُ غَیْرَ مَحْضِ الْخَیْرِ خُسْرانٌ
وَ كُلُّ وِجْدانِ حَظٍّ لا ثَباتَ لَهُ
فَاِنَّ مَعْناهُ فِی التَّحْقیقِ فُقْدانٌ
وَ كُنْ عَلَی الْخَیرِ مِعْواناً لِذی اَمَلٍ
یَرْجوا نَداكَ فَاِنَّ الْحُرَّ مِعْوانٌ
مَنْ كانَ لِلْخَیْرِ مَناعاً فَلَیْسَ لَهُ
عَلَی الْحَقیقَةِ اِخْوانٌ وَ اَخْدانٌ
اَحْسِنْ اِلَی النّاسِ تَسْتَعْبِدْ قُلوبَهُمْ
فَطالَ مَا اسْتَعْبَدَ الْاِنْسانَ اِحْسانٌ [8]
.

این قصیده یكی از شاهكارهای ادبیات عرب شمرده شده. آن بیت از این قصیده كه مورد استشهادم بود این است:

هُما رَضیعا لِبانٍ حِكْمَةٌ وَ تُقیً
وَ ساكِنا وَطَنٍ مالٌ وَ طُغْیانٌ
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 712
یعنی دو چیز هستند كه از یك پستان شیر خورده اند؛ آندو حكمت است و تقوا. و دو چیز است كه اهل یك وطن و در یك جا قرار دارند؛ آندو مال است و سركشی كردن.

سعدی در بوستان در ذیل داستان معروف سلطان محمود و ایاز كه محمود را بر محبت ایاز ملامت می كنند- تا آخر این داستان- می گوید:

حقیقت سرایی است آراسته
هوا و هوس گَرد برخاسته
نبینی كه هرجا كه برخاست گرد
نبیند نظر گرچه بیناست مرد
در گلستان می گوید:

بدوزد شَرَه دیده ی هوشمند
درآرد طمع مرغ و ماهی به بند
حافظ می گوید:

جمال یار ندارد نقاب و پرده ولی
غبار ره بنشان تا نظر توانی كرد
از این گونه بیانات و تعبیرات در ادبیات عربی و فارسی زیاد است.

پس، از لحاظ دین اسلام و از لحاظ فرهنگ اسلامی این مطلب یك اصل مسلّم است. حالا لازم است كه به اصطلاح از لحاظ منطق علمی و فلسفی هم بحثی بكنیم و ببینیم كه چه رابطه ای بین تقوا و روشن بینی موجود است؟ چطور ممكن است تقوا كه یك فضیلت اخلاقی است و مربوط به طرز عمل انسان است، در دستگاه عقل و فكر و قوّه ی قضاوت انسان تأثیر داشته باشد و منشأ آن شود كه انسان به دریافت حكمتهایی نائل گردد كه بدون داشتن تقوا موفق به دریافت آن حكمتها نمی شود؟ من مخصوصاً توجه به این مطلب دارم كه خیلی از افراد باور نمی كنند كه این یك مطلب درستی باشد، این را چیزی از نوع تخیل می دانند و تنها ارزش شعری و خیالی برایش قائل اند.

یادم هست در چند سال پیش یكی از نوشته های یكی از طرفداران فلسفه ی مادی را می خواندم كه به همین مطلب حمله و مسخره كرده بود. نوشته بود مگر تقوا و مجاهده ی نفس، سوهان و سنباده است كه روح آدمی را صیقل دهد و جلا ببخشد؟ !
[1] بقره/282
[2] این حدیث در عیون اخبار الرضا ص 258 و اصول كافی ج /2ص 16 و عُدّة الداعی ص 170 و عوارف المعارف در حاشیه ی ص 256 جلد دوم احیاء العلوم ، با عبارات مختلف و نزدیك به هم روایت شده است.
[3] ج /2ص 16
[4] این تردید از راوی حدیث است.
[5] نهج البلاغه ، خطبه ی 107
[6] نهج البلاغه ، حكمت 212
[7] نهج البلاغه ، حكمت 219
[8] [افزوده شدن در دنیای مرد برای او نقص است و سود بردنش در جز خیر محض، زیان است. و هرگونه دستیابی به بهره های دنیوی پایدار نیست، زیرا معنای آن در حقیقت از دست دادن است. و به هركس كه امید به خیر تو دارد یاور باش، كه انسان آزاده همیشه یاور دیگران است. و هركس از كارهای خیر خودداری كند، در حقیقت برادر و دوستی نخواهد داشت. به مردم نیكی كن تا دلهای آنها را بنده ی خود كنی، كه چه بسا احسانْ آدمی را بنده ی خود می سازد. ]
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است