.
آیا ما می توانیم علم را ملاك و معیار انسانیت قرار بدهیم و بگوییم كه انسانها از نظر
زیست شناسی با یكدیگر مساوی هستند ولی یك چیز هست كه اكتسابی یعنی
به دست آوردنی است و با آن معیار، انسانیت با غیرانسانیت تفاوت می كند؛ مرزی
است میان انسان برتر و انسان فروتر، و آن دانش است؟ هر اندازه كه انسان آگاهی و
دانش بیشتری پیدا كند، انسانتر است و هر اندازه كه از علم و دانش بی بهره تر باشد،
از انسانیت بی بهره تر است. بنابراین دانش آموز كلاس اول از كسی كه هنوز به
مدرسه نرفته انسانتر است. دانش آموز كلاس دوم از دانش آموز كلاس اول انسانتر
است و همین طور. . . در دوره ی دانشگاه هم دانشجویی كه سال آخر را طی می كند از
دانشجویی كه سال ماقبل آخر را طی می كند انسانتر است. در میان علما و
دانشمندان نیز هركدام كه معلوماتش بیشتر است انسانتر است.
آیا اینكه علم و دانش معیار انسانیت است و تنها معیار هم هست، می تواند مورد
قبول واقع شود؟ آیا شما انسانها را براساس دانششان ستایش یا نكوهش می كنید؟
ابوذر را كه شما ستایش می كنید آیا به دلیل این است كه دانش ابوذر از دانش شما و
از دانش انسانهای زمان خودش بیشتر بوده است؟ اینكه معاویه مورد نكوهش و در
مقابل، ابوذر مورد ستایش شماست آیا به این دلیل است كه شما حساب كرده اید و
دیده اید معلومات ابوذر از معاویه بیشتر است؟ در مورد چومبه و لومومبا چطور؟ من
گمان نمی كنم كه تنها علم و دانش معیار انسانیت باشد و هر كه عالمتر است انسانتر
باشد. با این مقیاس باید بگوییم كه در زمان ما اینشتین- كه از همه ی دانشمندان عالَم
شهرتش بیشتر است و واقعاً هم شاید از همه ی دانشمندان عالَم
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 658
عالِمتر بود-
انسانترین انسانهای زمان ما بوده است.