در
کتابخانه
بازدید : 502521تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand آزادی معنوی (1) آزادی معنوی (1)
Expand آزادی معنوی (2) آزادی معنوی (2)
Expand عبادت و دعا (1) عبادت و دعا (1)
Expand عبادت و دعا (2) عبادت و دعا (2)
Expand عبادت و دعا (3) عبادت و دعا (3)
Expand عبادت و دعا (4) عبادت و دعا (4)
Collapse توبه (1) توبه (1)
Expand توبه (2) توبه (2)
Expand هجرت و جهاد (1) هجرت و جهاد (1)
Expand هجرت و جهاد (2) هجرت و جهاد (2)
Expand هجرت و جهاد (3) هجرت و جهاد (3)
Expand بزرگی و بزرگواری روح بزرگی و بزرگواری روح
Expand ایمان به غیب ایمان به غیب
Expand معیار انسانیت چیست؟ معیار انسانیت چیست؟
Expand مكتب انسانیت مكتب انسانیت
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
این حدیث قدسی چقدر عالی توبه را توصیف می كند: اَنینُ الْمُذْنِبینَ اَحَبُّ اِلَیَّ مِنْ تَسْبیحِ الْمُسَبِّحین. خدای تبارك و تعالی، این رحمت مطلقه و كامله فرمود: ناله ی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 550
گنهكاران در نزد من محبوبتر است از تسبیح تسبیح كنندگان. بروید به درگاه خدای خودتان ناله كنید. فكر كنید تا گناهان به یادتان بیاید. به كسی نگویید؛ اقرار به گناه پیش دیگران گناه است، ولی در دل خودتان گناهانتان را در نظر بگیرید. (خودتان كه می دانید. خودتان قاضی و مؤاخذ وجود خودتان باشید. ) بعد این گناهان را ببرید پیش ذات پروردگار، تقصیرهای خودتان را بگویید، ناله كنید، تضرّع كنید، طلب مغفرت كنید، طلب شستشو كنید. خدا شما را می آمرزد، روح شما را پاك و پاكیزه می كند، به دل شما صفا عنایت می كند، لطف خودش را شامل حال شما می كند و از آن پس یك لذتی، یك حالتی در شما ایجاد می شود كه شیرینی عبادت را در ذائقه ی خودتان احساس می كنید، گناهان و لذات گناهان در نظر شما كوچك می شود، دیگر رغبت نمی كنید كه بروید فلان فیلم شهوانی را ببینید، رغبت نمی كنید كه به ناموس مردم نگاه كنید، رغبت نمی كنید كه غیبت كنید، دروغ بگویید یا به مردم تهمت بزنید؛ می بینید اصلاً همه ی رغبتتان به كارهای پاك و خوب است.

بعد علی علیه السلام شش شرط برای استغفار ذكر كرد كه دوتایش ركن توبه است، دوتایش شرط قبول توبه و دوتای دیگرش شرط كمال توبه. ان شاء اللّه فردا شب این حدیث را برای شما شرح می دهم.

شما می بینید آن پاكترین پاكان لذتشان در این بوده كه با خدای خودشان سخن بگویند؛ همواره از تقصیر و كوتاهی خودشان، از گناه خودشان- كه گناه آنها به نسبت ما ترك اولی است و از ترك اولی هم یك درجه بالاتر است (حَسَناتُ الْأبْرارِ سَیِّئاتُ الْمُقَرَّبینَ) - سخن بگویند. دعای ابوحمزه را بخوانید، ببینید علی بن الحسین با خدای خودش چگونه حرف می زند، چه جور ناله می كند! (اَنینُ الْمُذْنِبینَ اَحَبُّ اِلَیَّ مِنْ تَسْبیحِ الْمُسَبِّحین) . این دعای ابوحمزه ناله ی علی بن الحسین است، اندكی با این ناله ی بنده ی پاك خدا آشنا بشویم. اینها لذتشان در این بود كه وقتی با خدای خودشان حرف می زنند همواره از نیستی خودشان، از فقر خودشان، از احتیاج و نیاز خودشان، از كوتاهی كردن های خودشان بگویند. همواره می گویند خدایا آنچه از من است كوتاهی است و آنچه از توست رحمت و لطف است. مَوْلایَ مَوْلایَ اِذا رَاَیْتُ ذُنوبی فَزِعْتُ وَ اِذا رَاَیْتُ كَرَمَكَ طَمِعْتُ [1]. از علی بن الحسین است:

مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 551
خدای من، مولای من، آقای من! چشمم كه به گناهان خودم می افتد، خوف و فزع و ترس مرا فرا می گیرد اما یك نظر كه به تو می كنم، رحمت تو را كه می بینم، رجا و امید در دل من پیدا می شود؛ من همیشه در میان خوف و رجا هستم، به یك چشم به خودم نگاه می كنم خوف مرا می گیرد، به چشم دیگر به تو نگاه می كنم رجا بر من غالب می شود.

بله، آنها چنین بودند. دو كلمه هم ذكر مصیبت برای شما بكنم.

در عصر تاسوعا لشكر عمر سعد طبق دستور عبیداللّه زیاد حمله كردند. همین شبانه می خواهند با حسین علیه السلام بجنگند. حسین به وسیله ی برادرش ابوالفضل العبّاس از اینها می خواهد كه یك شب را مهلت بدهند. می گوید: برادر جان! به اینها بگو همین امشب را به ما مهلت بدهند، من فردا می جنگم. من اهل تسلیم نیستم، می جنگم اما یك امشب را به ما مهلت بدهند (وقت غروب بود) . بعد برای اینكه گمان نكنند كه حسین می خواهد دفع الوقت كند، این جمله را گفت: برادر! خدا خودش می داند كه من مناجات با او را دوست دارم. من می خواهم امشب را به عنوان شب آخر عمرم با خدای خودم مناجات كنم و شب توبه و استغفار خودم قرار بدهم.

آن شب عاشورا اگر بدانید چه شبی بود! معراج بود، یك دنیا شادی و بهجت و مسرّت حكمفرما بود. در آن شب خودشان را پاكیزه می كردند، حتی موهای بدنشان را می ستردند. خیمه ای بود به نام خیمه ی تنظیف. كسی داخل خیمه بود، دو نفر دیگر بیرون خیمه ایستاده و نوبت گرفته بودند. یكی از آنها- كه ظاهراً بُرَیْر است- با دیگری شوخی و مزاح می كرد. آن دیگری به او گفت: امشب شب مزاح نیست.

گفت: اساساً من اهل مزاح نیستم ولی امشب شب مزاح است! وقتی كه دیگران آمدند این توّابین و مستغفرین را دیدند، می دانید درباره شان چه گفتند؟ پس از آنكه از كنار خیمه های حسین گذشتند، گفتند (دشمن این حرف را می گوید) : «لَهُمْ دَوِیٌّ كَدَوِیِّ النَّحْلِ مابَیْنَ راكِعٍ وَ ساجِدٍ» [2]مثل اینكه انسان از كنار كندوی زنبور عسل گذشته باشد. صدای زمزمه ی زنبورها چگونه بلند است؟ صدای زمزمه ی حسین و اصحابش به ذكر و دعا و نماز و استغفار این گونه بلند بود.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 552
حسین علیه السلام می گوید: من امشب را می خواهم شب توبه و استغفار خودم قرار بدهم (می خواهد شب معراج خودش قرار بدهد) ، آن وقت آیا ما نیازی به توبه نداریم؟ ! آنها نیاز دارند و ما نیازی نداریم؟ ! بله، آن شب را حسین بن علی با این وضع بسر برد، با این حال عبادت بسر برد، به كارهای خود و اهل بیتش رسیدگی كرد و در آن شب بود كه آن خطابه ی غرّا را برای اصحاب خودش قرائت كرد.
[1] دعای ابوحمزه ی ثمالی.
[2] دمع السجوم ، ص 118.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است