در
کتابخانه
بازدید : 502597تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand آزادی معنوی (1) آزادی معنوی (1)
Expand آزادی معنوی (2) آزادی معنوی (2)
Expand عبادت و دعا (1) عبادت و دعا (1)
Collapse عبادت و دعا (2) عبادت و دعا (2)
Expand عبادت و دعا (3) عبادت و دعا (3)
Expand عبادت و دعا (4) عبادت و دعا (4)
Expand توبه (1) توبه (1)
Expand توبه (2) توبه (2)
Expand هجرت و جهاد (1) هجرت و جهاد (1)
Expand هجرت و جهاد (2) هجرت و جهاد (2)
Expand هجرت و جهاد (3) هجرت و جهاد (3)
Expand بزرگی و بزرگواری روح بزرگی و بزرگواری روح
Expand ایمان به غیب ایمان به غیب
Expand معیار انسانیت چیست؟ معیار انسانیت چیست؟
Expand مكتب انسانیت مكتب انسانیت
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
آیا مراحل دیگری هم هست؟ اگرچه این مراحل از سطح فكر و تصورات ما دور است ولی به صرف اینكه دور است عذری برای ما نمی شود كه ما اینها را نشناسیم و از اینها بی خبر بمانیم. بله، مرحله بالاتری هم هست. (باز خیال نكنید این مراحل كه می گویم، مال امام یا پیغمبر است. تا برسد به مرحله ی امام و پیغمبر، خیلی مراحل است. ) انسان درنتیجه ی تقرب به خداوند- و تقرب به خداوند در نتیجه ی عبودیت و اخلاص و خود را فراموش كردن و تذلل در نزد پروردگار و اطاعت محض در برابر پروردگار- می رسد به این مرحله كه درعین اینكه بدنش نیازمند به روح است، روحش از بدنش بی نیاز می شود، چطور؟ ما الآن، هم روحمان نیازمند به بدنمان است، هم بدنمان نیازمند به روحمان. الآن اگر آن روح و قوه ی حیات ما نباشد این بدن ما زنده نیست؛ اگر هم این بدن ما نباشد این روح ما در اینجا كاری از او ساخته نیست، نمی تواند كاری بكند. اما آیا همه ی انسانها همین جورند؟ هم بدنشان نیازمند به روح است و هم روحشان نیازمند به بدن؟ یا اینكه انسانهایی در نتیجه ی تقرب به خدا و عبودیت پروردگار، می رسند به این حد كه لااقل روحشان از بدنشان بی نیاز می شود. چطور بی نیاز می شود؟ یعنی این قدرت را پیدا می كنند كه به اصطلاح روح را از این بدن تخلیه كنند (البته در اینجا تخلیه به معنی مردن نیست) ، یعنی همان استقلال روح را در مقابل بدن حفظ می كنند.

در زمان خودمان، هستند چنین اشخاصی كه قدرت دارند تخلیه كنند، یعنی روح را از بدن منفك كنند به طوری كه خودش را مسلط بر این بدن می بیند. بدنِ خودش را می بیند كه در اینجا مثلاً مشغول عبادت است و خودش در جای دیگر سیر می كند، افق وسیعتری را دارد می بیند. شیخ شهاب الدین سهروردی، معروف به «شیخ اشراق» عبارتی دارد، می گوید ما حكیم را حكیم نمی شماریم مگر آن وقتی كه قدرت داشته باشد بر اینكه روح خودش را از بدنش خلع كند. میرداماد می گوید ما حكیم را حكیم نمی شماریم مگر در آن مرحله ای كه خلع بدن برایش ملكه شده
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 492
باشد، یعنی هر وقت كه اراده كند بتواند روح خودش را از بدنش مستقل و جدا كند.

برای ما خیلی این حرفها سنگین و زیاد است. چنین چیزهایی را باور نمی كنیم؛ حق هم داریم باور نكنیم، برای اینكه ما خیلی از این مراحل پرت هستیم. ولی از آن بدبینی و باورنكردنهای خودتان كمی پایین بیایید. ما كه نرفته ایم، ما كه راه عبودیت را همان قدم اولش را هم طی نكرده ایم تا ببینیم آیا همین مقدار اثر در عبادت خدا هست؟ ما یك ماه رمضان یك روزه ی درست نگرفتیم. شما همین یك ماه رمضان را واقعاً تجربه كنید؛ شما همه ی كارها را در دنیا تجربه می كنید، یك ماه رمضان را تجربه كنید و یك روزه ی واقعی، همین طور كه پیغمبر اكرم فرموده است و ائمه ی اطهار دستور داده اند بگیرید، یعنی اولاً ظاهر روزه را كه ترك كردن مأكولات و مشروبات و یك عده مسائل دیگر است عمل كنیم. این كار را كه البته همه ی ما می كنیم. ولی آن روزه ای كه در حدیث «روزه ی خاص» تعبیر شده است آن روزه را هم بگیریم؛ یعنی در این یك ماه، تنها دهان ما روزه نگیرد، زبان ما هم روزه بگیرد. در ماه رمضان كوشش كنیم كه زبان ما غیبت نكند، دروغ نگوید ولو این دروغ برایمان منافع زیادی دارد؛ زبان ما افطار نكند، چون روزه تنها به نخوردن نیست. پیغمبر فرمود:

رُبَّ صائِمٍ لا حَظَّ لَهُ اِلاَّ الْجوعُ وَ الْعَطَشُ ای بسا روزه دارهایی كه حظّ و بهره ای ندارند جز گرسنگی و تشنگی. زبان ما بیهوده و لغو نگوید، جز حرفی كه مورد نیاز زندگی دنیای ما یا آخرت ماست حرف دیگری نزند. گوش ما غیبت نشنود، لهو و لعب نشنود، فحش نشنود؛ چشم ما به ناموس مردم خیره نشود؛ دست ما به طرف خیانت دراز نشود؛ قدم ما به طرف خیانت و ظلم نرود. در مقابل، این ماه رمضان را ماه اطعام و دلجویی و محبت و احسان و خدمت قرار بدهیم. امتحان كنیم، یك ماه رمضان كوشش كنیم انسان باشیم، آن وقت شما ببینید بعد از یك ماه، عبادت و عبودیت اثر خودش را می بخشد یا نمی بخشد؛ ببینید بعد از یك ماه همین روزه شما را عوض می كند یا نمی كند؛ ببینید بعد از یك ماه همین روزه به شما ربوبیت یعنی خداوندگاری و تسلط و قدرت می دهد یا نمی دهد. اگر دیدید نداد، آن مراحل بعد را انكار كنید. اما اگر دیدید در این یك ماه این مقدار ربوبیت و خداوندگاری و تصاحب یعنی تسلط بر نفس خودتان، بر غرائز و شهوات خودتان، بر اعضا و جوارح خودتان پیدا می كنید پس باور كنید كه آن مراحل دیگر هم عملی است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است