در
کتابخانه
بازدید : 502596تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand آزادی معنوی (1) آزادی معنوی (1)
Expand آزادی معنوی (2) آزادی معنوی (2)
Expand عبادت و دعا (1) عبادت و دعا (1)
Collapse عبادت و دعا (2) عبادت و دعا (2)
Expand عبادت و دعا (3) عبادت و دعا (3)
Expand عبادت و دعا (4) عبادت و دعا (4)
Expand توبه (1) توبه (1)
Expand توبه (2) توبه (2)
Expand هجرت و جهاد (1) هجرت و جهاد (1)
Expand هجرت و جهاد (2) هجرت و جهاد (2)
Expand هجرت و جهاد (3) هجرت و جهاد (3)
Expand بزرگی و بزرگواری روح بزرگی و بزرگواری روح
Expand ایمان به غیب ایمان به غیب
Expand معیار انسانیت چیست؟ معیار انسانیت چیست؟
Expand مكتب انسانیت مكتب انسانیت
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
تعبیری دارد پیغمبر اكرم راجع به دل، این جور دلهایی كه ما داریم، این دلهایی كه از اختیار ما بیرون است. بسیار تعبیر عجیبی است! پیغمبر اكرم مثلی ذكر می كند، می فرماید: اِنَّما مَثَلُ هذَا الْقَلْبِ كَمَثَلِ ریشَةٍ فی فَلاةٍ مُعَلَّقَةٍ عَلی شَجَرَةٍ تُقَلِّبُهَا الرِّیحُ ظَهْراً لِبَطْن مثَل دل انسانها، انسانهایی كه دلشان تربیت نشده است و هنوز با عبادت تمرین پیدا نكرده اند، مثَل یك پر- مثلاً پر مرغ- است. شما اگر یك پر را در صحرا و بیابان به یك شاخه ی درخت آویزان كنید، بعد نگاه كنید ببینید این پر كی به یك حالت می ایستد، می بینید دائماً از این رو به آن رو می شود. یك نسیم بسیار كوچك هم بوزد كه شما احساس نسیم هم نمی كنید، می بینید این پر روی این شاخه دارد
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 490
حركت می كند. می گوید مثل قلب بنی آدم (كه در اینجا منظور قوه ی خیال است) ، مثل قوه ی خیال كه یك جا نمی ایستد، از این شاخه به آن شاخه می رود و از اختیار انسان بیرون است، مثل آن پری است كه به شاخه ای در بیابان آویخته باشد كه ثابت نمی ماند. مولوی همین مضمون را به شعر درآورده:

گفت پیغمبر كه دل همچون پری است
در بیابانی به دست صرصری است
آیا همه ی دلها این جور است؟ ابداً. لابد خیال می كنید دل علی بن ابی طالب هم العیاذ باللّه همین جور بود. خیر، این جور نبود. نه تنها علی بن ابی طالب، بلكه شاگردهای كوچك علی بن ابی طالب هم این جور نبودند. آیا اویس قرنی، عمار یاسر و كمیل بن زیاد نخعی این جور بودند؟ ابداً. و حتی كمتر از اینها را ما دیده ایم، در افرادی كه ما در زمان خودمان دیده ایم. از این افراد ما زیاد دیده ایم كه مالك قوه ی خیال خودشان و مسلط بر قوه ی خیال خودشان هستند یعنی توانسته اند این قدرت را در اثر عبودیت و بندگی خدا پیدا كنند كه اگر بخواهند یك ساعت متوالی ذهن را به یك نقطه متمركز كنند به طوری كه در تمام این یك ساعت یك ذره ذهن به هیچ نقطه ی دیگری توجه پیدا نكند می توانند چنین كاری بكنند. این خودش قدرت و تسلط است و در نتیجه ی نزدیك شدن واقعی به خدای تبارك و تعالی پیدا می شود.

چنین چیزی ممكن است. اساساً اهمیت آنها به همین است كه بر اندیشه ی خودشان حاكمند، اندیشه یعنی خیال بر آنها حكومت نمی كند. چقدر عالی می گوید این جور مطالب را ملای رومی! حدیثی هست از پیغمبر اكرم كه فرمود: یَنامُ عَیْنی وَ لایَنامُ قَلْبی من چشمم می خوابد ولی دلم بیدار است؛ برعكس ما كه چشممان بیدار است و دلمان در خواب است. پیغمبر فرمود من چشمم كه بخوابد دلم بیدار است. می گوید:

گفت پیغمبر كه عینای ینام
لاینام القلب عن رب الانام
چقدر عالی است!
چشم تو بیدار و دل رفته به خواب
چشم من در خواب و دل در فتح باب
حاكم اندیشه ام محكومْ نِی
چون كه بنّا حاكم آمد بر بِنی [1]
.

مثل من و اندیشه ام مثل بنّاست و بنا؛ آن را من ساخته ام، اندیشه و خیالْ مرا نساخته است.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 491
من چو مرغ اوجم اندیشه مگس
كی بود بر من مگس را دسترس
این، مرحله ی دوم (و سوم به یك اعتبار) از مراحلی است كه انسان تسلط و قدرت پیدا می كند.
[1] یعنی بنا
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است