در
کتابخانه
بازدید : 502616تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand آزادی معنوی (1) آزادی معنوی (1)
Expand آزادی معنوی (2) آزادی معنوی (2)
Expand عبادت و دعا (1) عبادت و دعا (1)
Collapse عبادت و دعا (2) عبادت و دعا (2)
Expand عبادت و دعا (3) عبادت و دعا (3)
Expand عبادت و دعا (4) عبادت و دعا (4)
Expand توبه (1) توبه (1)
Expand توبه (2) توبه (2)
Expand هجرت و جهاد (1) هجرت و جهاد (1)
Expand هجرت و جهاد (2) هجرت و جهاد (2)
Expand هجرت و جهاد (3) هجرت و جهاد (3)
Expand بزرگی و بزرگواری روح بزرگی و بزرگواری روح
Expand ایمان به غیب ایمان به غیب
Expand معیار انسانیت چیست؟ معیار انسانیت چیست؟
Expand مكتب انسانیت مكتب انسانیت
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
آیا از این بالاتر هم هست؟ بله، اگر شما وحشت نمی كنید، بالاترش هم هست. آن مرحله ی بالاتر، آن قدرتی است كه بنده ای در اثر بندگی و عبودیت خداوند و در اثر قرب به ذات اقدس الهی و در اثر نزدیك شدن به كانون لایتناهای هستی می تواند در دنیای بیرون خودش هم تصرف كند، می تواند چوبی را تبدیل به اژدها كند، می تواند قرص ماه را دو نیم كند، می تواند تخت بلقیس را در یك چشم به هم زدن از یمن به فلسطین احضار كند. بله می تواند. العبودیة جوهرة كنهها الربوبیة. اما این مراحل از ما خیلی دور است، ما همان مرحله ی خودمان را صحبت كنیم.

ما كه اینجا امشب آمده ایم نشسته ایم، گذشته از اینكه امشب از شبهای احیاء است و باید احیاء بشود، ولی این شب به یك اعتبار یك میمنتی پیدا كرده است و به یك اعتبار یك شئامتی. اما به آن اعتبار كه شئامت است (مقدّم ذكر می كنم) ، در مثل این شبی مردی مثل علی بن ابی طالب را ما از دست داده ایم. و اما میمنت، برای اینكه رفتن علی بن ابی طالب یك رفتن عادی نیست، یك رفتنی است كه واقعاً «مبارك باد» دارد؛ همین طور كه صعصعة بن صوحان عبدی در همان شب دفن امیرالمؤمنین وقتی كه آمد بالای قبر امیرالمؤمنین ایستاد (او و چند نفر معدود بودند كه حضرت مجتبی سلام اللّه علیه از خواص نزدیك حضرت امیر خواسته بود بیایند) گفت چه خوب زندگی كردی و چه عالی مردی! هم شب احیاء است، هم شبی است كه تعلق دارد به امیرالمؤمنین علی علیه السلام. علی نسبت به دیگران چه مزیتی دارد كه شما اینقدر
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 494
شیفته ی علی هستید؟ علی با شما چه قوم و خویشی دارد؟ هیچ. علی با شما چه روابط مادی داشته است؟ هیچ گونه روابط مادی نداشته است. مزیت و خصوصیت علی چیست؟ خصوصیت علی عبودیت و بندگی است. یك بنده ی صالح كامل خداست، بنده ای است كه جز در موضوع بندگی در موضوع دیگری نمی اندیشد، بنده ای است كه تمام آن مراحل ربوبیت و تسلطی كه عرض كردم به حد اعلی طی كرده است، بنده ای است كه همیشه خدا را در اعمال خودش حاضر و ناظر می بیند.

چه عالی می نویسد به مالك اشتر نخعی! فرمان علی به مالك اشتر كه در نهج البلاغه هست یكی از معجزات اسلام است. انسان حیرت می كند، در چهارده قرن پیش، در میان چنان قوم بدوی و وحشی یك چنین دستورالعمل اجتماعی عظیم و بزرگ [صادر شود] كه انسان خیال می كند در قرن نوزدهم و بیستم یك عده فلاسفه نشسته اند تنظیم كرده اند. من نمی دانم این مردمی كه دنبال معجزه می گردند، خیال كرده اند معجزه منحصر است به اینكه یك عصا اژدها بشود؟ آن معجزه برای عوام است. برای مردم عالِم دعای كمیل و دعای ابوحمزه ی ثمالی و مناجات شعبانیه معجزه است، فرمان علی به مالك اشتر معجزه است. در آنجا این جور می نویسد:

مالك! خیال نكن حالا كه رفته ای در كشور مصر، چون والی و مافوق این مردم هستی و مردم را رعیت خودت می پنداری، بنابراین مثل یك گرگ درنده هر كاری كه دلت می خواهد بكنی؛ نه، چنین نیست. مردم را تقسیم می كند: آن كه مسلمان است برادر دینی توست و آن هم كه مسلمان نیست انسانی است همنوع تو. بعد در آخرش- كه شاهد كلامم اینجاست- می فرماید: مالك! فَاِنَّكَ فَوْقَهُم تو البته در بالادست رعیت خودت قرار گرفته ای، آنها محكومند و تو حاكم، اما وَ واِلی الْاَمْرِ عَلَیْكَ فَوْقَكَ آن كسی كه این فرمان را به نام تو نوشت و این ابلاغ را برای تو صادر كرد كه من باشم، بالاسر توست؛ مراقب تو هستم، اگر دست از پا خطا كنی مجازاتت می كنم. وَاللّهُ فَوْقَ مَنْ وَلاّكَ [1]و ذات اقدس پروردگار در بالای سر آن كسی است كه تو را حاكم مردم مصر كرد؛ خدا در بالاسر علی است و علی همیشه از خدای خودش می ترسد مبادا دست از پا خطا كند.

[در ارتباط با] مرحله ی دوم كه مرحله ی تمركز خیال و فكر است، دیگر چه از این
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 495
بالاتر كه علی در نماز می ایستد، آنچنان مستغرق در خدا و عبادت می شود كه تیری كه به پای مباركش فرورفته است و در حال عادی اگر بخواهند بیرون بیاورند رنج می برد و شاید بی تابی می كند، در حال نماز از بدنش بیرون می كشند و حس نمی كند. علی كه علی است به واسطه ی این جهات است. علی به مرحله ای رسیده است كه طیّ الارض و این جور مسائل برای او آب خوردن است. شنیده ام یك آدم جاهل نادانی گفته است برای یك آدم یك متر و نیمی یا دو متری (یعنی العیاذ باللّه علی بن ابی طالب) ، برای دو متر قد آمده اند اینهمه فضائل و معجزات ساخته اند! مرده شور عقل اینها را ببرد. اینها خیال كرده اند این جور مسائل با هیكل درست می شود. بنابراین كسی كه قدش دو متر است او باید یك اثر بیشتری داشته باشد. از نظر این جور آدمها اگر معجزه ای در دنیا وجود داشته باشد مال «عوج بن عُنُق» است چون هیكلش خیلی بزرگ بوده. اینها چرا انسان را نمی خواهند بشناسند؟ ! چرا خدا را نمی خواهند بشناسند؟ ! چرا تقرب به خدا را نمی خواهند بفهمند؟ ! چرا معنی عبودیت را نمی خواهند بفهمند؟ ! اگر كسی گفته «ولایت تكوینی» یعنی این؛ نگفته خدا كار عالم را العیاذ باللّه به یك انسان واگذار كرده و خودش رفته گوشه ای نشسته. چنین چیزی محال است. ولایت تكوینی یعنی اصلاً قدم اول عبودیت ولایت است ولی درجه به درجه. (ولایت یعنی تسلط و قدرت. ) درجه ی اولش این است كه مالك این دست می شوید، مالك این چشم می شوید، مالك این گوش می شوید، مالك پای خودتان می شوید، مالك غرایز خودتان می شوید. قدم دوم، مالك اندیشه ی خودتان می شوید، مالك نفس خودتان در مقابل بدن خودتان می شوید. قدم به قدم پیش می روید تا می رسید به آنجا كه یك تسلطی هم بر جهان تكوین پیدا می كنید. دیگر این حرفها را ندارد. این حرفها منتهای بی شعوری و بی معرفتی است. ما علی را به این جهت دوست داریم و به این جهت شیفته ی علی هستیم كه در فطرت بشر این موضوع نهفته است. [علی یعنی ] آن كه از خود بیخود شده است، آن كه دیگر خودی در جهان او وجود ندارد، هرچه هست خداست و جز خدا چیز دیگری در بساط او نیست.
[1] نهج البلاغه فیض الاسلام، ص 993.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است