در
کتابخانه
بازدید : 502629تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand آزادی معنوی (1) آزادی معنوی (1)
Expand آزادی معنوی (2) آزادی معنوی (2)
Collapse عبادت و دعا (1) عبادت و دعا (1)
Expand عبادت و دعا (2) عبادت و دعا (2)
Expand عبادت و دعا (3) عبادت و دعا (3)
Expand عبادت و دعا (4) عبادت و دعا (4)
Expand توبه (1) توبه (1)
Expand توبه (2) توبه (2)
Expand هجرت و جهاد (1) هجرت و جهاد (1)
Expand هجرت و جهاد (2) هجرت و جهاد (2)
Expand هجرت و جهاد (3) هجرت و جهاد (3)
Expand بزرگی و بزرگواری روح بزرگی و بزرگواری روح
Expand ایمان به غیب ایمان به غیب
Expand معیار انسانیت چیست؟ معیار انسانیت چیست؟
Expand مكتب انسانیت مكتب انسانیت
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
اوّلین درجه ی ربوبیّت و خداوندگاری كه در نتیجه ی عبودیت پیدا می شود این است كه انسان ربّ و مالك نفس خودش می شود، تسلط بر نفس خودش پیدا می كند. یكی از بیچارگیهای ما كه كاملاً احساس می كنیم این است: زمام نفس خودمان دراختیار ما نیست، اختیار خودمان را نداریم؛ اختیار زبان خودمان را نداریم، اختیار شهوات خودمان را نداریم، اختیار شكم خودمان را نداریم، اختیار دامن خودمان را نداریم، اختیار چشم خودمان را نداریم، اختیار گوش خودمان را نداریم، اختیار دست خودمان را نداریم، اختیار پای خودمان را نداریم؛ و این نهایت بدبختی است. ما می رویم در این خیابانها ولی این چشم دراختیار ما نیست، ما در اختیار این چشم هستیم؛ یعنی این ما هستیم كه این چشم دلش می خواهد چشم چرانی كند، دلش می خواهد به نوامیس مردم نظر شهوت بكند، دل ما هم تابع این چشم است. گفت:

دل برود چشم چو مایل بود
دست نظر رشته كش دل بود
ما مالك زبان خودمان نیستیم، اختیار زبان خودمان را نداریم. وقتی كه گرم می شویم به حرف زدن، به اصطلاح چانه مان گرم می شود، نمی فهمیم كه چه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 471
می گوییم. مجلس گُل انداخته، حالا كه مجلس گل انداخته است نه راز خودمان را می توانیم نگه داریم نه راز مردم را؛ نمی توانیم عیب پوش مردم باشیم، نمی توانیم از مردم غیبت نكنیم. . . [1]اختیار گوش خودمان را نداریم. هرچه كه گوشمان از آن خوشش بیاید، مثلاً از غیبت خوشش می آید ما هم تسلیم هستیم، از لهو و لعب خوشش می آید ما هم تسلیمش هستیم. اختیار دستمان را نداریم. اختیار پای خودمان را نداریم. اختیار غضب خودمان را نداریم. می گوییم (خود من یكی از آن اشخاص هستم) آقا دیگر عصبانی شدم، هرچه به دهانم آمد گفتم. عصبانی شدم یعنی چه؟ ! عصبانی شدم یعنی من یك آدمی هستم كه مالك نفس خودم نیستم، همین قدر كه عصبانی شدم اختیار من دیگر دست اوست، هرچه كه به دهانم می آید چون عصبانی هستم می گویم. آن دیگری مالك شهوت خودش نیست. آیا نباید انسان مالك نفس خودش باشد؟ اصلاً تا ما مالك نفس خودمان نباشیم آیا می توانیم مسلمان باشیم؟ نه، مسلمان باید مالك نفس خودش باشد.
[1] [چند ثانیه ای از سخنرانی ضبط نشده است. ]
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است