در
کتابخانه
بازدید : 502655تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand آزادی معنوی (1) آزادی معنوی (1)
Collapse آزادی معنوی (2) آزادی معنوی (2)
Expand عبادت و دعا (1) عبادت و دعا (1)
Expand عبادت و دعا (2) عبادت و دعا (2)
Expand عبادت و دعا (3) عبادت و دعا (3)
Expand عبادت و دعا (4) عبادت و دعا (4)
Expand توبه (1) توبه (1)
Expand توبه (2) توبه (2)
Expand هجرت و جهاد (1) هجرت و جهاد (1)
Expand هجرت و جهاد (2) هجرت و جهاد (2)
Expand هجرت و جهاد (3) هجرت و جهاد (3)
Expand بزرگی و بزرگواری روح بزرگی و بزرگواری روح
Expand ایمان به غیب ایمان به غیب
Expand معیار انسانیت چیست؟ معیار انسانیت چیست؟
Expand مكتب انسانیت مكتب انسانیت
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
گفتیم انسان خودش را مجازات می كند؛ تعبیری از امیرالمؤمنین علی علیه السلام یادم افتاد: مردی می آید خدمت امیرالمؤمنین و صیغه ی استغفار را جاری می كند. او مثل بسیاری از ما خیال می كرد كه توبه كردن یعنی گفتن اَسْتَغْفِرُاللّهَ رَبّی وَ اَتوبُ اِلَیْهِ.

امیرالمؤمنین با یك شدتی به او فرمود: ثكِلَتْكَ اُمُّكَ اَتَدْری مَا الْاِسْتِغْفارُ؟ اَلْاِسْتِغْفارُ دَرَجَةُ الْعِلّیّینَ [1]یعنی خدا مرگت بدهد، مادرت به عزایت بنشیند! اصلاً تو می دانی استغفار یعنی چه كه می گویی: اَسْتَغْفِرُاللّهَ رَبّی وَ اَتوبُ اِلَیْه؟ حقیقت استغفار را می دانی چیست؟ استغفار درجه ی مردمان بلندمرتبه است. اصلاً خود توبه، محكوم كردنِ خود است. بعد حضرت فرمود: استغفار شش اصل دارد؛ دو ركن دارد، دو شرط قبول و دو شرط كمال.

فرمود: اولین اصل استغفار این است كه انسان واقعاً از گذشته ی تیره و سیاه خودش پشیمان باشد. دوم، تصمیم بگیرد كه در آینده آن گناه گذشته را مرتكب نشود. سوم اینكه اگر حقوق مردم را برعهده و ذمّه دارد ادا كند. چهارم اینكه اگر فرایض الهی را ترك كرده است جبران كند، قضا كند. تا اینجا محل شاهد من نیست.

محل شاهد من در آن دوتای آخر است. فرمود: پنجم اینكه اگر می خواهی توبه ی تو، توبه ی اصیلی باشد، توبه ی اساسی و واقعی باشد، باید به سراغ این گوشتهایی كه از معصیت و در معصیت روییده است بروی؛ آنچنان با غصه ها و اندوه ها و توبه ها آنها را آب كنی كه پوست بدنت به استخوان بدنت بچسبد. ششم، این تنی كه عادت كرده است معصیت كند و لذتی جز لذت معصیت نچشیده است، مدتی باید رنج طاعت را
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 461
به آن بچشانی.

آیا بشرهایی هم بوده اند كه این جور توبه كنند؟ بله. امروز است كه دیگر توبه كردن منسوخ شده و ما یادمان رفته كه توبه ای هم باید بكنیم! .

مرحوم آخوند ملاّ حسینقلی همدانی از علمای بزرگ اخلاق و سیر و سلوك در اعصار اخیر بوده است؛ شاگرد مرحوم میرزای شیرازی (اعلی اللّه مقامه) و شیخ انصاری بوده و خود میرزای بزرگ برای ایشان احترام زیادی قائل بوده است. یكی از اكابر علما و بزرگانِ شاگردان ایشان نوشته است مردی آمد خدمت مرحوم آخوند و ایشان او را توبه داد. بعد از چند روز كه این آدمِ توبه كرده آمد، اصلاً نمی توانستیم او را بشناسیم. به این سرعت، این آدم تمام گوشتهای بدنش آب شده بود. من این را از جنبه ی روانشناسی دارم عرض می كنم، من می گویم این چیست در بشر؟ آخوند ملاّ حسینقلی همدانی نه شلاّق داشت، نه سرنیزه، نه توپی نه تشری، فقط یك نیروی ارشاد داشت، یك نیروی معنویت داشت، با وجدان و دل این آدم سر و كار داشت.

این چه وجدان نهفته ای در آن آدم بود كه او را زنده كرد و آنچنان علیه خودش و علیه شهوات بدنی اش و علیه این گوشتهایی كه از معصیت روییده بود برانگیخت كه بعد از چند روز كه او را دیدند گفتند ما او را نمی شناختیم، اینچنین لاغر شده بود.
[1] نهج البلاغه فیض الاسلام، حكمت 409.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است