در
کتابخانه
بازدید : 196974تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand راههای شناخت حافظراههای شناخت حافظ
Expand حافظ، گلی از بوستان معارف اسلامی حافظ، گلی از بوستان معارف اسلامی
Collapse جهان بینی و ایدئولوژی حافظ مطابق ظاهر اشعار او جهان بینی و ایدئولوژی حافظ مطابق ظاهر اشعار او
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
وحدت وجود تعبیرات مختلفی دارد. كثرت وجود كه خیلی روشن است: انسان می گوید كه موجودات متعدده ی كثیره ی متباینه ای هستند كه یكی انسان است، یكی حیوان است (حیوان هم مختلف است) ، یكی جن است، یكی ملك است، آن یكی هم خداست، موجوداتی كه بالذات از یكدیگر مباین هستند و به تعبیر نهج البلاغه بینونتشان بینونت عِزلی است، منعزل از یكدیگرند و وجود هر موجودی با وجود هر موجود دیگر بالذات متباین است. شاید تصور اكثر فیلسوفان و غیر فیلسوفان همین است. متوسطین از عرفا احیاناً می گویند وحدت وجود یعنی وجود منحصر است به وجود حق (لَیْسَ فِی الدّار غَیْرُهُ دَیّار) اما به این معنا كه هر موجودی غیر از خدا هرچه از عظمت كه داشته باشد بالاخره یك موجود محدودی است، ذات حق وجود لایتناهی است، كمال لایتناهی است، عظمت لایتناهی است، قدرت لایتناهی است، جمال لایتناهی است. اگر موجودات را با یكدیگر مقایسه كنیم یكی بزرگتر است، یكی كوچكتر. مثلاً وقتی یك نهر را با یك دریا مقایسه می كنیم
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 394
دریا بزرگ است و نهر كوچك. محدود با محدود می تواند نسبت داشته باشد اما محدود با نامحدود اصلاً نسبت ندارد. اینكه انسان در بینش خود اشیاء را بزرگ و كوچك می بیند با مقایسه می بیند. وقتی ما می گوییم این كوچك است و آن بزرگ، آن كوچك به مقایسه ی یك شی ء دیگر كوچك است و این بزرگ به مقایسه ی یك شی ء دیگر بزرگ است. در همین امور محسوسه، یك شی ء كه همیشه به نظر ما بزرگ می آید، وقتی همان را در مقابل یك بزرگتر از خودش می بینیم خیال می كنیم كوچك شده. مثلاً یك آدم بلندقد كه همیشه به نظر ما عجیب می آید، وقتی با یك آدم بلندقدتر از خودش- كه یك سر و گردن از او بلندتر است- راه برود آدم خیال می كند كوچك شد. نظر انسان این است.

عارف وقتی كه عظمت لایتناهای حق را شهود می كند (علم لایتناهی ، قدرت لایتناهی ، كمال لایتناهی ) متناهی در مقابل لایتناهی اصلاً نسبت ندارد؛ حتی گفتن اینكه این بزرگتر است از آن، درست نیست، چون باید آن را یك چیزی حساب كرد و گفت این بزرگتر است. لهذا در حدیث هم هست كه از امام سؤال كردند: آیا معنی «اَللّهُ اَكْبَر» اَللّهُ اَكْبَرُ مِنْ كُلِّ شَیْ ءٍ است؟ خدا بزرگتر است از هرچیز؟ فرمود: نه، این حرف غلط است، اَللّهُ اَكْبَرُ مِنْ اَنْ یوصَفَ خدا بزرگتر است از اینكه به توصیف دربیاید نه بزرگتر است از هرچیز دیگر، كه اشیاء قابل مقایسه با خدا باشند، بعد بگوییم ولی خدا از آنها بزرگتر است؛ نه، اصلاً قابل مقایسه نیستند.

این است كه عارف كه عظمت حق را شهود می كند (اینجا دیگر وحدت شهود می شود) قهراً غیر او را اساساً نمی تواند ببیند: اگر آن وجود است اینها دیگر وجود نیست، اگر آن قدرت است اینها دیگر قدرت نیست، اگر آن عظمت است اینها دیگر عظمت نیست، اصلاً او شی ء است، اینها لاشی ء هستند. سعدی یكی دو جا كه خواسته موضوع وحدت عرفانی را بگوید تقریباً در همین سطح گفته نه بیشتر. یكی از شعرهای معروف بوستان است، می گوید:

ره عقل جز پیچ در پیچ نیست
برِ عارفان جز خدا هیچ نیست
این می شود وحدت وجود. بعد خودش اعتراض می كند، خودش هم جواب می دهد، می گوید:

توان گفتن این با حقایق شناس
ولی خرده گیرند اهل قیاس
كه پس آسمان و زمین چیستند
بنی آدم و دیو و دد كیستند
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 395
جواب می دهد:

پسندیده پرسیدی ای هوشمند
جوابت بگویم گر آید پسند
كه خورشید و دریا و كوه و فلك
پری و آدمیزاد و دیو و ملك
همه هرچه هستند از آن كمترند
كه با هستی اش نام هستی برند
این است معنای اینكه: «برِ عارفان جز خدا هیچ نیست» .

شعر دیگری دارد و شیرین می گوید:

چنین دارم از پیر داننده یاد
كه شوریده ای سر به صحرا نهاد
پدر در فراقش نه خورد و نه خفت
پسر را ملامت نمودند گفت
به حقش كه تا حق جمالم نمود
دگر آنچه دیدم خیالم نمود
از آنگه كه یارم كس خویش خواند
دگر با كسم آشنایی نماند
این یك نوع وحدت وجود است. این نوع وحدت وجود را هیچ كس ایراد نمی گیرد.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است