در
کتابخانه
بازدید : 196958تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand راههای شناخت حافظراههای شناخت حافظ
Collapse حافظ، گلی از بوستان معارف اسلامی حافظ، گلی از بوستان معارف اسلامی
Expand جهان بینی و ایدئولوژی حافظ مطابق ظاهر اشعار او جهان بینی و ایدئولوژی حافظ مطابق ظاهر اشعار او
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
محمود شبستری در منظومه ی خودش كه از عالی ترین قطعات عرفان اسلامی است - و افسوس كه معانی اینها بكلی دارد فراموش می شود- [این اصطلاحات را
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 357
توضیح می دهد. ] می دانید سؤالاتی از خراسان كرده اند و آن وقت هم ظاهراً او در آذربایجان بوده و آن سؤالات را جواب داده و آن طور كه خودش می گوید در یك شب هم جواب داده و این خیلی عجیب است:

رسولی با هزاران لطف و احسان
رسید از خدمت اهل خراسان
جزو سؤالات آن آدم یكی این سؤال است:

چه خواهد مرد معنی زان عبارت
كه دارد سوی چشم و لب اشارت؟
چه جوید از رخ و زلف و خط و خال
كسی كاندر مقامات است و احوال؟
معلوم است كه برای اینها مطرح بوده كه مقصود عرفا از این تعبیرات چه بوده؟ مفصل در این زمینه ها بحث می كند، شاید در حدود صد شعر داشته باشد. آنوقت این جور جواب می دهد (من چند تایش را برایتان می خوانم) :

هر آن چیزی كه در عالم عیان است
چو عكسی ز آفتاب آن جهان است
جهان چون زلف و خط و خال و ابروست
كه هر چیزی به جای خویش نیكوست
تجلّی، گه جمال و گه جلال است
رخ و زلف آن معانی را مثال است
صفات حق تعالی لطف و قهر است
رخ و زلف بتان را زان دو بهر است
چو محسوس آمد این الفاظ مسموع
نخست از بهر محسوسند موضوع [1]
ندارد عالم معنی نهایت
كجا بیند مر او را چشمْ غایت
هر آن معنا كه شد از ذوق پیدا [2]
كجا تعبیر لفظی یابد او را [3]
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 358
چو اهل دل كند تفسیر معنی
به مانندی كند تعبیر معنی [4]
كه محسوسات از آن عالم چو سایه است
كه این چون طفل و آن مانند دایه است
بعد به شرح می پردازد، خیلی شرح می كند كه زلف یعنی چه، رخ یعنی چه، . . .

بعد سائل می گوید:

شراب و شمع و شاهد را چه معناست
خراباتی شدن آخِر چه دعواست؟
جواب می دهد:

شراب و شمع، ذوق و نور عرفان
ببین شاهد كه از كس نیست پنهان
آنگاه وارد بحث مفصلی در این زمینه می شود.
[1] می گوید الفاظ، اول برای معانی محسوسه وضع شده.
[2] معانی عرفانی، واردات قلبی.
[3] معانی عرفانی كه در قلب آمده، اساساً لفظی ندارد كه به آن لفظها بیان شود، چون این الفاظ برای معانی ای وضع شده كه بشر از راه حواس با آنها آشنا شده. در جای دیگر می گوید:

معانی هرگز اندر حرف ناید.

كه بحر بیكران در ظرف ناید.

یك شعر عربی هم هست كه حاجی سبزواری نقل می كند:

اَلا اِنّ ثوباً خیط من نص تسعة.

و عشرین حرفا عن معانیه قاصر.

یعنی جامه ای كه از این بیست و نه حرف بافته شده، به اندام او راست نمی آید، یعنی آن معانی را هرگز با این الفاظ نمی شود بیان كرد.
[4] [یعنی ] با تشبیه می گوید.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است