در
کتابخانه
بازدید : 196959تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse راههای شناخت حافظراههای شناخت حافظ
Expand حافظ، گلی از بوستان معارف اسلامی حافظ، گلی از بوستان معارف اسلامی
Expand جهان بینی و ایدئولوژی حافظ مطابق ظاهر اشعار او جهان بینی و ایدئولوژی حافظ مطابق ظاهر اشعار او
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
بحث درباره ی «عرفان حافظ» كه ما عنوان كرده ایم مفهومش این است كه ما حتماً حافظ را یك مرد عارف فرض كرده ایم، آنگاه در چگونگی عرفان حافظ بحث می كنیم كه عرفان عملی حافظ در چه حد و مرتبه است و عرفان نظری حافظ چگونه است. ولی در عصر ما یك مطلب جدیدی به وجود آمده و خود ما ایرانیها این را به وجود آورده ایم و آن این است كه اصلاً آیا حافظ واقعاً عارف بوده یا عارف نبوده؟ این اول حرف است برای ایرانیهای امروز. شما اگر اكثر قریب به اتفاق مقالاتی كه امروز در جراید، مجلات، روزنامه های یومیه و غیر یومیه درباره ی حافظ می نویسند و حتی كتابهایی كه اخیراً درباره ی حافظ نوشته اند بخوانید و اینها را مقیاس شناسایی حافظ قرار بدهید می بینید حافظ به هر چیزی شبیه است جز یك عارف. این را هم نمی شود سرسری گرفت و گفت بیخود گفته اند. شاید هم واقعاً این جور باشد و حافظ واقعاً عارف نبوده و بیخود با یك سلسله تأویلات آمده اند او را به صورت یك عارف جلوه داده اند. واقع مطلب چیست؟ آیا حافظ یك مرد عارفی بوده یا نبوده؟ امروز اغلب حافظ را به صورتی منعكس می كنند كه هیچ نمی شود نام عارف روی او گذاشت. عرفان هم كه یك امر اختراعی امروزی نیست، یك جریانی است كه بیش از هزارسال در همان دوره ی اسلامی از آن می گذرد. آیا حافظ از تیپ خواجه عبداللّه انصاری مثلاً، بوده یا نبوده است؟ .

عده ای اساساً این مطلب را سخت انكار دارند و لااقل قبول ندارند یا مشكوك می دانند كه ما حافظ را یك مرد عارف واقعی بدانیم. حالا ما باید ببینیم كه حافظ كیست؟ اول باید بفهمیم حافظ كیست، آیا می توانیم حافظ را از اول به صورت یك
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 333
عارف قبول كنیم؟ اگر نتوانستیم، در همین مرحله توقف می كنیم؛ اگر توانستیم، آنگاه می رویم ببینیم عرفانش چگونه عرفانی است.

برای شناختن حافظ، ما دو منبع داریم كه این دو منبع می توانند كمك یكدیگر باشند. یكی تاریخ است. تاریخ حافظ، حافظ را چگونه معرفی می كند؟ یعنی آن مقداری كه حافظ در تاریخهای معاصر خودش آمده است و به زبان مردمی كه در آن زمان یا نزدیك به آن زمان بوده اند (چون هركسی در زمان نزدیك به خودش هم بهتر شناخته است تا كسی كه هفتصد هشتصدسال از او گذشته است) حافظ چگونه شناخته می شده است و چگونه شخصی بوده و چه شخصیتی داشته است. و دوم خود دیوانش؛ از راه دیوانش ببینیم حافظ چگونه بوده است. مرد را از راه سخنش می شناسند: اَلْمَرْءُ مَخْبُوٌّ تَحْتَ لِسانِهِ [1]. كلام امیرالمؤمنین است: انسان در زیر زبانش پنهان است. انسان هركار بخواهد بكند كه خودش را مخفی كند و پرده روی زبان خودش بكشد، خیال نمی كنم صد درصد بتواند. به هرحال یك منبع دیگر، دیوان است.

این هر دو، منبع خوبی است برای شناسایی حافظ. در بعضی قسمتها ممكن است هر دو توافق داشته باشند. در بعضی قسمتها، از تاریخ حافظ یك چیزهایی- كه البته بیشتر مربوط به جزئیات زندگی اوست- می شود فهمید كه از دیوانش نمی شود فهمید. یك چیزهایی را هم از دیوانش می شود فهمید كه از تاریخش نمی شود فهمید. مثلاً اوج عرفان حافظ را دیگر تاریخ نمی تواند بیان كند، یعنی كسی كه «شرح حال نویس» بوده نمی تواند اوج عرفان حافظ را بیان كند و قهراً تاریخ هم در این قسمت سكوت كرده است.
[1] نهج البلاغه ، حكمت 148
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است