در
کتابخانه
بازدید : 617569تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand بخش اول: بحثهای مسجد ارك تهران بخش اول: بحثهای مسجد ارك تهران
Collapse بخش دوم: تك سخنرانیهابخش دوم: تك سخنرانیها
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
پس در واقع چنین باید گفت كه در این مكتب، معیارْ انقلاب است نه تكامل. اگر هم می گوییم تكامل، چون این مكتب تكامل را جز از طریق انقلاب، عملی نمی داند و قائل به تكاملی جز از این طریق نیست. اینجاست كه معیارهای اخلاقی همه عوض می شود. راستی یا دروغ كدام یك اخلاقی است؟ می گوید: اگر دروغ انقلاب را تسریع می كند دروغ، و اگر راستی انقلاب را تسریع می كند راستی. امانت یا خیانت؟ می گوید: كدام یك انقلاب را تسریع می كند، همان. ایثار یا غیر ایثار؟ كدام یك انقلاب را تسریع می كند؟ صلح یا جنگ؟ كدام یك انقلاب را تسریع می كند؟ قهرا این مكتب، مكتب تك ارزشی است. از خصوصیات این مكتب این است كه تك ارزشی است و در این مكتب، دیگر مسئله تعارض ارزشها- كه مسئله مهمی در اخلاق است و از قدیم مطرح كرده اند و در جدید هم خیلی مطرح می شود
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 658
و حتی در جدیدتر از كمونیسم یعنی اگزیستانسیالیسم هم مطرح است- مطرح نیست.
در مورد تعارض ارزشها مثالی ذكر می كنند: فرض كنید پسر جوانی از كودكی پدرش از دستش رفته است و مادری دارد و این مادر محرومیتها كشیده و او یگانه فرزندش است، از جوانی بی شوهر شده است و دیگر شوهر نكرده، از عیش و خوشی خودش صرف نظر نموده و رفته مثلاً كلفتی كرده، زحمت كشیده و این بچه را بزرگ نموده است. حالا تازه این بچه بالیده و این مادر وقتی به محصول زحمات مثلاً بیست ساله خودش نگاه می كند لذت می برد و اكنون اولِ آن است كه می خواهد یك نفس راحتی بكشد. یعنی این مادر تمام هستی و تمام امیدها و آرمانهای خودش را فدای این بچه كرده و در این یك آرمان متمركز نموده است و این بچه یگانه آرمان این مادر است. از طرف دیگر فرض كنید كه وطن این بچه هم دچار یك بحران شده است، مورد هجوم دشمن است و مادر وطن (به اصطلاح) دارد استمداد می كند، سرباز داوطلب می طلبد برای جنگیدن با دشمن، و اگر جوانان وطن حسابی نجنبند دشمن می آید [سرزمین آنها را] تصاحب می كند.
در اینجا این جوان در میان تقاضای دو مادر گرفتار است و دچار تزاحم (به اصطلاح اصولیین) شده است، تزاحم ارزشها. مادر وطن می گوید برو به جنگ، مادر واقعی و حقیقی اش می گوید نرو. این مادر التماس می كند كه نرو، یگانه آرمان من تو هستی، او می گوید برو. این خودش یك نوع تعارض اخلاقی است، تعارض وجدان است؛ یعنی دو حكم وجدانیِ متعارض ِ متزاحم در اینجا وجود دارد و این مسئله مطرح می شود كه به كدام یك از این دو مادر پاسخ مثبت بگوید؟
در مكتبهایی كه اخلاق را بر پایه عواطف مثلاً می گذارند، افراد دچار این نوع تزاحم و تعارض ارزشها می شوند. در اینجا واقعا دو عاطفه متعارض وجود دارد:

حب مادر، حب وطن؛ عاطفه نسبت به مادر، عاطفه نسبت به وطن، یا به عبارت دیگر حقوقی كه مادر به عهده او دارد و حقوقی كه وطن به عهده او دارد. حال حق این مقدّم است یا حق آن؟
ولی این مكتب چون تك ارزشی است و برای یك چیز بیشتر ارزش قائل نیست و آن انقلاب اجتماعی است [مسئله تعارض ارزشها در آن مطرح نیست. ] می گوید: ببین آیا رفتنت، به آن انقلاب، آنهم انقلاب به شكلی كه ما می گوییم
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 659
(انقلاب طبقاتی) كمك می كند یا نرفتنت؟ هر كدام كه به آن انقلاب كمك می كند همان را اختیار كن. و نمی شود در آنِ واحد هم رفتنش كمك كند و هم نرفتنش. یك مكتب تك ارزشی است و لهذا هیچ معیار اخلاقی دیگر نمی تواند در اینجا حاكم باشد. مثلاً ممكن است یك همرزم انقلابی یك عمر با شخص همرزمی كرده باشد، به خود كمونیسم خدمت كرده باشد، بعد به مرحله ای برسد كه آن كه مافوق اوست یا لااقل زور بیشتری دارد و یا به هر حال فكر خودش این طور است، یكدفعه فكر می كند كه تا این ساعت این رفیق ما گامهایی كه برداشته در جهت انقلاب بوده ولی از حالا یك فكری برایش پیدا شده كه این فكر مانع و مزاحم است؛ مثل آب خوردن او را از میان برمی دارند، یعنی تكه پاره اش می كنند. دیگر هیچ فرقی میان این آدم با آن آدمی كه پنجاه سال علیه این مرام مبارزه كرده نیست. [از نظر این مكتب ] انسان یك ارزش بیشتر ندارد و ارزش انسان را انقلاب تعیین می كند، و اگر آن یك ارزش را از دست داد از بین بردن ده میلیون انسانی كه این ارزش را ندارند یا از دست داده اند ضد اخلاق نیست، بلكه از بین بردن دو ثلث مردم كره زمین هم ضد اخلاق نیست، چون غیر از این دیگر معیاری وجود ندارد.
این هم یك مكتب اخلاقی كه در ابتدا تحت یك عنوان ذكر می شود و می گوید:

معیارْ تكامل است، كه خیلی معیار جالبی است و گویی كه مكتبهای دیگر به اخلاق ضد تكاملی قائلند. ولی اگر به معنای خاصش در نظر بگیریم، می گوید: معیارْ انقلاب است، و این ناشی از دید خاص جامعه شناسانه و دید خاص فلسفه تاریخی است كه اینها دارند از باب اینكه معتقدند تاریخ جز به صورت انقلاب پیشروی نكرده است و در آینده هم جز به صورت انقلاب پیشروی نمی كند، پس تكامل در گرو انقلاب است و هرچه غیر آن باشد ضد تكاملی است و بنابراین ضد اخلاقی است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است