در
کتابخانه
بازدید : 617712تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse بخش اول: بحثهای مسجد ارك تهران بخش اول: بحثهای مسجد ارك تهران
Expand 1اخلاق چیست؟ 1اخلاق چیست؟
Expand 2فعل طبیعی و فعل اخلاقی 2فعل طبیعی و فعل اخلاقی
Expand 3نظریه عاطفی و نظریه فلاسفه اسلامی 3نظریه عاطفی و نظریه فلاسفه اسلامی
Expand 4نظریه وجدانی 4نظریه وجدانی
Expand 5نظریه زیبایی 5نظریه زیبایی
Expand 6نظریه پرستش 6نظریه پرستش
Expand 7اخلاق اسلامی 7اخلاق اسلامی
Collapse 8خود و ناخود8خود و ناخود
Expand 9خودشناسی 9خودشناسی
Expand 10بحرانهای معنوی و اخلاقی در عصر حاضر10بحرانهای معنوی و اخلاقی در عصر حاضر
Expand بخش دوم: تك سخنرانیهابخش دوم: تك سخنرانیها
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
این احساس چیست در انسان؟ در هر دو حالت انسان خودش از خودش شكست خورده و در هر دو حالت انسان خودش بر خودش پیروز شده. بنابراین او نه باید احساس شكست كند و نه باید احساس پیروزی كند یا لااقل باید در حالی كه از یك جهت احساس شكست می كند، از جهت دیگر احساس پیروزی كند و حال آنكه این جور نیست؛ انسان آنگاه كه میلها بر اراده اخلاقی غالب می شود واقعا احساس می كند كه شكست خورده، خودش را ملامت می كند می گوید خاك بر سرت، حالا فهمیدم كه من چیزی نیستم. ولی وقتی كه اراده اخلاقی بر میل طبیعی پیروز می شود، احساس موفقیت و پیروزی می كند و به خودش امیدوار می شود.

این همان جاست كه انسان درك می كند كه خود اصلی، خود واقعی، من حقیقی، آن اراده اخلاقی است كه تحت فرمان عقل می باشد و این میل در «من» یك ابزار است،
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 578
من واقعی آن نیست، «من» واقعیِ من این میل و این طبیعت نیست، این بیگانه است كه دارد «من» را شكست می دهد. این احساس احساسی است كه انسان در درون خودش دارد و همان احساسی است كه انسان با آن درك می كند كه «من» واقعیِ من این میلها و این طبیعت نیست؛ من، این طبیعت با این همه میلها نیستم؛ طبیعت با همه میلها، ابزارها و وسایلی است كه به این «من» داده شده است كه از این ابزارها و وسایل استفاده كند. «من» همان مقامی است كه تصمیم را می گیرد، همان عقل و درك است، آن مقامی است كه اینها را می فهمد. اما آن مقامی كه فرمان طبیعت را به من می دهد او بیگانه و غیر است، او من نیستم.
حال با توجه به این مطلب، آنجا كه با نفس باید مجاهده كرد با كدام نفس باید مجاهده كرد؟ با «خود» باید مجاهده كرد، با كدام «خود» باید مجاهده كرد؟ كدام «خود» را نباید گذاشت مطلق العنان باشد و میدان به دستش بیفتد؟ آن همین خود است، خود حیوانی است كه در واقع ناخود است نه خود؛ یعنی تمام جنگهای درون انسان، مبارزه هایی كه انسان در درون روح خودش دارد از نظر اخلاقی و ضد اخلاقی، در واقع مبارزه «خود» با «ناخود» است نه مبارزه «خود» با «خود» . آنجا كه میلهای حیوانی پیروزند و حكومت مطلقه با آنهاست و روی عقل و اراده و فطرت انسانی پوشیده است و یكّه تازْ شهوات و غضبهاست یعنی همان غرایزی كه حیوانات دارند، آنجا خود اصلی انسان مغلوب شده، فراموش شده، گم شده، باید رفت پیدایش كرد. آن انسانی كه در وجود او جز حیوانیات، اموری كه مشتركات حیوانی است، چیزی حكومت ندارد، در واقع خود واقعی را، من حقیقی را باخته (قُلْ إِنَّ اَلْخاسِرِینَ اَلَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ ) [1]، خودش را در این قمار باخته، بالاترین باختنها. او خودش را فراموش كرده. آنچه كه همیشه در یاد دارد و در نظرش مجسم است چیست؟ چه چیزی بر فكرش حكومت می كند؟ پول، شهوات، مأكولات، مشروبات، ملبوسات؛ جز اینها چیز دیگری بر وجودش حكومت نمی كند. پس آن «خود» كجا رفت؟ فراموش شد. بجای «خود» ، «ناخود» را «خود» می پندارد.

خودش فكر نمی كند كه خودم را فراموش كرده ام. انسان هیچ گاه باور ندارد كه خودش را فراموش كرده. [می گوید] من خودم را فراموش كرده ام؟ ! من همیشه دم از
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 579
خودم می زنم: این خودم هستم كه این قدر پول دارم، این خودم هستم كه امروز چنین غذایی خوردم. قرآن می گوید خودت را گم كرده ای، او خود تو نیست، او یك چیز دیگر است، او طفیلی خودِ توست، او خودِ طفیلی توست نه خودِ اصیل تو.

وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِینَ نَسُوا اَللّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ [2]از آن كسان مباشید كه خدا را فراموش كردند و خدا به عكس العمل این فراموشی- كه قانون حق، قانون عمل و عكس العمل است- خودِ آنها را از یادشان برده، خودشان را فراموش كرده اند.

[1] - . زمر/15 [ترجمه: بگو زیان كردگان كسانی هستند كه خودشان را باخته اند. ]
[2] - . حشر/19
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است