در
کتابخانه
بازدید : 617611تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse بخش اول: بحثهای مسجد ارك تهران بخش اول: بحثهای مسجد ارك تهران
Expand 1اخلاق چیست؟ 1اخلاق چیست؟
Expand 2فعل طبیعی و فعل اخلاقی 2فعل طبیعی و فعل اخلاقی
Expand 3نظریه عاطفی و نظریه فلاسفه اسلامی 3نظریه عاطفی و نظریه فلاسفه اسلامی
Expand 4نظریه وجدانی 4نظریه وجدانی
Expand 5نظریه زیبایی 5نظریه زیبایی
Expand 6نظریه پرستش 6نظریه پرستش
Collapse 7اخلاق اسلامی 7اخلاق اسلامی
Expand 8خود و ناخود8خود و ناخود
Expand 9خودشناسی 9خودشناسی
Expand 10بحرانهای معنوی و اخلاقی در عصر حاضر10بحرانهای معنوی و اخلاقی در عصر حاضر
Expand بخش دوم: تك سخنرانیهابخش دوم: تك سخنرانیها
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
نظریه دیگری در اینجا هست و آن نظریه ای است كه بعضی خواسته اند آن را از نظریات هایدگر فیلسوف مادی آلمانی كه الآن هم زنده است [استنتاج كنند [1]. ] او
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 569
خیلی روی این مطلب تكیه كرده است كه انسان دارای دو «خود» است: خود فردی و شخصی و جزئی، و خود كلی. یعنی مثلاً من یك خود دارم كه به آن خود، این فرد و این شخص هستم، و شما یك خود دارید كه به آن خود، آن فرد و آن شخص هستید با آن ابعاد خاص و با آن اضافات خاص كه مثلاً پدر و مادرتان كیست، صفات و احوال و اطلاعاتتان چیست؛ و یك «خود» دیگر در درون همه انسانها وجود دارد كه آن خودِ كلی است نه خود شخصی و فردی، خود انسانی است. مثلاً در من الآن دو «خود» وجود دارد. یك خود، منِ مثلاً الف فرزند ب است و خود دیگر، انسان است كه در من وجود دارد. شما هم دارای دو خود هستید. یك خودِ فردی شماست، یكی هم انسان است كه در شما وجود دارد. افراد دیگر نیز همین طور. این هم یك فرضیه است.
گفتیم قرآن می گوید با یك خود باید مبارزه كرد و خود دیگر را باید محترم و عزیز و مكرّم داشت، و با مكرّم داشتن این خود است كه تمام اخلاق مقدسه در انسان زنده می شود و تمام اخلاق رذیله از انسان دور می گردد، و اگر این خود كرامت پیدا كرد، شخصیت خودش را بازیافت و در انسان زنده شد، دیگر به انسان اجازه نمی دهد كه راستی را رها كند دنبال دروغ برود، امانت را رها كند دنبال خیانت برود، عزت را رها كند دنبال تن به ذلت دادن برود، عفت كلام را رها كند دنبال غیبت كردن برود، و امثال اینها. حال آیا این خود، همان خودِ [كلی و انسانی ] است یا چیز دیگری است؟ این سؤالی است كه ما امشب راجع به اینكه آن دو «خود» چیست و چگونه می شود آنها را توجیه كرد، طرح كردیم و جوابش را فردا شب ان شاءاللّه برای شما عرض می كنیم.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 570

[1] - . واقعا عجیب است؛ حقایقی در هزار و چهارصد سال پیش گفته شده است، ما می بینیم بشر این همه كوششهای علمی و فلسفی می كند، تازه در مسائل روانی می رسد به بخشی از آن حقایق. مثلاً اكنون تا این اندازه لااقل تشخیص می دهند كه در انسان كأنه دو نوع «خود» وجود دارد. حال این دو نوع «خود» را چگونه باید تعبیر كرد، تعبیرهایی كرده اند. ولی اجمالاً می توان گفت كه عصر ما عصری است كه در حال گشتن دنبال «خود» است. البته این حرف سابقه دارد ولی امروز اندكی اوج گرفته است. مسئله بیگانه شدن با خود، جدا شدن از خود، مسئله ای است كه در فلسفه امروز شدیدا مطرح است و ظاهرا اول كسی كه آن را طرح كرده هگل بوده است. از هگل به این طرف این مسئله مطرح شده و حالا شدیدا مطرح است.
قرآن هزار و چهارصد سال پیش گفت: «فراموش كردن خود» . مگر انسان می تواند خودش، خودش را فراموش كند؟ انسان فكر می كند هرچه را بتواند فراموش كند، خودش را نمی تواند فراموش كند. خود فراموش كردن مساوی است با مردن. مگر می شود انسان خودش را فراموش كند؟ ! ولی قرآن می گوید: بله، انسان خودش را فراموش می كند. حال چگونه می شود، بعد عرض می كنم.
به هر حال امروز این مسئله مطرح است كه انسان خودش را گم می كند، خودش را فراموش می كند، خودش را می فروشد، خودش را با خودش اشتباه می كند.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است