در
کتابخانه
بازدید : 617783تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse بخش اول: بحثهای مسجد ارك تهران بخش اول: بحثهای مسجد ارك تهران
Expand 1اخلاق چیست؟ 1اخلاق چیست؟
Expand 2فعل طبیعی و فعل اخلاقی 2فعل طبیعی و فعل اخلاقی
Expand 3نظریه عاطفی و نظریه فلاسفه اسلامی 3نظریه عاطفی و نظریه فلاسفه اسلامی
Expand 4نظریه وجدانی 4نظریه وجدانی
Expand 5نظریه زیبایی 5نظریه زیبایی
Expand 6نظریه پرستش 6نظریه پرستش
Collapse 7اخلاق اسلامی 7اخلاق اسلامی
Expand 8خود و ناخود8خود و ناخود
Expand 9خودشناسی 9خودشناسی
Expand 10بحرانهای معنوی و اخلاقی در عصر حاضر10بحرانهای معنوی و اخلاقی در عصر حاضر
Expand بخش دوم: تك سخنرانیهابخش دوم: تك سخنرانیها
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
حال می رویم سراغ سنت و حدیث؛ مثلاً می رویم سراغ نهج البلاغه. در یك جا می بینیم نفس و هوای نفس با شدت و كوبندگی عجیبی كوبیده می شود، و این موارد زیاد است: اَلْ- مُؤْمِنُ لایُمْسی وَ لا یُصْبِحُ اِلاّ وَ نَفْسُهُ ظَنونٌ عِنْدَهُ [1]مؤمن خصلتش این است: صبحی را به شام نمی برد و شبی را به صبح نمی آورد مگر اینكه نفسش مورد بدگمانی اوست، همیشه با یك نوع بدگمانی به نفس خود نگاه می كند، مثل آدمی كه همسایه خائنی داشته باشد كه به او اعتماد ندارد و دائما در فكر این است كه این همسایه خیانتی نكند. علی علیه السلام می گوید: مؤمن باید همیشه به نفس خودش به
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 559
چشم یك خائن و كسی كه نمی شود به او اعتماد كرد و مورد بدگمانی و بدبینی است نگاه كند. در این زمینه در ادبیات اسلامی- چه عربی و چه فارسی- بسیار است.

سعدی می گوید:
مرا شیخ دانای مرشد شهاب
دو اندرز فرمود بر روی آب
یكی اینكه در نفس خوشبین مباش
دگر اینكه در غیر بدبین مباش
به مردم بدبین نباشید، به خودتان خوشبین نباشید.
از طرف دیگر در نهج البلاغه به جمله هایی برمی خوریم كه در آنها نفس و «خود» تجلیل و تكریم شده است الی غیرالنهایه.
علی علیه السلام در وصیتنامه ای كه به فرزند بزرگوارش امام مجتبی (سلام اللّه علیه) می نویسد، می فرماید:
اَكْرِمْ نَفْسَكَ عَنْ كُلِّ دَنِیَّةٍ وَ اِنْ ساقَتْكَ اِلَی الرَّغائِبِ فَاِنَّكَ لَنْ تَعْتاضَ بِما تَبْذُلُ مِنْ نَفْسِكَ عِوَضا [2].
پسركم! نفس خود را گرامی و محترم بدار از اینكه به یك پستی دچار بشود، زیرا اگر از نفس خود چیزی را باختی و از دست دادی دیگر هیچ چیز نمی تواند جای آن را پر كند. اگر بدنت را از دست بدهی جایش پرشدنی هست، تا چه رسد كه مال و ثروتت را از دست بدهی. هرچه را از دست بدهی چیز دیگری می تواند جای آن را پر كند (گفت: آنچه عوض دارد گله ندارد) اما یك چیز است كه اگر آن را از دست بدهی دیگر جاپركن ندارد [و آن نفس خودت است. ] فَاِنَّكَ لَنْ تَعْتاضَ بِما تَبْذُلُ مِنْ نَفْسِكَ عِوَضا اگر از خودِ خود، از خویشتن خود چیزی را از دست بدهی، عوض برایش پیدا نمی كنی. نظیر این مضمون است شعری از امام صادق (سلام اللّه علیه) .

در بحار در احوال امام صادق نقل می كند كه ایشان این شعر را می خواندند:
اُثامِنُ بِالنَّفْسِ النَّفیسَةِ رَبَّها
وَ لَیْسَ لَها فِی الْخَلْقِ كُلِّهِمْ ثَمَنٌ [3]
من با نفس خودم هیچ موجودی را برابر نمی كنم. اگر بخواهی با نفس خودم معامله
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 560
بكنی، هیچ چیزی را با آن برابر نمی كنم جز پروردگارم؛ در عوض، فقط او را می گیرم. از آن كه بگذرد، حاضر نیستم این سرمایه خودم و این خویشتنِ خودم را بدهم. تمام دنیا و مافیها را، تمام ماسِوَی اللّه را من با این گوهر نفیس برابر نمی كنم. و به این مضمون زیاد داریم. از امام سجاد (سلام اللّه علیه) سؤال می كنند كه: مَنْ اَعْظَمُ النّاسِ خَطَرا از همه مردم با اهمیت تر كیست؟ فرمود: مَنْ لَمْ یَرَ الدُّنْیا خَطَرا لِنَفْسِهِ [4]آن كسی كه تمام دنیا را با خودش برابر نمی كند. باز امیرالمؤمنین در نهج البلاغه می فرماید: مَنْ كَرُمَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ هانَتْ عَلَیْهِ شَهَواتُهُ [5]آن كس كه نفسش، جانش، خودش در نزد خودش گرامی باشد، آن كس كه كرامت و عظمت نفس خودش را و در واقع خودش را درك بكند، برای او شهواتْ خیلی كوچك است و مخالفت با شهوات كار كوچكی است. به این مضمون و تعبیرهایی از قبیل كرامت نفس، عزت نفس، نفاست نفس و احترام نفس الی ما شاءاللّه در اخبار و روایات هست كه حتما قسمتی از اینها را باید خواند.

[1] - . نهج البلاغه، خطبه 175، ص 566، به این صورت: . . . اَنَّ الْمُؤْمِنَ. . .
[2] - . نهج البلاغه، كتاب 31، قسمت 46، ص 929
[3] - . بحارالانوار، ج /75ص 135، باب 21
[4] - . فی رحاب ائمة اهل البیت، ج /4ص 76
[5] - . نهج البلاغه، حكمت 441، ص 1293
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است