در
کتابخانه
بازدید : 617764تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse بخش اول: بحثهای مسجد ارك تهران بخش اول: بحثهای مسجد ارك تهران
Expand 1اخلاق چیست؟ 1اخلاق چیست؟
Expand 2فعل طبیعی و فعل اخلاقی 2فعل طبیعی و فعل اخلاقی
Expand 3نظریه عاطفی و نظریه فلاسفه اسلامی 3نظریه عاطفی و نظریه فلاسفه اسلامی
Expand 4نظریه وجدانی 4نظریه وجدانی
Expand 5نظریه زیبایی 5نظریه زیبایی
Collapse 6نظریه پرستش 6نظریه پرستش
Expand 7اخلاق اسلامی 7اخلاق اسلامی
Expand 8خود و ناخود8خود و ناخود
Expand 9خودشناسی 9خودشناسی
Expand 10بحرانهای معنوی و اخلاقی در عصر حاضر10بحرانهای معنوی و اخلاقی در عصر حاضر
Expand بخش دوم: تك سخنرانیهابخش دوم: تك سخنرانیها
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مطلب دیگر: در باب زیبایی گفتیم آیا زیبایی- همچنان كه افراد كم اطلاع فكر می كنند- امری است وابسته به غریزه جنسی حیوانات، و فقط نسبت به جنس مخالف احساس می شود؟ یا توسعه دارد، همه طبیعت را فرا می گیرد؛ از طبیعت بالاتر، معانی ذهنی را فرا می گیرد مثل آنچه كه در فصاحت و بلاغت و شعر و غیره مثال زدیم؛ و از این هم بالاتر زیبایی معقول را فرا می گیرد، زیباییهایی كه بالاتر از حد حس و حد خیال و غیره است. گفتیم البته بالاتر است. می بینید در دعا می خوانیم: اَللّهُمَّ اِنّی اَسْأَلُكَ مِنْ جَمالِكَ بِاَجْمَلِهِ وَ كُلُّ جَمالِكَ جَمیلٌ [1]پروردگارا ما از تو مسئلت می كنیم، از زیبایی و جمالت. متكلمین اسلامی در باب صفات خداوند اصطلاح كرده اند صفات ثبوتیه و صفات سلبیه. ولی دیگران- مخصوصا عرفا- اصطلاحشان صفات جمالیه و صفات جلالیه است. بجای صفات ثبوتیه می گویند صفات جمالیه و بجای صفات سلبیه می گویند صفات جلالیه. این برای آن است كه جمال و زیبایی حقیقتش آنجاست، آنچه در اینجا هست جلوه ای است از آنچه در آنجا هست.
عین این مطلب در باب پرستش هست. آیا پرستش منحصر به انسان است و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 544
فقط انسان است كه خدا را پرستش می كند، آنهم بعضی از انسانها؟ گفتیم نه، اولاً آن پرستش ِ آگاهانه است كه بعضی انسانها پرستش می كنند و بعضی نمی كنند؛ ناآگاهانه همه پرستش می كنند، بلكه پرستش حقیقتی است كه در همه موجودات عالم وجود دارد و موجودی در عالم نیست كه پرستنده حق نباشد. این سخن قرآن است كه ذره ای از ذرات عالم نیست كه پرستنده حق نباشد، همچنان كه انسانی نیست- ولو ناآگاه- كه پرستنده حق نباشد. تنها شما خدا را تسبیح نمی كنید و حمد و ثنا نمی گویید، همه اشیاء خدا را تسبیح می كنند و حمد و ثنا می گویند. در این زمینه آیاتی داریم:
سَبَّحَ لِلّهِ ما فِی اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ هُوَ اَلْعَزِیزُ اَلْحَكِیمُ [2].
سَبَّحَ لِلّهِ ما فِی اَلسَّماواتِ وَ ما فِی اَلْأَرْضِ وَ هُوَ اَلْعَزِیزُ اَلْحَكِیمُ [3].
یُسَبِّحُ لَهُ ما فِی اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ هُوَ اَلْعَزِیزُ اَلْحَكِیمُ [4].
یُسَبِّحُ لِلّهِ ما فِی اَلسَّماواتِ وَ ما فِی اَلْأَرْضِ لَهُ اَلْمُلْكُ وَ لَهُ اَلْحَمْدُ [5].
آیه دیگر: وَ إِنْ مِنْ شَیْ ءٍ إِلاّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ [6]هیچ چیزی در عالم نیست، ذره ای در عالم نیست مگر اینكه مسبّح و حامد پروردگار است. شما انسانها تسبیح و عبادت و پرستش آنها را درك و فهم نمی كنید، و الاّ هیچ موجودی در عالم نیست كه پرستنده ذات حق نباشد.
البته قبول دارم كه سطح مطلب خیلی بالاست ولی خواستم عرض بكنم كه منطق قرآن این است. پس پرستش در منطق قرآن منحصر نیست به پرستش آگاهانه انسان كه شاید در بسیاری از انسانها ناقص ترین اقسام پرستشهاست كه مثلاً بایستیم رو به قبله، دو ركعت نماز بخوانیم در حالی كه روحمان در نماز اصلاً وجود ندارد بلكه جای دیگر مشغول كار دیگر است، یك خم و راست ظاهری می شویم.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 545
فارابی فیلسوف معروف اسلامی- كه در هزار و صد سال پیش می زیسته و اخیرا به مناسبت هزارمین سال ولادتش، ایران و غیر ایران دارند از او بسیار تجلیل می كنند- جمله ای دارد، می گوید:
صَلَّتِ السَّماءُ بِدَوَرانِها وَ الاَْرْضُ بِرَجَجانِها وَ الْمَطَرُ بِهَطَلانِهِ وَ الْماءُ بِسَیَلانِهِ.
می گوید: آسمان كه گردش می كند آن گردشْ نماز و عبادت و پرستش آسمان است و زمین كه تكان می خورد همین جور، باران كه ریزش می كند آن ریزشْ پرستش اوست، آب كه جریان پیدا می كند آن جریانْ پرستش و عبادت اوست.
از این مطلب هم صرف نظر می كنیم برای اینكه قبول دارم كه مطلبی است در سطحی خیلی بالاتر. همین قدر خواستم عرض كرده باشم، تا وقتی می گوییم هركار اخلاقی خودش یك عمل پرستشانه است، فكر ما فورا متوجه پرستشهای آگاهانه ای كه ما خودمان به حسب تكلیف انجام می دهیم نشود. به هرحال این خودش یك حقیقتی است و اهل باطن، اهل دل مدعی هستند كه اگر انسان در مراتب كمالات معنوی پیش برود و به قول آنها اگر گوش دلش باز بشود، تسبیح و تحمید موجودات را درك می كند و می شنود.
جمله ذرات عالم در نهان
با تو می گویند روزان و شبان
ما سمیعیم و بصیر و با هُشیم
با شما نامحرمان ما خامشیم
چون شما سوی جمادی می روید [7]
محرم جان جمادان كی شوید [8]
این مسئله كه شعور از مختصات انسان و حیوان نیست، در گیاهها هم هست و حتی منحصر به گیاهها هم نیست، در جمادات هم مرتبه ای از شعور وجود دارد، جزء مسائلی است كه در علم امروز مطرح است و طرفدارانی دارد كه معتقدند هر ذره ای از ذرات عالم در حد خودش از درجه ای از شعور بهره مند است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 546

[1] - . مفاتیح الجنان، دعای سحر
[2] - . حدید/1
[3] - . حشر/1
[4] - . حشر/24
[5] - . تغابن/1
[6] - . اسراء/44
[7] - . یعنی شما انسانهایید كه منكوس هستید، از این طرفید نه رو به آن طرف.
[8] - . مثنوی مولوی، ج /3ص 218
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است