در قرآن كریم در عین اینكه از دنیا به عنوان یك زندگانی فانی كه قابل نیست انسان
آن را منتهای آرزو و آخرین مقصد قرار دهد یاد شده (
اَلْمالُ وَ اَلْبَنُونَ زِینَةُ اَلْحَیاةِ
اَلدُّنْیا وَ اَلْباقِیاتُ اَلصّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَیْرٌ أَمَلاً [1]یعنی ثروت و فرزندان
رونق همین زندگانی دنیا هستند و اما اعمال صالحی كه باقی می ماند بهتر است از
لحاظ پاداش پروردگار و از لحاظ اینكه انسان به آنها دل ببندد) ؛ قرآن با اینكه دنیا
را به عنوان اینكه غایت آمال و منتهای آرزو باشد قابل و لایق برای بشر نمی داند،
در عین حال نمی گوید كه موجودات و مخلوقات از آسمان و زمین و كوه و دریا و
صحرا و نبات و حیوان و انسان با همه ی نظاماتی كه دارند و گردشها و حركتها كه
می كنند زشت است، غلط است، باطل است، بلكه برعكس، این نظام را نظام راستین
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 213
و حق می داند و می گوید:
وَ ما خَلَقْنَا اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما لاعِبِینَ [2]ما آسمانها
و زمین و آنچه میان آنهاست به قصد بازی نیافریده ایم. قرآن كریم به موجودات و
مخلوقات عالم از جماد و نبات و حیوان قسم می خورد:
وَ اَلشَّمْسِ وَ ضُحاها. `وَ اَلْقَمَرِ
إِذا تَلاها [3].
وَ اَلتِّینِ وَ اَلزَّیْتُونِ. `وَ طُورِ سِینِینَ. `وَ هذَا اَلْبَلَدِ اَلْأَمِینِ [4].
وَ اَلْعادِیاتِ ضَبْحاً.
فَالْمُورِیاتِ قَدْحاً [5].
وَ نَفْسٍ وَ ما سَوّاها. `فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها [6]. قرآن می فرماید:
ما تَری فِی خَلْقِ اَلرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُتٍ فَارْجِعِ اَلْبَصَرَ هَلْ تَری مِنْ فُطُورٍ [7].
اساساً بدبینی به خلقت و آفرینش و به گردش و نظام عالم با فلسفه ی اسلام یعنی با
هسته ی مركزی فلسفه ی اسلام كه توحید است سازگار نیست. این گونه نظریه ها یا باید
بر ماتریالیسم و مادیت و انكار مبدأ حقّ حكیم عادل مبتنی باشد و یا بر اساس
ثنویت و دوگانگی وجود و هستی، همان طوری كه در برخی فلسفه ها یا آیینها به دو
اصل و دو مبدأ برای هستی معتقد شده اند، یكی را مبدأ خیرات و نیكیها و دیگری را
مبدأ شرور و بدیها دانسته اند.
اما در دینی كه بر اساس توحید و اعتقاد به خدای رحمان و رحیم و علیم و
حكیم بنا شده جایی برای این افكار باقی نمی ماند، همان طوری كه در آیات زیادی
تصریح شده است.
آنچه به عنوان فنا و زوال دنیا و تشبیه به گیاهی كه در اثر باران از زمین سر
می زند و بعد رشد می كند، سپس زرد و خشك می شود و تدریجاً از بین می رود گفته
شده، در حقیقت برای بالا بردن ارزش انسان است كه انسان نباید غایت آمال و
منتهای آرزوی خود را امور مادی و آنچه از شئون امور مادی است قرار دهد،
مادیات دنیا ارزش این را ندارد كه هدف اعلی باشد. این جهت ربطی ندارد به اینكه
ما دنیا را در ذات خودش شر و زشت بدانیم.
به همین جهت است كه هیچ كس از دانشمندان اسلامی دیده نشده كه آن
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 214
سلسله از آیات را به عنوان بدبینی به خلقت و گردش روزگار توجیه كرده باشد.