قرآن كریم می فرماید: «هرگاه می خواهید وارد خانه هایی بشوید از درِ آن خانه ها
وارد شوید. »
[1]این دستورالعمل ابتدا خیلی ساده و كوچك به نظر می رسد، زیرا
هركسی برای خود این اندازه شعور و ادراك قائل هست كه اگر خواست وارد
محوطه ای بشود از قبیل یك خانه ی مسكونی و یا یك اداره، ببیند درِ آن خانه یا اداره
كجاست و از در داخل شود نه از دیوار. ولی این یك قاعده و اصل كلی است. انسان
باید توجه داشته باشد كه تنها خانه و یا اداره نیست كه درِ ورودی و دیوارهای بلند
دارد و راه ورود آن منحصراً آن یك یا چند در است. اساساً زندگی و خوشبختی
مانند یك محل و یك ساختمان كه از خشت و گل بنا شده، درهایی دارد و انسان
باید اولاً آن درها را بشناسد و ثانیاً خود را عادت دهد كه همیشه از راه راست و
مستقیم و درِ ورودی زندگی وارد زندگی شود و خوشبختی را جستجو نماید. این
قاعده كه: «مپیچ از ره راست بر راه كج- چو در هست حاجت به دیوار نیست» یك
قاعده ی كلی است در زندگی بشر. چشم بصیرت می خواهد كه راههای صحیح ورود
در محوطه ی زندگی را بشناسد و پشت دیوار و حصار زندگی معطل و متحیر نماند.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 89
بسیاری از افراد مردم در همه ی عمر در پشت دیوار و حصار زندگی و خوشبختی
معطل مانده اند و می گویند: ما كه از زندگی چیزی نفهمیدیم، زندگی بی معناست. این
افراد همیشه در حیرت و سرگردانی بسر می برند و گاهی این تحیر و سرگردانی و
بدبینی را به حساب حساسیت ذهن و درّاكیت فهم خود می گذارند و با یك دنیا
غرور و كبر می گویند: این ما هستیم كه به بیهوده بودن زندگی و دروغ بودن سعادت
و خوشبختی و اصالت رنج و بدبختی پی برده ایم و اما دیگران چون به قدر ما حس
و درك ندارند، نمی فهمند. این اشخاص نمی دانند كه خودشان مانند كوران بی بصری
هستند كه در پشت دیوار زندگی معطل مانده اند و نتوانسته اند در همه ی عمر درِ
ورودی اصلی را پیدا كنند. اینها از همان اول، راه را چاه و چاه را راه تصور كرده اند و
روی همین تصور غلط، لحظه به لحظه از راه دورتر شده و همیشه در سیاه چال های
زندگی بسر برده اند؛ به قول یكی از دانشمندان طوری پرورش یافته اند كه برای
احساس رنج و مصیبت كاملاً آماده اند و از كوچكترین رنجی فریادشان به فلك
می رسد ولی نسبت به آنچه خوشی و سعادت است لَخت و مرده و بی حس می باشند.
قرآن كریم می فرماید:
هركس اعمال صالح انجام دهد و نیكوكاری كند و دارای ایمان هم باشد،
خواه مرد باشد و خواه زن، ما او را زنده می كنیم به یك زندگی خوش و
صاف و بی كدورتی، و بعد هم در جهان دیگر بهترین پاداش را به آنها
می دهیم
[2]
نكته ی جالب در این آیه ی كریمه این است كه قرآن كریم مردم بی ایمان و بدكار را
زنده و حساس نمی خواند؛ می فرماید: كسانی كه نیكوكاری كنند و ایمان و علاقه به
معنویت داشته باشند ما آنها را زنده می كنیم و از مردگی خارج می سازیم، آن وقت
می فهمند كه معنای زندگی و خوشی و سعادت چیست، آن وقت می فهمند كه زندگی
بی معنا و بی هدف نیست، می فهمند سعادت واقعیت دارد، می فهمند كه می شود در
این دنیا طوری زندگی كرد كه كدورتی از رنج و ناراحتی وجود نداشته باشد.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 90
پیغمبران الهی آمده اند كه به ما راه زندگی و به تعبیر دیگر درِ ورودی زندگی و
خوشبختی را نشان دهند، آمده اند كه به بشر بفهمانند كه بدی و بدكاری و هوسبازی
و دروغ و خیانت و منفعت پرستی و كینه توزی و خودپرستی راه ورودی زندگی و
طریق رسیدن به سعادت و آرامش و رضایت خاطر نیست؛ در ورودی زندگی و
خوشبختی، نیكی و نیكوكاری، راستی و درستی و استحكام اخلاقی و خیرخواهی
و مهربانی است؛ تنها ایمان و اعتقاد به معنویات و سپس نیكوكاری بر اساس آن
اعتقادات مقدس است كه قلب را آرام و رضایت خاطر را تأمین می كند و سعادت را
میسر می سازد.
در حدیث است كه: «خداوند خوشی و آسایش را در دو چیز قرار داده: یقین و
رضایت خاطر، و ناراحتی و رنج را در دو چیز دیگر قرار داده: تردید و خشم» .
«یقین» همان ایمان محكم و پابرجاست به اینكه جهان مدبّری دارد حكیم و آنچه
انبیا به عنوان بشارت و انذار گفته اند (یعنی نسبت به نیكوكاری نوید داده اند و نسبت
به بدكاری اعلام خطر كرده اند) همه راست و درست است و دیر یا زود واقع
می گردد؛ هركسی به عمل خویش می رسد، تمام اعمال خود را از نیك و از بد،
بزرگ یا كوچك خواهد دید و به آن خواهد رسید. و اما «رضایت خاطر» یعنی
خوشوقت بودن و خشنود بودن از اینكه عمل خویش را آن طور انجام داده كه
ناموس عالَم حكم می كرده است؛ وجدانش راضی است كه به وظایف خود عمل
كرده است و دَیْن خود را نسبت به خلق خدا ادا كرده است. امام زین العابدین علیه السلام
در دعا از خداوند متعال چنین مسئلت می نماید:
خدایا! بر محمّد و آل او درود فرست و ایمان و یقین مرا به اعلی درجه
برسان، نیت مرا نیكوترین نیتها گردان و عمل مرا فاضلترین و بهترین
اعمال گردان.
منتهای سعادت همین است كه آدمی در ناحیه ی عقل و فكر دارای محكمترین
اطمینانها و در ناحیه ی احساسات و قلب دارای پاكترین نیتها و در ناحیه ی عمل دارای
نیكوترین عملها باشد. زندگی پاك و پاكیزه و سعادت بخش همین است.