1. مشكل روابط خانوادگی در عصر ما نه آنچنان سهل و
ساده است كه بتوان با پركردن كوپن از طرف پسران و دختران یا
تشكیل سمینارهایی از نوع سمینارهایی كه دیدیم و شنیدیم كه
در چه سطح فكری است، آن را حل كرد و نه مخصوص كشور و
مملكت ماست و نه دیگران آن را حل كرده اند و یا مدعی حل
واقعی آن هستند.
ویل دورانت فیلسوف و نویسنده ی معروف
تاریخ تمدن
می گوید:
«اگر فرض كنیم در سال 2000 مسیحی هستیم و بخواهیم بدانیم كه بزرگترین
حادثه ی ربع اول قرن بیستم چه بوده است، متوجه خواهیم شد كه این حادثه جنگ و
یا انقلاب روسیه نبوده است بلكه همانا دگرگونی وضع زنان بوده است. تاریخ چنین
تغییر تكان دهنده ای در مدتی به این كوتاهی كمتر دیده است و خانه ی مقدس كه پایه ی
نظم اجتماعی ما بود، شیوه ی زناشویی كه مانع شهوترانی و ناپایداری وضع انسان
بود، قانون اخلاقی پیچیده ای كه ما را از توحش به تمدن و آداب معاشرت رسانده
بود، همه آشكارا در این انتقال پرآشوبی كه همه ی رسوم و اشكال زندگی و تفكر ما را
فرا گرفته است گرفتار گشته اند. » .
اكنون نیز كه ما در ربع سوم قرن بیستم بسر می بریم، ناله ی متفكران غربی از بهم
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 45
خوردن نظم خانوادگی و سست شدن پایه ی ازدواج، از شانه خالی كردن جوانان از قبول
مسؤولیت ازدواج، از منفور شدن مادری، از كاهش علاقه ی پدر و مادر و بالأخص
علاقه ی مادر نسبت به فرزندان، از ابتذال زن دنیای امروز و جانشین شدن هوسهای
سطحی به جای عشق، از افزایش دائم التزاید طلاق، از زیادی سرسام آور فرزندان
نامشروع، از نادرالوجود شدن وحدت و صمیمیت میان زوجین، بیش از پیش به گوش
می رسد.