زین العابدین پیك محبت بود. این هم عجیب است: راه می رفت، هرجا بی كسی را
می دید، هر جا غریبی را می دید، فقیر و مستمندی را می دید، كسی را می دید كه دیگران
به او توجه ندارند، به او محبت می كرد، او را نوازش می كرد و به خانه ی خودش می آورد.
روزی یك عده جُذامی را دید. (همه از جذامی فرار می كنند، و آن كه فرار می كند از
سرایت بیماریش می ترسد، ولی خوب اینها هم بنده ی خدا هستند. ) از اینها دعوت كرد،
اینها را به خانه ی خود آورد و در خانه ی خود از اینها پرستاری كرد. خانه ی زین العابدین
خانه ی مسكینان و یتیمان و بیچارگان بود.