در
کتابخانه
بازدید : 1188140تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand بخش اول: سخنرانیهابخش اول: سخنرانیها
Collapse بخش دوم: یادداشتها بخش دوم: یادداشتها
Expand فصل اوّل ریشه های تاریخی حادثه ی كربلافصل اوّل ریشه های تاریخی حادثه ی كربلا
Expand فصل دوم یادداشت «ماهیت قیام حسینی» فصل دوم یادداشت «ماهیت قیام حسینی»
Expand فصل سوم یادداشت امام حسین و عیسی مسیح علیه السلام فصل سوم یادداشت امام حسین و عیسی مسیح علیه السلام
فصل چهارم یادداشت «عنصر امر به معروف و نهی از منكر در نهضت حسینی»
Expand فصل پنجم یادداشت «تحریفات در واقعه ی تاریخی عاشورا» فصل پنجم یادداشت «تحریفات در واقعه ی تاریخی عاشورا»
Expand فصل ششم حماسه ی حسینی فصل ششم حماسه ی حسینی
Expand فصل هفتم عنصر تبلیغ در نهضت حسینی فصل هفتم عنصر تبلیغ در نهضت حسینی
Collapse فصل هشتم یادداشتهای متفرق فصل هشتم یادداشتهای متفرق
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
آقای صالحی [1]از ارشاد مفید، ص 185 نقل می كند كه یزید با مشورت «سرجون» رومی، ابن زیاد را برای مبارزه با أبا عبد اللّه علیه السلام انتخاب كرد.

ایضاً در كامل ابن اثیر، جلد 3، صفحه ی 268: فلمّا اجتمعت الكتب (كتب اتباع یزید بالكوفة) عند یزید دعا سرجون مولی معاویة فأقرأه الكتب و استشاره فیمن یولّیه الكوفة، و كان یزید عاتباً علی عبید الله بن زیاد، فقال له سرجون: أ رأیت لو نشر لك معاویة كنت تأخذ برأیه؟ قال: نعم. فأخرج عهد عبید الله علی الكوفة. (عهد عبید الله نزد سرجون چه می كرده است؟ ! آیا خود دلیل بر نوعی نقشه ی ماهرانه نیست؟ )فقال: هذا رأی معاویة و مات و قد أمر بهذا الكتاب. فأخذ برأیه و جمع الكوفة و البصرة لعبید اللّه و كتب إلیه و سیّره إلیه مع مسلم بن عَمْرو الباهلیّ والد قُتَیْبَة فأمره بطلب مسلم بن عقیل و بقتله أو نفیه [2]. . .

در مقدمه ی بررسی تاریخ عاشورا آقای غفاری می نویسد: یزید عموماً عمر خود را در دیرهای نصاری كه آن روز حكم ستون پنجم را داشت به سر می برد و در لهو و لعب روزگار می گذرانید (و قهراً از ارباب دیرها تعلیمات و دستورات می گرفت. و عجب این است كه این مراكز عبادت و انزوا سبب رواج فحشاء و شراب در جهان اسلام شد.

چون شراب و خلوت با زن ممنوع نبود، حجاب نیز معمول نبود، خواه ناخواه همین مراكز عبادت تبدیل به مركز فساد می شد) .

مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 665
یكی از قرائن بر اینكه یزید تحت تأثیر افكار مسیحی بوده است همان شعر معروف وی است كه می گوید:

شُمَیْسَةُ كَرْمٍ بُرْجُها قَعْرُ دَنِّها
وَ مَشْرِقُهَا الساقی وَ مَغْرِبُها فَمی
اِذا نَزَلَتْ مِنْ دَنِّها فی زُجاجَةٍ
حَكَتْ نَفْراً بَیْنَ الْحَطیمِ وَ زَمْزَمِ
فَاِنْ حُرِّمَتْ یَوْماً عَلی دینِ اَحْمَدٍ
فَخُذْها عَلی دینِ الْمَسیحِ بْنِ مَرْیَمِ [3]
در مقدمه ی بررسی تاریخ عاشورا از یعقوبی و دیگران این حكایت معروف را نقل می كند كه در سالی كه معاویه یزید را با لشكری برای فتح بلاد روم فرستاد، در «غَذْقَذونَه» (یا به نقل ابو الشهداء: فرقَدونه) كه در آنجا دیری بود به نام «دیر مُرّان» اطراق كردند و یزید در آن دیر با أمّ كلثوم نامی مشغول عیّاشی و كیف شد، و در اثر بدی هوا لشكر مبتلا به تب و آبله شدند و مرض به قسمی در اردوی مسلمین افتاد كه مثل برگ خزان روی زمین می ریختند و می مردند و هرچه به یزید اصرار كردند هرچه زودتر از این سرزمین كوچ كنیم اعتنا نكرد (اما ظاهراً ابو الشهداء می نویسد: لشكر در نقطه ی دیگری دچار این بیماری شد و یزید در این دیر مانده بود و ملحق به لشكر نمی شد تا این خبر به او رسید و اشعار ذیل را سرود) و این اشعار را سرود:

ما اَنْ اُبالی بِما لاقَتْ جُمُوعُهُمْ
بِالْغَذْقَذونَةِ [4]مِنْ حُمّی وَ مِنْ مومِ
اِذَا اتَّكَأْتُ عَلَی الْاَنْماطِ فی غُرَفٍ [5]
بِدَیْرِ مُرّانٍ عِنْدی اُمُّ كُلْثومِ [6]

[1] . [نویسنده ی كتاب شهید جاوید]
[2] . [پس چون نامه ها (نامه های پیروان یزید در كوفه) نزد یزید جمع شد، سرجون مولای معاویه را خواست و نامه ها را برایش خواند و با او مشورت كرد كه چه كسی را والی كوفه گرداند. یزید آن روزها بر عبید الله بن زیاد خشمگین بود. سرجون به او گفت: بگو بدانم اگر معاویه برایت دستوری داده باشد رأی او را می پذیری؟ گفت: آری. سرجون فرمان (معاویه برای) عبید الله را جهت ولایت كوفه بیرون آورد و گفت این نظر معاویه است و او مرد درحالی كه به این نامه امر كرد. یزید نظر وی را عمل كرد و كوفه و بصره را به عبید سپرد و نامه ای به او نوشت و آن را توسط مسلم بن عمرو باهلی پدر قتیبه به سوی وی ارسال داشت و به او فرمان جستجوی مسلم بن عقیل و كشتن یا تبعیدش را صادر نمود. ]
[3] . [خورشید من كه از انگور است برج آن ته خمره ی شراب است، و از مشرق دست ساقی طلوع كرده و به مغرب دهان من غروب می نماید. و چون از سبو در جام ریخته شود غلغل كردن و زیرورو شدن و حباب ساختنش حكایت از حجّاجی می كند كه بین دیوار كعبه و چاه زمزم مشغول هروله هستند. پس اگر بر دین احمد حرام است تو آن را بر دین عیسی بگیر و سركش. ]
[4] . بالفرقدونة (نسخه بدل) .
[5] . مرتفقاً (نسخه بدل) .
[6] . [مرا چه باك كه تمام لشكر اسلام در «غَذْقَذُونه» از مرض آبله و تب مردند. من اكنون در دیر مُرّان بر بالشهای پر قو تكیه داده و راحتم و امّ كلثوم در آغوش من است. ]
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است