در نفس المهموم است (ص 40) : «فَقالَ لَهُ اَهْلُ بَیْتِهِ: لَوْ تَنَكَّبْتَ الطَّریقَ الْاَعْظَمَ كَما فَعَلَ ابْنُ
الزُّبَیْرِ كَیْلا یَلْحَقَكَ الطَّلَبُ، فَقالَ: لا وَ اللّهِ لا اُفارِقُهُ حَتّی یَقْضِیَ اللّهُ ما هُوَ قاضٍ»
[1].
این هم یك نمونه است از روح شجاعت و فروسیّت و مردانگی اسد اللهی.
ابن زیاد بعد از تنها ماندن مسلم تصمیم گرفت نماز را در مسجد بخواند. گفت:
«برئت الذمة من رجل من الشرطة و العرفاء و المناكب- رءوس العرفاء- و المقاتلة
صلّی العشاء الاّ فی المسجد»
[2]
مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 512
معنای «مُقاتِل» سرباز است. شرطه و شرطی كه جمعش شُرَط است: وهم الطّائفة
من خیار أعوان الولاة و فی زماننا هم رؤساء الضّابطة (منجد) . «عرفاء» جمع عریف
است: القیّم بأمر القوم
[3]. مناكب جمع منكب است به معنای عریف، و در اینجا
رؤسای آنها مراد است.
[1] . [خاندانش به او گفتند: بهتر است از شاهراه نروی چنانكه ابن زبیر نرفت تا به تو دسترسی پیدا نكنند.
فرمود: نه، به خدا سوگند از شاهراه جدا نشوم تا خدا آنچه را مقدر فرموده عملی سازد. ]
[2] . [من از تمام سران مأموران امنیتی و سرپرستان قبائل و سربازانی كه نماز عشاء را در مسجد نخوانند
امان را برداشتم. ]
[3] . [شُرَط گروهی از بهترین یاران زمامداران را گویند، و در زمان ما همان مأموران امنیتی هستند. و عُرَفاء
جمع عَریف است كه سرپرست امور قوم را گویند. ]