در
کتابخانه
بازدید : 1188305تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand بخش اول: سخنرانیهابخش اول: سخنرانیها
Collapse بخش دوم: یادداشتها بخش دوم: یادداشتها
Collapse فصل اوّل ریشه های تاریخی حادثه ی كربلافصل اوّل ریشه های تاریخی حادثه ی كربلا
Expand 1 چگونه امت پیغمبر فرزند پیغمبر را كشتند؟ 1 چگونه امت پیغمبر فرزند پیغمبر را كشتند؟
Expand 2 امام حسین علیه السلام و سایر مصلحین بزرگ كه قیام كردند2 امام حسین علیه السلام و سایر مصلحین بزرگ كه قیام كردند
Collapse 3 منطق معمولی ذاكرین أبا عبد اللّه در شهادت و مظلومیت آن حضرت 3 منطق معمولی ذاكرین أبا عبد اللّه در شهادت و مظلومیت آن حضرت
Expand 4 امام حسین میان قیام علیه خلفا و علیه اسلام تجزیه كرد- اثر قیام حسینی 4 امام حسین میان قیام علیه خلفا و علیه اسلام تجزیه كرد- اثر قیام حسینی
Expand 5 موضوعات درباره ی قیام حسینی 5 موضوعات درباره ی قیام حسینی
Expand فصل دوم یادداشت «ماهیت قیام حسینی» فصل دوم یادداشت «ماهیت قیام حسینی»
Expand فصل سوم یادداشت امام حسین و عیسی مسیح علیه السلام فصل سوم یادداشت امام حسین و عیسی مسیح علیه السلام
فصل چهارم یادداشت «عنصر امر به معروف و نهی از منكر در نهضت حسینی»
Expand فصل پنجم یادداشت «تحریفات در واقعه ی تاریخی عاشورا» فصل پنجم یادداشت «تحریفات در واقعه ی تاریخی عاشورا»
Expand فصل ششم حماسه ی حسینی فصل ششم حماسه ی حسینی
Expand فصل هفتم عنصر تبلیغ در نهضت حسینی فصل هفتم عنصر تبلیغ در نهضت حسینی
Expand فصل هشتم یادداشتهای متفرق فصل هشتم یادداشتهای متفرق
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
با دو سؤال مواجه خواهیم شد و خوب است كه جواب اینها را قبلاً بدانیم كه هم خود ما روشن باشیم و هم از عهده ی جواب برآییم: یكی اینكه چرا امام حسین شهید شد؟ دیگر اینكه چرا ائمّه ی دین دستور دادند كه عزای امام حسین همیشه اقامه شود و در نتیجه ما وقتها و عمرها و پولها و نیروها و انرژیها هر سال در دو ماه محرم و صفر و بلكه در غیر این دو ماه صرف كنیم.

راجع به قسمت اول باید بگوییم در این زمینه خیلی حرفها گفته شده. دشمنان گفته اند امام حسین قصد حكومت داشت و كشته شد، هدف شخصی داشت و نرسید.

دوستان نادان گفته اند كشته شد كه گناهان امت بخشیده شود؛ جنبه ی آسمانی و خیالی به قضیه دادند، آن را گفتند كه نصاری درباره ی مسیح گفته بودند. حقیقت همان است كه خود امام حسین فرمود در مواردی از قبیل: «ما خَرَجْتُ اَشِراً وَ لا بَطِراً. . . » ، «أَ لا تَرَوْنَ اَنَّ
مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 476
الْحَقَّ لا یُعْمَلُ بِهِ وَ اَنَّ الْباطِلَ لا یُتَناهی عَنْهُ، لِیَرْغَبِ الْمُؤْمِنُ فی لِقاءِ اللّهِ مُحِقّاً. . . » ، «اَیُّهَا النّاسُ مَنْ رَأی سُلْطاناً جائِراً. . . » . .

در قسمت دوم هم باید گفت تكالیف شرعی بدون حكمت نیست. منظور این نبوده كه همدردی و تسلیتی باشد برای خاندان پیغمبر، به قول روضه خوان ها زهرا را خوش حال بكنیم. خیال می كنیم هر اندازه ما گریه كنیم تسلّی خاطر بیشتری برای حضرت رسول و حضرت زهرا هست. چقدر در این صورت ما حضرت رسول و حضرت زهرا و حضرت امیر را- كه همیشه آرزوی شهادت می كردند و فخر خود می دانستند- كوچك كرده ایم و خیال می كنیم هنوز هم بعد از هزار و سیصد و بیست سال در حال جزع و فزع می باشند! بلكه مقصود این است كه داستان كربلا به صورت یك مكتب تعلیمی و تربیتی همیشه زنده بماند. درحقیقت جواب سؤال اول اگر درست داده شود، جواب سؤال دوم هم معلوم می گردد.

در لؤلؤ و مرجان، صفحه ی 3 از كامل الزیارة نقل می كند كه حضرت صادق علیه السلام به عبد الله بن حمّاد بصری فرمود:

بَلَغَنی اَنَّ قَوْماً یأْتونَهُ (یعنی الْحُسَیْنَ عَلَیْهِ السَّلامُ) مِنْ نَواحِی الْكوفَةِ وَ ناساً مِنْ غَیْرِهِمْ وَ نِساءً یَنْدُبْنَهُ وَ ذلِكَ فِی النِّصْفِ مِنْ شَعْبانَ، فَمِنْ بَیْنِ قارِئٍ یَقْرَأُ وَ قاصٍّ یَقُصُّ وَ نادِبٍ یَنْدُبُ وَ قائِلٍ یَقولُ الْمَراثی» . فَقُلْتُ لَهُ: نَعَمْ، جُعِلْتُ فِداكَ قَدْ شَهِدْتُ بَعْضَ ما تَصِفُ. فَقالَ: «اَلْحَمْدُ للّهِ الَّذی جَعَلَ فِی النّاسِ مَنْ یَفِدُ إلَیْنا وَ یَمْدَحُنا وَ یَرْثی عَلَیْنا وَ جَعَلَ عَدُوَّنا مَنْ یَطْعَنُ عَلَیْهِمْ مِنْ قَرابَتِنا أوْ مِنْ غَیْرِهِمْ یُهَدِّدونَهُمْ وَ یُقَبِّحونَ ما یَصْنَعونَ [1].

ایضاً در صفحه ی 38 نقل می كند:

مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 477
اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرارَةً فی قُلوبِ الْمُؤْمِنینَ لا یَبْرُدُ اَبَداً. .

پس معلوم می شود فلسفه ی این كار تهدید دشمن و تقبیح كارهای آنهاست، تحسین این دسته و تشویق به این نوع كار و تقبیح آن دسته و ایجاد نفرت [نسبت به ] آن نوع كار است [2] البته حضرت زهرا خوش حال می شود اما از باب اینكه نیت و هدف حضرت زهرا و حضرت رسول و حضرت امیر و حضرت امام حسین همه یكی است و آن «یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَكِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ اَلْكِتابَ وَ اَلْحِكْمَةَ» [3]*است؛ البته خوش حال می شود كه به وسیله ی ذكر فرزندش حسین، مردم در دنیا و آخرت سعادتمند شوند، مردم در همان راهی حركت كنند كه فرزندش حسین حركت كرده است.

بعد از مردن معاویه، از امام حسین بیعت خواستند. در منزل حاكم مدینه حاضر شد و بیعت نكرد. روز بعد مروان حكم در میان كوچه آن حضرت را دید و به عنوان نصیحت از آن حضرت خواست كه بیعت كند. حضرت فرمود: «وَ عَلَی الْاِسْلامِ السَّلامُ اِذْ قَدْ بُلِیَتِ الْاُمَّةُ بِراعٍ مِثْلِ یَزیدَ» . روی این كلمه ی «بِراعٍ مِثْلِ یَزیدَ» باید دقت كرد. معلوم می شود خصوصیتی در یزید است كه حتی در معاویه هم نبود. از نظر عوام شیعه فرقی بین یزید و غیر یزید نیست زیرا همه باطل و غاصب بوده اند. ولی حقیقت این است كه فرق است بین آنها، زیرا از غاصب تا غاصب فرق است. امیر المؤمنین هنگامی كه مردم خواستند با عثمان بیعت كنند فرمود: «لَقَدْ عَلِمْتُمْ اَنّی اَحَقُّ بِها مِنْ غَیْری، وَ وَ اللّهِ لاَُسَلِّمَنَّ ما سَلِمَتْ اُمور الْمُسْلِمینَ وَ لَمْ یَكُنْ فیها جَوْرٌ اِلاّ عَلَیَّ خاصَّةً الِْتماساً لِاَجْرِ ذلِكَ وَ فَضْلِهِ وَ زُهْداً فیما تَنافَسْتُموهُ مِنْ زُخْرُفِهِ وَ زِبْرِجِهِ» . در موقع بیعت با ابی بكر هم فرمود: «شُقّوا اَمْواجَ الْفِتَنِ بِسُفُنِ النَّجاةِ، الی آخره» [4]. پس فرق است بین غاصبی كه و لو برای مصلحت شخص
مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 478
خودش باشد حافظ و نگهبان عموم باشد و غیر آن. اما یزید با همه ی اسلاف فرق داشت به ترتیبی كه قبلاً گذشت.

قبلاً در ضمن احوال ابن زیاد و یزید گفتیم كه یك علت این فاجعه و این آتش كه اول دامن خود آنها را گرفت، این بود كه جوان و ناآزموده بودند. شاعر عرب می گوید:

اِنَّ الشَّبابَ وَ الْفَراغَ وَ الْجِدَةَ
مَفْسَدَةٌ لِلْمَرْءِ اَیُّ مَفْسَدَةٍ [5]

[1] . [به من خبر رسیده كه در نیمه ی شعبان گروهی از نواحی كوفه و مردمی دیگر بر سر مزار حسین علیه السلام می آیند و نیز زنانی كه برای آن حضرت نوحه گری می كنند و عده ای قرآن می خوانند و پاره ای حوادث كربلا را بیان می كنند و دسته ای نوحه گری می كنند و گروهی دیگر مرثیه می خوانند. عرض كردم: فدایت شوم، آری من نیز پاره ای از آنچه فرمودی دیده ام. فرمود: سپاس خدای را كه در میان مردم گروهی را قرار داد كه به نزد ما می آیند و ما را می ستایند و برای ما مرثیه می خوانند، و دشمنان ما را كسانی قرار داد كه بر ایشان خرده می گیرند از خویشان ما یا غیر آنها، آنان را تهدید می كنند و اعمال ایشان را زشت می شمرند. ]
[2] . [در حاشیه ی این پاراگراف، استاد شهید نوشته اند: ] آیا منظور از عزاداری همدردی و تسلیت است و یا منظور بردن ثواب است؟ ! در صورتی كه خود ثواب و كار درست و معقول دارای مصلحت ذاتی است. پس نخست باید ببینیم كه آن مصلحت ذاتی كه در سلسله ی علل حكم است چیست تا نوبت برسد به ثواب كه در سلسله ی معلولات حكم است.
[3] . جمعه/2.
[4] . نهج البلاغه، خطبه ی 5 [ای مردم امواج آشوبها را با كشتیهای نجات درهم بشكنید. ]
[5] . [جوانی و بیكاری و ثروت مفسده ی بزرگی برای آدمی است. ]
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است