بنابراین تاریخ از نظر اینكه در ساختن آن تنها مرد دخالت داشته باشد یا مرد و زن
با یكدیگر دخالت داشته باشند، سه گونه می تواند باشد: یك تاریخ تاریخ مذكّر است،
یعنی تاریخی كه به دست جنس مذكّر به طور مستقیم ساخته شده است و جنس مؤنّث
هیچ نقشی در آن ندارد. یك تاریخ تاریخ مذكّر- مؤنّث است اما مذكّر- مؤنّث مختلط،
بدون آنكه مرد در مدار خودش قرار بگیرد و زن در مدار خودش، یعنی تاریخی كه در
آن این منظومه بهم خورده است؛ مرد در مدار زن قرار می گیرد و زن در مدار مرد، كه ما
اگر طرز لباس پوشیدن امروز بعضی از آقا پسرها و دخترخانمها را ببینیم، می بینیم كه
چطور اینها دارند جای خودشان را با یكدیگر عوض می كنند. نوع سوم، تاریخ مذكّر-
مؤنّث است كه هم به دست مرد ساخته شده است و هم به دست زن، ولی مرد، در مدار
خودش و زن در مدار خودش.
ما وقتی به قرآن كریم مراجعه می كنیم، می بینیم تاریخ مذهب و دین آن طور كه
قرآن كریم تشریح كرده است یك تاریخ مذكّر- مؤنّث است و به تعبیر من یك تاریخ
«مذنّث» است یعنی مذكّر و مؤنّث هر دو نقش دارند، اما نه به صورت اختلاط بلكه به
این صورت كه مرد در مقام و مدار خودش و زن در مقام و مدار خودش.
قرآن كریم مثل اینكه عنایت خاص دارد كه همین طور كه صدّیقین و قدّیسین
تاریخ را بیان می كند، صدّیقات و قدّیسات تاریخ را هم بیان كند. در داستان آدم و
همسر آدم نكته ای است كه من مكرر در سخنرانیهای چند سال پیش خود گفته ام و باز
یادآوری می كنم.