در
کتابخانه
بازدید : 1188390تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse بخش اول: سخنرانیهابخش اول: سخنرانیها
Expand فصل اول حماسه حسینی فصل اول حماسه حسینی
Expand فصل دوم تحریف در واقعه تاریخی كربلافصل دوم تحریف در واقعه تاریخی كربلا
Expand فصل سوم ماهیت قیام حسینی فصل سوم ماهیت قیام حسینی
Expand فصل چهارم تحلیل واقعه عاشورافصل چهارم تحلیل واقعه عاشورا
Expand فصل پنجم شعارهای عاشورافصل پنجم شعارهای عاشورا
Expand فصل ششم عنصر امر به معروف و نهی از منكردر نهضت حسینی فصل ششم عنصر امر به معروف و نهی از منكردر نهضت حسینی
Collapse فصل هفتم عنصر تبلیغ در نهضت حسینی فصل هفتم عنصر تبلیغ در نهضت حسینی
Expand 1 معنی تبلیغ 1 معنی تبلیغ
Expand 2 وسائل و ابزار پیام رسانی 2 وسائل و ابزار پیام رسانی
Expand 3 روش تبلیغ 3 روش تبلیغ
Expand 4 روشهای تبلیغی نهضت حسینی 4 روشهای تبلیغی نهضت حسینی
Expand 5 حادثه ی كربلا، تجسم عملی اسلام 5 حادثه ی كربلا، تجسم عملی اسلام
Collapse 6 نقش اهل بیت سید الشهداء درتبلیغ نهضت حسینی 6 نقش اهل بیت سید الشهداء درتبلیغ نهضت حسینی
Expand 7 شرایط مبلّغ، و تأثیر تبلیغی اهل بیت امام در مدت اسارتشان 7 شرایط مبلّغ، و تأثیر تبلیغی اهل بیت امام در مدت اسارتشان
Expand بخش دوم: یادداشتها بخش دوم: یادداشتها
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
حال ببینیم نقش مستقیم زن در ساختن تاریخ چگونه است و چگونه باید باشد و چگونه می تواند باشد؟ به سه شكل می تواند باشد: یكی اینكه اساساً زن نقش مستقیم در ساختن تاریخ نداشته باشد، یعنی نقش زن منفی محض باشد. در بسیاری از اجتماعات برای زن جز زاییدن و بچه درست كردن و اداره ی داخل خانه نقشی قائل نبوده اند؛ یعنی زن در اجتماع بزرگ نقش مستقیم نداشته، نقش غیر مستقیم داشته است، به این ترتیب كه او در خانواده مؤثر بوده و فردِ ساخته ی خانواده در اجتماع مؤثر بوده است. یعنی زن مستقیماً بدون اینكه از راه مرد تأثیری داشته باشد، به هیچ شكل تأثیری در بسیاری از اجتماعات نداشته است. ولی در این اجتماعات زن علی رغم اینكه نقشی در ساختن تاریخ و اجتماع نداشته است، بدون شك و بر خلاف تبلیغاتی كه در این زمینه می كنند، به عنوان یك شی ء گرانبها زندگی می كرده است؛ یعنی به عنوان یك شخص، كمتر مؤثر بوده ولی یك شی ء بسیار گرانبها بوده و به دلیل همان گران بهایی اش بر مرد اثر می گذاشته است؛ ارزان نبوده كه در خیابانها پخش باشد و هزاران اماكن عمومی برای بهره گیری از او وجود داشته باشد، بلكه فقط در دایره ی زندگی خانوادگی مورد بهره برداری قرار می گرفته است. لذا قهراً برای مرد خانواده یك موجود بسیار گرانبها بوده، چون تنها موجودی بوده كه احساسات جنسی و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 399
عاطفی او را اشباع می كرده است و طبعاً و بدون شك مرد عملاً در خدمت زن بوده است. ولی زن شی ء بوده، شی ء گرانبها، مثل الماس كه یك گوهر گران بهاست؛ شخص نیست، شی ء است ولی شی ء گرانبها.
شكل دیگر تأثیر زن در تاریخ- كه این شكل در جوامع قدیم زیاد نبوده- این است كه زن عامل مؤثر در تاریخ باشد، نقش مستقیم در تاریخ داشته باشد و به عنوان شخص مؤثر باشد نه به عنوان شی ء، اما شخص بی بها، شخص بی ارزش، شخصی كه حریم میان او و مرد برداشته شده است. دقایق روانشناسی ثابت كرده است كه ملاحظات بسیار دقیقی یعنی طرحی در خلقت بوده برای عزیز نگه داشتن زن. هر وقت این حریم بكلی شكسته و این حصار خرد شده است، شخصیت زن از نظر احترام و عزت پایین آمده است. البته از جنبه های دیگری ممكن است شخصیتش بالا رفته باشد مثلاً باسواد شده باشد، عالمه شده باشد، ولی دیگر آن موجود گرانبها برای مرد نیست. از طرف دیگر، زن نمی تواند زن نباشد. جزء طبیعت زن این است كه برای مرد گرانبها باشد، و اگر این را از زن بگیرید تمام روحیه ی او متلاشی می شود. آنچه برای مرد در رابطه ی جنسی ملحوظ است، در اختیار داشتن زن به عنوان یك موجود گران بهاست نه در اختیار یك زن بودن به عنوان یك موجود گرانبها برای او. ولی آنچه در طبیعت زن وجود دارد این نیست كه یك مرد را به عنوان یك شی ء گرانبها داشته باشد، بلكه این است كه خودش به عنوان یك شی ء گرانبها مرد را در تسخیر داشته باشد.

آنجا كه زن از حالت اختصاص خارج شد (لازم نیست كه اختصاص به صورت ازدواج رواج داشته باشد) یعنی وقتی كه زن ارزان شد، در اماكن عمومی بسیار پیدا شد، هزاران وسیله برای استفاده ی مرد از زن پیدا شد، خیابانها و كوچه ها جلوه گاه زن شد كه خودش را به مرد ارائه بدهد و مرد بتواند از نظر چشم چرانی و تماشا كردن، از نظر استماع موسیقی صدای زن، از نظر لمس كردن، حد اكثر بهره برداری را از زن بكند، آنجاست كه زن از ارزش خودش، از آن ارزشی كه برای مرد باید داشته باشد می افتد؛ یعنی دیگر شی ء گرانبها نیست ولی ممكن است مثلاً باسواد باشد، درسی خوانده باشد، بتواند معلم باشد و كلاسهایی را اداره كند یا طبیب باشد، همه ی اینها را می تواند داشته باشد ولی در این شرایط (ارزان بودن زن) آن ارزشی كه برای یك زن در طبیعت او
مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 400
وجود دارد دیگر برایش وجود ندارد. و در واقع در این وقت است كه زن به شكل دیگر ملعبه ی جامعه ی مردان می شود بدون آنكه در نظر فردی از افراد مردان، آن عزت و احترامی را كه باید داشته باشد دارا باشد.

جامعه ی اروپایی به این سو می رود، یعنی از یك طرف به زن از نظر رشد برخی استعدادهای انسانی از قبیل علم و اراده شخصیت می دهد ولی از طرف دیگر ارزش او را از بین می برد.
شكل سومی هم وجود دارد و آن این است كه زن به صورت یك «شخص گرانبها» دربیاید، هم شخص باشد و هم گرانبها؛ یعنی از یك طرف شخصیت روحی و معنوی داشته باشد، كمالات روحی و انسانی نظیر آگاهی داشته باشد [1]و از طرف دیگر، در اجتماع مبتذل نباشد. یعنی آن محدودیت نباشد و آن اختلاط هم نباشد؛ نه محدودیت و نه اختلاط بلكه حریم. حریم مسأله ای است بین محدودیت زن و اختلاط زن و مرد.

وقتی كه ما به متن اسلام مراجعه می كنیم می بینیم نتیجه ی آنچه كه اسلام در مورد زن می خواهد، شخصیت است و گرانبها بودن. در پرتو همین شخصیت و گرانبهایی، عفاف در جامعه مستقر می شود، روانها سالم باقی می مانند، كانونهای خانوادگی در جامعه سالم می مانند و «رشید» از كار درمی آید. گران بها بودن زن به این است كه بین او و مرد در حدودی كه اسلام مشخص كرده، حریم باشد؛ یعنی اسلام اجازه نمی دهد كه جز كانون خانوادگی، یعنی صحنه ی اجتماع، صحنه ی بهره برداری و التذاذ جنسی مرد از زن باشد چه به صورت نگاه كردن به بدن و اندامش، چه به صورت لمس كردن بدنش، چه به صورت استشمام عطر زنانه اش و یا شنیدن صدای پایش كه اگر به اصطلاح به صورت مهیّج باشد، اسلام اجازه نمی دهد. ولی اگر بگوییم علم، اختیار و اراده، ایمان و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 401
عبادت و هنر و خلاّقیت چطور؟ می گوید بسیار خوب، مثل مرد. چیزهایی را شارع حرام كرده كه به زن مربوط است. آنچه را كه حرام نكرده، بر هیچ كدام حرام نكرده است. اسلام برای زن شخصیت می خواهد نه ابتذال.

[1] . علم و آگاهی یك پایه ی شخصیت زن است، مختار بودن و از خود اراده داشتن، اراده ی قوی داشتن، شجاع و دلیر بودن یك ركن دیگر شخصیت زن است. خلاّق بودن ركن دیگر شخصیت معنوی هر انسانی از جمله زن است. پرستنده بودن، با خدای خود به طور مستقیم ارتباط داشتن و مطیع خدا بودن، حتی روابط معنوی با خدا داشتن در سطح عالی، در آن سطحی كه انبیا داشته اند، از چیزهایی است كه به زن شخصیت می دهد.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است