در
کتابخانه
بازدید : 1188609تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse بخش اول: سخنرانیهابخش اول: سخنرانیها
Expand فصل اول حماسه حسینی فصل اول حماسه حسینی
Expand فصل دوم تحریف در واقعه تاریخی كربلافصل دوم تحریف در واقعه تاریخی كربلا
Expand فصل سوم ماهیت قیام حسینی فصل سوم ماهیت قیام حسینی
Expand فصل چهارم تحلیل واقعه عاشورافصل چهارم تحلیل واقعه عاشورا
Expand فصل پنجم شعارهای عاشورافصل پنجم شعارهای عاشورا
Expand فصل ششم عنصر امر به معروف و نهی از منكردر نهضت حسینی فصل ششم عنصر امر به معروف و نهی از منكردر نهضت حسینی
Collapse فصل هفتم عنصر تبلیغ در نهضت حسینی فصل هفتم عنصر تبلیغ در نهضت حسینی
Expand 1 معنی تبلیغ 1 معنی تبلیغ
Expand 2 وسائل و ابزار پیام رسانی 2 وسائل و ابزار پیام رسانی
Expand 3 روش تبلیغ 3 روش تبلیغ
Expand 4 روشهای تبلیغی نهضت حسینی 4 روشهای تبلیغی نهضت حسینی
Collapse 5 حادثه ی كربلا، تجسم عملی اسلام 5 حادثه ی كربلا، تجسم عملی اسلام
Expand 6 نقش اهل بیت سید الشهداء درتبلیغ نهضت حسینی 6 نقش اهل بیت سید الشهداء درتبلیغ نهضت حسینی
Expand 7 شرایط مبلّغ، و تأثیر تبلیغی اهل بیت امام در مدت اسارتشان 7 شرایط مبلّغ، و تأثیر تبلیغی اهل بیت امام در مدت اسارتشان
Expand بخش دوم: یادداشتها بخش دوم: یادداشتها
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
ما می بینیم در طول تاریخ، برداشتها از حادثه ی كربلا خیلی متفاوت بوده است. قبلاً اشاره كردم كه مثلاً برداشت دِعبل خُزاعی از شعرای معاصر حضرت رضا علیه السلام، برداشت كُمَیت اسدی از شعرای معاصر امام سجاد و امام باقر علیهما السلام با برداشت محتشم كاشانی یا سامانی و یا صفی علی شاه متفاوت است؛ آنها یك جور برداشت كرده اند، محتشم جور دیگری برداشت كرده است، سامانی جور دیگری برداشت دارد، صفی علی شاه طور دیگری و اقبال لاهوری به گونه ای دیگر. این چگونه است؟ به نظر من همه ی اینها برداشتهای صحیح است (البته برداشتهای غلط هم وجود دارد، با برداشتهای غلط كاری ندارم) ولی ناقص است؛ صحیح است ولی كامل نیست. صحیح است یعنی غلط و دروغ نیست ولی یك جنبه ی آن است.

مثل همان داستان فیل است كه ملاّی رومی نقل كرده است كه عده ای در تاریكی می خواستند با لمس كردن، آن را تشخیص بدهند. آن كه به پشت فیل دست زده بود یك طور قضاوت می كرد، آن كه به گوش فیل دست زده بود طور دیگری قضاوت می كرد. این قضاوتها، هم درست بود و هم غلط. غلط بود از آن جهت كه فیل به عنوان یك مجموعه، آن نبود كه آنها می گفتند، و درست بود یعنی به آن نسبت كه دستشان به فیل رسیده بود درست می گفتند. آن كه دستش به گوش فیل رسیده بود گفت شكل بادبزن است. راست می گفت؛ آن چیزی را كه او لمس كرده بود شكل بادبزن بود، اما فیل به شكل بادبزن نبود. آن كس كه دستش به خرطوم فیل خورده بود گفت فیل به شكل ناودان است. هم درست بود و هم غلط؛ درست بود از آن جهت كه چیزی كه او لمس كرده بود به شكل ناودان بود، و غلط بود چون فیل به شكل ناودان نبود. فیل یك مجموعه است كه یك عضوش مثل پشت بام است یعنی پشت فیل و یك عضوش مثل استوانه است یعنی پای فیل، یك عضو دیگرش مثل ناودان است یعنی خرطوم فیل، اما فیل در مجموع خودش فیل است. این است كه برداشتها، هم درست است و هم در عین
مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 382
حال غلط.

برداشت امثال دعبل خزاعی از نهضت أبا عبد اللّه، به تناسب زمان فقط جنبه های پرخاشگری آن است. برداشت محتشم كاشانی جنبه های تأثّرآمیز، رقّت آور و گریه آور آن است. برداشت عُمّان سامانی یا صفی علی شاه از این نهضت، برداشتهای عرفانی، عشق الهی، محبت الهی و پاكبازی در راه حق است كه اساسی ترین جنبه های قیام حسینی جنبه ی پاكبازی او در راه حق است. همه ی این برداشتها درست است ولی به عنوان یكی از جنبه ها. او كه از جنبه ی حماسی گفته، او كه از جنبه ی اخلاقی گفته، او كه از جنبه ی پند و اندرز گفته، همه درست گفته اند ولی برداشت هر یك، از یك جنبه و عضو این نهضت است نه از تمام اندام آن.

وقتی بخواهیم به جامعیت اسلام نظر بیفكنیم باید نگاهی هم به نهضت حسینی بكنیم. می بینیم امام حسین علیه السلام كلیات اسلام را در كربلا به مرحله ی عمل آورده، مجسم كرده است ولی تجسم زنده و جاندار حقیقی و واقعی، نه تجسم بی روح. انسان وقتی در حادثه ی كربلا تأمل می كند، اموری را می بیند كه دچار حیرت می شود و می گوید اینها نمی تواند تصادفی باشد. و سرّ اینكه ائمّه ی اطهار اینهمه به زنده نگه داشتن و احیای این خاطره توصیه و تأكید كرده و نگذاشته اند حادثه ی كربلا فراموش شود، این است كه این حادثه یك اسلام مجسم است؛ نگذارید این اسلام مجسم فراموش شود.

ما در حادثه ی كربلا به جریان عجیبی برخورد می كنیم و آن اینكه می بینیم در این حادثه مرد نقش دارد، زن نقش دارد، پیر و جوان و كودك نقش دارند، سفید و سیاه نقش دارند، عرب و غیر عرب نقش دارند، طبقات و جنبه های مختلف نقش دارند.

گویی اساساً در قضا و قدر الهی مقدّر شده است كه در این حادثه نقشهای مختلف از طرف طبقات مختلف ایفا بشود، یعنی اسلام نشان داده بشود. اینكه عرض می كنم زن نقش دارد، منحصر به زینب (سلام اللّه علیها) نیست. در این زمینه داستانها داریم. ما در كربلا یك زن شهید داریم و آن، زن جناب عبد الله بن عمیر كلبی است. دو زن دیگر داریم كه رسماً وارد میدان جنگ شده اند ولی ابا عبد الله مانع شد و به آنها امر فرمود كه برگردید و آنها برگشتند. مادرهایی ناظر شهادت فرزندانشان بوده و این را در راه خدا به حساب آورده اند. همچنین ما در كربلا پانزده نفر به نام موالی [1]می بینیم، مخصوصاً
مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 383
كه یكی از آنها به نام «مولی » خوانده شده است: مولی شوذب، مولی عابس بن عبید [2]. این مطلب را علمای بزرگی مثل مرحوم حاجی نوری و مرحوم حاج شیخ عباس قمی تأیید كرده اند. اشتباه نشود؛ منظور از «مولی عابس» این نیست كه غلام یا آزادشده ی عابس بوده بلكه به این معنی است كه هم پیمان او بوده، و گفته اند كه در جلالت قدر و شخصیت اجتماعی از عابس بزرگتر بوده است.
[1] . «مولی » از لغاتی است كه در زبان عربی معانی متعددی دارد. گاهی به معنی آزاده شده و بسیاری اوقات به معنی كسی است كه با شخص یا قوم دیگر عقد ولاء داشته باشد، یعنی هم پیمان شده كه مجاور آنها باشد یا از یكدیگر دفاع كنند. اگر می گفتند فلان كس از موالی است، یعنی از كسانی است كه هم پیمان است. اینكه می گویند مولی یعنی برده، درست نیست. وقتی می گویند اعراب ایرانیان را «موالی» می خواندند، مسلّماً منظور بردگان نبوده است؛ به ایرانیان كه برده نمی گفتند.
[2] . در زیارت ناحیه ی مقدسه، شوذب مولی شاكر نام برده شده است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است