در
کتابخانه
بازدید : 1188621تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse بخش اول: سخنرانیهابخش اول: سخنرانیها
Expand فصل اول حماسه حسینی فصل اول حماسه حسینی
Expand فصل دوم تحریف در واقعه تاریخی كربلافصل دوم تحریف در واقعه تاریخی كربلا
Expand فصل سوم ماهیت قیام حسینی فصل سوم ماهیت قیام حسینی
Expand فصل چهارم تحلیل واقعه عاشورافصل چهارم تحلیل واقعه عاشورا
Expand فصل پنجم شعارهای عاشورافصل پنجم شعارهای عاشورا
Collapse فصل ششم عنصر امر به معروف و نهی از منكردر نهضت حسینی فصل ششم عنصر امر به معروف و نهی از منكردر نهضت حسینی
Expand 1 عوامل مؤثر در نهضت حسینی 1 عوامل مؤثر در نهضت حسینی
Expand 2 ارزش هر یك از عوامل 2 ارزش هر یك از عوامل
Expand 3 شرایط امر به معروف و نهی از منكر3 شرایط امر به معروف و نهی از منكر
Collapse 4 مراحل و اقسام امر به معروف و نهی از منكر4 مراحل و اقسام امر به معروف و نهی از منكر
Expand 5 ارزش امر به معروف و نهی از منكر از نظر علمای اسلام 5 ارزش امر به معروف و نهی از منكر از نظر علمای اسلام
Expand 6 كارنامه ی ما در امر به معروف و نهی از منكر6 كارنامه ی ما در امر به معروف و نهی از منكر
Expand 7 تأثیر امر به معروف و نهی از منكر اهل بیت امام پس از حادثه ی كربلا7 تأثیر امر به معروف و نهی از منكر اهل بیت امام پس از حادثه ی كربلا
Expand فصل هفتم عنصر تبلیغ در نهضت حسینی فصل هفتم عنصر تبلیغ در نهضت حسینی
Expand بخش دوم: یادداشتها بخش دوم: یادداشتها
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
ولی در مورد امر به معروف چطور؟ به چه شكل و نحوی باید انجام شود؟ امر به معروف هم عیناً همین تقسیمات را دارد با این تفاوت كه امر به معروف یا لفظی است یا عملی. امر به معروف لفظی این است كه انسان با بیانْ حقایق را برای مردم بگوید، خوبیها را برای مردم تشریح كند، مردم را تشویق كند و به آنها بفهماند كه امروز كار خیر چیست.

امر به معروف عملی این است كه انسان نباید به گفتن قناعت كند، گفتن كافی نیست. می توانیم بگوییم یكی از بیماریهای اجتماع امروز ما این است كه برای گفتن بیش از اندازه ارزش قائل هستیم. البته گفتن خیلی ارزش دارد، نمی خواهم منكر ارزش گفتن باشم. تا گفتن نباشد، روشن كردن نباشد، نوشتن و تشریح حقایق نباشد، كاری نمی شود كرد. مقصودم این است كه ما می خواهیم همه چیز با گفتن درست شود، مثل آن كسانی كه می خواهند با ورد همه چیز را درست كنند؛ وردی بخوانند، زمین آسمان شود و آسمان زمین. ما می خواهیم فقط با قدرت لفظ و بیان وارد شویم و حال اینكه مطلب اینجور نیست. گفتن، شرط لازم هست ولی كافی نیست، باید عمل كرد.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 249
هر یك از امر به معروف لفظی و امر به معروف عملی به دو طریق است: مستقیم و غیر مستقیم. گاهی كه می خواهید امر به معروف یا نهی از منكر كنید، مستقیم وارد می شوید، حرف را مستقیم می زنید؛ یعنی اگر می خواهید كسی را وادار به كاری كنید می گویید: من از جنابعالی خواهش می كنم فلان كار را انجام دهید. ولی یك وقت هم به طور غیر مستقیم به او تفهیم می كنید، كه البته مؤثرتر و مفیدتر است؛ یعنی بدون آنكه او بفهمد كه شما دارید با او حرف می زنید، از كسی كه فلان كار را كرده است تعریف می كنید، كار او را توجیه و تشریح می كنید، می گویید: فلان كس در فلان مورد چنین عمل كرده، این طور رفتار كرده و. . . تا او بداند و بفهمد. این، بهتر در او اثر می گذارد كما اینكه عمل هم به طور غیر مستقیم مؤثرتر است. حال برای روش غیر مستقیم، حدیث معروفی را برای شما ذكر می كنم، ببینید این روش چقدر مؤثر است:

حسنین (امام حسن و امام حسین) علیهما السلام درحالی كه هر دو طفل بودند، به پیرمردی كه در حال وضو گرفتن بود برخورد می كنند، متوجه می شوند كه وضوی او باطل است. این دو آقازاده كه به رسم اسلام و رسوم روانشناسی آگاه بودند، فوراً متوجه شدند كه از یك طرف باید پیرمرد را آگاه كنند كه وضویش باطل است و از طرف دیگر اگر مستقیماً به او بگویند آقا وضوی تو باطل است، شخصیتش جریحه دار می شود، ناراحت می شود، اولین عكس العملی كه نشان می دهد این است كه می گوید خیر، همین طور درست است؛ هرچه هم بگویی گوش نمی كند. بنابراین جلو رفتند و گفتند: ما هر دو می خواهیم در حضور شما وضو بگیریم. ببینید كدامیك از ما بهتر وضو می گیریم. (معمولاً آدم بزرگ درباره ی بچه می پذیرد. ) می گوید وضو بگیرید تا میان شما قضاوت كنم. امام حسن یك وضوی كامل در حضور او گرفت، بعد هم امام حسین.

تازه پیرمرد متوجه شد كه وضوی خودش نادرست بوده. بعد گفت: وضوی هر دوی شما درست است، وضوی من خراب بود. این طور از طرف اعتراف می گیرند. حالا اگر در اینجا فوراً می گفتند: پیرمرد! خجالت نمی كشی؟ ! با این ریش سفیدت تو هنوز وضو گرفتن را بلد نیستی؟ ! مرده شور تركیبت را ببرد! او از نماز خواندن هم بیزار می شد.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است