در
کتابخانه
بازدید : 1188011تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse بخش اول: سخنرانیهابخش اول: سخنرانیها
Expand فصل اول حماسه حسینی فصل اول حماسه حسینی
Collapse فصل دوم تحریف در واقعه تاریخی كربلافصل دوم تحریف در واقعه تاریخی كربلا
Expand فصل سوم ماهیت قیام حسینی فصل سوم ماهیت قیام حسینی
Expand فصل چهارم تحلیل واقعه عاشورافصل چهارم تحلیل واقعه عاشورا
Expand فصل پنجم شعارهای عاشورافصل پنجم شعارهای عاشورا
Expand فصل ششم عنصر امر به معروف و نهی از منكردر نهضت حسینی فصل ششم عنصر امر به معروف و نهی از منكردر نهضت حسینی
Expand فصل هفتم عنصر تبلیغ در نهضت حسینی فصل هفتم عنصر تبلیغ در نهضت حسینی
Expand بخش دوم: یادداشتها بخش دوم: یادداشتها
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
عاملهای تحریف بر دو قسم است. یك نوع از عاملهاست كه عاملهای عمومی است، یعنی به طور كلی در تواریخ دنیا این عوامل وجود دارد و تواریخ را دچار تحریف می كند، اختصاص به حادثه ی عاشورا ندارد. مثلاً همیشه اغراض دشمنان خود یك عاملی است برای اینكه حادثه ای را دچار تحریف كند. دشمن برای اینكه به هدف و غرض خودش برسد، تغییر و تبدیلهایی در متن تاریخ می دهد و یا توجیه و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج17، ص: 85
تفسیرهای ناروایی از تاریخ می كند كه این مطلب نمونه های زیادی دارد و من نمی خواهم از نمونه های آن بحثی كرده باشم. همین قدر عرض می كنم كه در حادثه ی كربلا هم این نوع از عامل دخالت داشت، یعنی دشمنان در صدد تحریف نهضت حسینی برآمدند. همان طوری كه در دنیا معمول است كه دشمنان، نهضتهای مقدس را به افساد و اخلال و تفریق كلمه و ایجاد اختلاف و امثال اینها متهم می كنند، حكومت اموی خیلی كوشش كرد برای اینكه چنین رنگی به نهضت حسینی بدهد.

از همان روز اول چنین تبلیغاتی شروع شد. مسلم كه به كوفه آمده بود، یزید ضمن ابلاغی كه برای ابن زیاد برای حكومت كوفه صادر می كند، این گونه می نویسد: «مسلم پسر عقیل به كوفه آمده است و هدفش اخلال و افساد و ایجاد اختلاف در میان مسلمانان است، پس برو و او را سركوب كن» . وقتی هم كه مسلم گرفتار می شود و او را به دارالاماره ی ابن زیاد می برند، ابن زیاد همین جمله ها را به مسلم می گوید: «پسر عقیل! تو را چه شد كه به این شهر آمدی؟ مردم وضع آرام و مطمئنی داشتند. آمدی در این شهر آشوب كردی، ایجاد اختلاف كردی، فتنه انگیزی كردی» . مسلم هم مردانه جواب داد، گفت: اولاً آمدن ما به این شهر ابتدائی نبود. مردم این شهر از ما دعوت كردند، نامه های فراوان نوشتند، نامه هایشان هست و در آن نامه ها نوشتند كه پدر تو زیاد در سالهایی كه در اینجا حكومت كرده است نیكان این مردم را كشته است، بدان را بر نیكان مسلّط كرده است، انواع ظلمها و اجحافها به مردم كرده است؛ از ما دعوت كرده اند برای اینكه عدالت را برقرار كنیم، ما برای برقراری عدالت آمده ایم؛ از پیش خودمان هم نیامده ایم، مردم هم ما را برای این منظور خواسته اند.

بعد هم حكومت اموی برای اینكه [در این واقعه ] تحریف معنوی كرده باشد، از این جور قضایا زیاد گفت، ولی به اصطلاح نگرفت، یعنی تاریخ اسلام تحت تأثیر این تحریف واقع نشد. شما یك نفر مورخ و یك نفر صاحب نظر را در دنیا پیدا نمی كنید كه این گونه اظهار نظر كرده و گفته باشد حسین بن علی، العیاذ بالله، قیام نابجایی كرد، آمد تا كلمه ی مردم را تفریق كند، اتحاد را از میان ببرد؛ خیر، این تحریف اثر نكرد كه نكرد.

پس دشمن نتوانست در حادثه ی كربلا تحریفی ایجاد كند. در حادثه ی كربلا با كمال تأسف هرچه تحریف شده است، از ناحیه ی دوستان است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است