در فصل پیش طرز تلقی نهج البلاغه از عبادت بیان شد؛ معلوم شد كه از نظر
نهج البلاغه عبادت تنها انجام یك سلسله اعمال خشك و بی روح نیست. اعمال
بدنی صورت و پیكره ی عبادت است، روح و معنی چیز دیگر است. اعمال بدنی آنگاه
زنده و جاندار است و شایسته ی نام واقعی عبادت است كه با آن روح و معنی توأم
باشد. عبادت واقعی نوعی خروج و انتقال از دنیای سه بعدی و قدم نهادن در دنیایی
دیگر است، دنیایی كه به نوبه ی خود پر است از جوشش و جنبش و از واردات قلبی و
لذتهای خاص به خود.
در نهج البلاغه مطالب مربوط به اهل سلوك و عبادت فراوان آمده است. به
عبارت دیگر، ترسیمها از چهره ی عبادت و عبادت پیشگان شده است؛ گاهی سیمای
عُبّاد و سُلاّك از نظر شب زنده داری ها، خوف و خشیت ها، شوق و لذت ها، سوز و
گدازها، آه و ناله ها، تلاوت قرآن ها ترسیم و نقاشی شده است، گاهی واردات قلبی
و عنایات غیبی كه در پرتو عبادت و مراقبه و جهاد نفس نصیبشان می گردد بیان
شده است، گاهی تأثیر عبادت از نظر «گناه زدایی» و محو آثار تیره ی گناهان مورد
بحث قرار گرفته است، گاهی به اثر عبادت از نظر درمان پاره ای بیماریهای اخلاقی
و عقده های روانی اشاره شده است و گاهی ذكری از لذتها و بهجتهای خالص و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 421
بی شائبه و بی رقیب عبّاد و زهّاد و سالكان راه به میان آمده است.