تلقی نهج البلاغه از عبادت چگونه است؟ تلقی نهج البلاغه از عبادت تلقی
عارفانه است. بلكه سرچشمه و الهام بخش تلقیهای عارفانه از عبادتها در جهان
اسلام، پس از قرآن مجید و سنت رسول اكرم كلمات علی و عبادتهای عارفانه ی علی
است.
چنانكه می دانیم یكی از وجهه های عالی و دورپرواز ادبیات اسلامی (چه در
عربی و چه در فارسی) وجهه ی روابط عابدانه و عاشقانه ی انسان است با ذات احدیت.
اندیشه های نازك و ظریفی به عنوان خطابه، دعا، تمثیل، كنایه، به صورت نثر یا نظم
در این زمینه به وجود آمده است كه راستی تحسین آمیز و اعجاب انگیز است.
با مقایسه با اندیشه های ماقبل اسلام در قلمرو كشورهای اسلامی می توان
فهمید كه اسلام چه جهش عظیمی در اندیشه ها در جهت عمق و وسعت و لطف و
رقّت به وجود آورده است. اسلام از مردمی كه بت یا انسان و یا آتش را
می پرستیدند و بر اثر كوتاهی اندیشه مجسمه های ساخته ی دست خود را معبود خود
قرار می دادند و یا خدای لایزال را در حد پدر یك انسان تنزل می دادند و احیاناً پدر
مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 416
و پسر را یكی می دانستند و یا رسماً اهورامزدا را مجسم می دانستند و مجسمه اش را
همه جا نصب می كردند، مردمی ساخت كه مجردترین معانی و رقیقترین اندیشه ها و
لطیفترین افكار و عالیترین تصورات را در مغز خود جای دادند.
چطور شد كه یكمرتبه اندیشه ها عوض شد، منطقها تغییر كرد، افكار اوج گرفت،
احساسات رقت یافت و متعالی شد و ارزشها دگرگون گشت؟ .
سبعه ی معلّقه و نهج البلاغه دو نسل متوالی هستند. هر دو نسل، نمونه ی فصاحت و
بلاغت اند اما از نظر محتوا تفاوت از زمین تا آسمان است. در آن یكی هرچه هست
وصف اسب است و نیزه و شتر و شبیخون و چشم و ابرو و معاشقه و مدح و هجو
افراد، و در این یكی عالیترین مفاهیم انسانی.
اكنون برای اینكه نوع تلقی نهج البلاغه از عبادت روشن شود، به ذكر نمونه هایی
از كلمات علی می پردازیم و سخن خود را با جمله ای آغاز می كنیم كه درباره ی تفاوت
تلقیهای مردم از عبادت گفته شده است.