در
کتابخانه
بازدید : 327561تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand دیباچه دیباچه
مقدمه
Expand معنی «سیره» و انواع آن معنی «سیره» و انواع آن
Expand منطق عملی ثابت منطق عملی ثابت
Expand  «سیره» و نسبیّت اخلاق «سیره» و نسبیّت اخلاق
Expand كیفیت استخدام وسیله كیفیت استخدام وسیله
Expand پاسخ به دو پرسش پاسخ به دو پرسش
Collapse ارزش مسأله ی تبلیغ و شرایط مُبلّغ ارزش مسأله ی تبلیغ و شرایط مُبلّغ
Expand روش تبلیغ روش تبلیغ
Expand سیره ی نبوی و گسترش سریع اسلام سیره ی نبوی و گسترش سریع اسلام
Expand ضمیمه ضمیمه
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در این زمینه است كه ما می بینیم قرآن از زبان انبیای دیگر و از زبان رسول اكرم مطالبی ذكر می كند، یعنی متد را به دست می دهد كه دعوت كردن چه شرایطی دارد.

اولین شرطش همان بود كه عرض كردم كه قرآن در آیات بسیار زیادی «سخن بلاغ» را آورده، كه كلمه ی «بلاغ» یعنی رساندن پیام.

این را هم عرض كنم: بعضی كلمات سرنوشتهای شومی دارند و بعضی كلمات سرنوشتهای خوبی دارند. كلمه ی «تبلیغ» در زمان ما- البته در اصطلاح متجددین- سرنوشت بدی پیدا كرده. الآن در میان متجددین «تبلیغ» معنایش این است كه یك چیزی حقیقت ندارد، با دروغ پراكنی می خواهیم آن را به خورد مردم بدهیم. ولی این، اصطلاحِ غلط امروز است. من همیشه گفته ام اگر یك اصطلاح صحیحی ما در قرآن و سنت داریم و امروز اصطلاح تغییر كرده و مفهوم دیگری پیدا نموده، ما نباید اصطلاح خودمان را رها كنیم. چون بعضی می گفتند این كلمه ی «تبلیغ» را دیگر به كار نبرید برای اینكه می دانید در عرف امروز وقتی می گوییم «تبلیغ» یعنی آن كاری كه با روغن نباتی مثلاً می كنند، یعنی دروغ محض. مثلاً می گویند اگر چند مثقالش را بخوری مثل آهو می توانی بدوی، از فیل نیرویت بیشتر می شود. هرجا گفتند «تبلیغ»
مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 149
یعنی دروغ. پس خوب است ما در اصطلاحات دینی خودمان كلمه ی «تبلیغ» را به كار نبریم! گفتم چرا؟ ! تبلیغ، اصطلاحی است كه در قرآن آمده، بلاغ در قرآن آمده. وقتی یك اصطلاح، یك معنی صحیح و درست دارد، ما نباید به دلیل اینكه تحریفی در جامعه شده و معنی دیگری پیدا كرده آن را به كار نبریم. ما معنی خودمان را استعمال می كنیم و هم می گوییم كه در قرآن و اساساً در لغت اصلی معنی تبلیغ چیست. تبلیغ یعنی رساندن پیام.

پس قرآن، هم كلمه ی «بلاغ» را به كار برده است و هم گفته است «بلاغ مبین» ، آشكار و آشكاركننده. آن دعوت كننده ای، آن داعی و آن مبلّغی در هدف خودش به نتیجه می رسد كه بلاغش مبین باشد، بیانش در عین اینكه در اوج حقایق است ساده باشد، روشن باشد، عمومی فهم باشد، مردم حرفش را بفهمند و درك كنند. آن آدمی كه قلمبه سلمبه حرف می زند و مردم هم در آخر به به می گویند [بلاغش بلاغ مبین نیست. ] گفت [شخصی بعد از بلند شدن از پای سخن یك سخنران ] خیلی به به می گفت كه نمی دانید چقدر خوب بود! از او پرسیدند بسیار خوب، خوب بود، چه گفت؟ گفت: من كه نفهمیدم. پس چه چیزش خوب بود؟ ! .

در سخن، اساس مطلب این است كه مستمع وقتی كه بلند می شود چیزی فهمیده باشد. بزرگترین یا یكی از شرایط داعی و مبلّغ این است كه مستمع وقتی كه برمی خیزد با دامنی پر برخیزد، واقعاً مطلبی را فهمیده باشد، و این از توانایی داعی و مبلّغ است. بعضی خیال می كنند اگر كسی حرفهایش طوری بود كه نفهمیدند پس او خیلی حرفهایش [عالی است ] . نه، این جور نیست. پیغمبر هم اگر جایی صحبت می كرد، در اوجی می گفت كه بعد از چهارصد سال افراد به معانیی برخورد می كردند كه قبلیها نفهمیده بودند، ولی تمام آنهایی هم كه در مجلس پیغمبر نشسته بودند به اندازه ی خودشان می فهمیدند. خطبه های علی با آن اوجی كه دارد، در عین حال خطبه هایی است كه همان كسانی هم كه در مجلس نشسته بودند به اندازه ی ظرفیت خودشان از این سخنان استفاده می كردند و می فهمیدند.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است