آیات مربوطه در مسئله ی استكبار و استضعاف را كه در قرآن زیاد آمده است می خواندیم. مطلبی را
برای تكمیل آنچه در جلسه ی پیش گفتیم عرض بكنیم و آن این است كه مطلبی را به این شكل بیان
كردیم كه ما دوگونه آیات در یك زمینه در قرآن داریم، از این دوگونه آیات كدام یك را ملاك
برای تفسیر دیگری قرار بدهیم؟ . . .
[1]اینها را ما متعارض می گوییم. ولی یك وقت هست كه این تعارضْ ابتدایی و ظاهری است، بعد كه در كنار یكدیگر بگذاریم یكی دیگری را تفسیر می كند و
توضیح می دهد. مثل مواردی كه مطلقی با مقیدی وارد بشود. برای یك موردی یك دستور مطلق
برسد و برای همان مورد یك دستور مقید برسد. در اینجا می گویند مقید مطلق را تفسیر می كند،
یعنی نشان می دهد كه آنجا هم كه مطلق گفته اند از باب این است كه مقید هم در ضمن مطلق هست
ولی اینجا كه مقید گفته اند به معنی این است كه شما باید آن مطلق را هم به این معنا حمل كنید، كه
این اصول در تفسیر قانونها هم به كار برده می شود. متخصصینِ در قانون وقتی كه می خواهند یك
قانون را تفسیر كنند به این اصول مراجعه می كنند و این اصول اصولی عُرفی و درست هم هست.
گفتیم كه در قرآن نویدی آمده است بر پیروزی نهایی و حتی غیر نهایی یك گروه بر گروههای
دیگر؛ یك چنین تضمینی در قرآن آمده است.
این نوید به دو تعبیر مختلف آمده است. در بعضی از تعبیرات قرآن تكیه روی ایمان و عمل
مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 916
صالح است:
وَعَدَ اَللّهُ اَلَّذِینَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا اَلصّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی اَلْأَرْضِ [2].
وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ اَلْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ [3]. و آیات زیاد دیگری در این زمینه. [این آیات ] نشان می دهد كه سنت الهی جاری در تاریخ بر پیروزی گروه ایمانی، گروه مؤمن و عامل به عمل صالح است. در
حقیقت تكیه روی یك امر معنوی شده نه روی امر مادی. كأنه این گونه است: ایمان پیروز است،
عمل صالح پیروز است، تقوا پیروز است، ما كه خدا هستیم حامی ایمانیم، حامی تقوا هستیم، حامی
عمل صالح هستیم، عالم را اینچنین ساخته ایم.
آیه ی دیگر یعنی آیه ی
«وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی اَلَّذِینَ اُسْتُضْعِفُوا فِی اَلْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ
اَلْوارِثِینَ [4]» می گوید اراده ی ما بر پیروز كردنِ مستضعفین بر غیرمستضعفین است، استضعاف شده ها بر استضعاف گرها. اینجا یك وضع مادی را مطرح كرده است. آنجا كه جامعه به دو قطب تقسیم
می شود: قطب استضعافگر و قطب استضعاف شده، قطبی كه حق دیگران را برده اند و ربوده اند و
قطبی كه حق مادی شان پایمال شده است، سنت ما بر این است كه اینها را بر آنها پیروز بگردانیم.
[1] [حدود یك دقیقه نوار افتادگی دارد. ]