در
کتابخانه
بازدید : 1648718تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدّمه
Expand عوامل محرك تاریخ عوامل محرك تاریخ
Expand ارزش تاریخ ارزش تاریخ
Expand جامعه و فردجامعه و فرد
Expand تاریخ و علم، تاریخ و مذهب، تاریخ و اخلاق تاریخ و علم، تاریخ و مذهب، تاریخ و اخلاق
Expand علیت در تاریخ علیت در تاریخ
Expand تكامل تاریخ تكامل تاریخ
Expand پیش بینی آینده پیش بینی آینده
Expand ریشه های فكری فلسفه ی ماركس ریشه های فكری فلسفه ی ماركس
Expand مادیگرایی تاریخی مادیگرایی تاریخی
Expand پركسیس یا فلسفه ی عمل پركسیس یا فلسفه ی عمل
Expand بررسی نظریه تكامل تاریخی بررسی نظریه تكامل تاریخی
Expand تولیدتولید
Expand دوره ی اشتراك اولیه، دوره ی برده داری، دوره ی فئودالیسم دوره ی اشتراك اولیه، دوره ی برده داری، دوره ی فئودالیسم
Expand سرمایه داری سرمایه داری
Expand سوسیالیسم سوسیالیسم
Expand فلسفه ی تاریخ در قرآن (جامعه در قرآن) فلسفه ی تاریخ در قرآن (جامعه در قرآن)
Collapse تاریخ در قرآن تاریخ در قرآن
Expand علم تاریخ علم تاریخ
Expand ویژگیهای تاریخ علمی ویژگیهای تاریخ علمی
Expand دعوتهای اسلام دعوتهای اسلام
Collapse مادیت تاریخ از نظر قرآن مادیت تاریخ از نظر قرآن
Expand خاستگاه مذهب خاستگاه مذهب
Expand بررسی آیات استضعاف و استكباربررسی آیات استضعاف و استكبار
Expand مذهب و گرایشهای مذهبی از نظر قرآن مذهب و گرایشهای مذهبی از نظر قرآن
Expand معنی «دین» معنی «دین»
Expand چند مفهوم مذهبی تاریخی چند مفهوم مذهبی تاریخی
Expand خوشبینی و بدبینی به جهان و انسان خوشبینی و بدبینی به جهان و انسان
Expand نبرد حق و باطل در قرآن (1) نبرد حق و باطل در قرآن (1)
Expand نبرد حق و باطل در قرآن (2) نبرد حق و باطل در قرآن (2)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
یك مانع دیگر كه این هم باز مادیِ به این معنا نیست بلكه روحی است عادت اجتماعی است.

قرآن روی این مسئله تكیه دارد، خیلی هم تكیه دارد، كه یكی از چیزهایی كه مانع پذیرش دعوتها می شود تمكین یك عادت است. یك چیزی اگر به صورت یك سنت اجتماعی و یك عادت دربیاید دیگر این می شود یك حالت روحی و مردم در آن تثبیت می شوند، بعد وقتی كه پیغمبران می آیند مردم را دعوت می كنند، اینها می گویند: تو می گویی ما یك كاری بكنیم برخلاف روش پدران ما در گذشته؟ !
خیلی سالها پیش من از احوال همه ی انبیا استخراج كردم، دیدم كه در دعوت انبیا هركدام از پیغمبران در برخورد با قوم خودشان یك وجه مشترك دارند و یك وجوه اختصاصی. مثلاً هر پیغمبری آمده مردم را به توحید و به معاد دعوت كرده. تذكرِ به مبدأ و معاد یك امر مشترك میان همه ی پیغمبران است. ولی هر پیغمبری یك تكیه گاه خاصی در دعوت خودش دارد، برای اینكه قومش دچار یك انحراف خاص اند. یك پیغمبر مردمش مردم كم فروشی هستند، مثل شعیب، دائماً سروصدا دارد با مردم راجع به اینكه: وَ لا تَبْخَسُوا اَلنّاسَ أَشْیاءَهُمْ وَ لا تَعْثَوْا فِی اَلْأَرْضِ مُفْسِدِینَ [1]. قوم دیگر مثل قوم لوط گرفتاری دیگری دارند.
یكی از آن چیزهایی كه هر پیغمبری با آن مواجه بوده مسئله ی تقلید است. [اقوام ] تا با پیغمبرشان مواجه می شدند می گفتند تو یك چیزی برخلاف عادات پدران ما می گویی: إِنّا وَجَدْنا آباءَنا عَلی أُمَّةٍ وَ إِنّا عَلی آثارِهِمْ مُهْتَدُونَ [2](یامُقْتَدُونَ [3]) . یكی و دو تا نیست. بنابراین، این خودش یك مسئله ای است كه اگر یك امری به صورت یك عادت درآمد، [شخص ] حتی علیه مصالح و منافع خودش به حكم عادت این كار را می كند.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 890
در جنگ بدر قریش برخلاف انتظاری كه داشتند، با آن جمعیت كثیر و آن تجهیزات خیلی زیاد در حالی كه مسلمین از نظر عِده و عُده و تجهیزات خیلی ضعیف بودند، شكست خوردند، هفتاد نفرشان كشته و هفتاد نفر اسیر شدند. اسیرها را بسته بودند آوردند. حضرت رسول چشمشان به اینها افتاد، لبخندی زدند. اینها گفتند: شما حالا دارید شماتت می كنید چون پیروز شدید؟ فرمود: نه، من شماتت نمی كنم. من خنده ام گرفته كه من شما را با زنجیر باید به طرف بهشت بكشم، با زنجیر باید شما را به بهشت ببرم. من كه از شما چیزی نمی خواهم بگیرم. این گرفتاریِ عادت بود.
دو آیه داریم كه طبیعت مردم را در تنفر از هرچه جدید است نشان می دهد. یكی آیه ای است [4]در اوایل سوره یاِقْتَرَبَ لِلنّاسِ حِسابُهُمْ وَ هُمْ فِی غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ [5]. بعد از همین آیه می فرماید: ما یَأْتِیهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلاَّ اِسْتَمَعُوهُ وَ هُمْ یَلْعَبُونَ [6]. هیچ وقت تذكری، یادآوری، تنبّهی، بیداری از ناحیه ی پروردگارشان نیامد كه محدَث و نو و تازه باشد الاّ اینكه خیلی بی اعتنا در حالی كه بازی می كنند استماع می كنند؛ یعنی آن را به چیزی نمی گیرند. گناهش هم محدَث بودنش است. این مطلب در دو جای قرآن ذكر شده. پس این خودش یكی از موانعی است كه قرآن روی آن تكیه می كند.

[1] هود/85، شعراء/183.
[2] زخرف/22.
[3] زخرف/23.
[4] این آیه در دوجاست و در هر دو جا تقریباً به یك مضمون است.
[5] انبیاء/1.
[6] انبیاء/2.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است