در
کتابخانه
بازدید : 1648958تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدّمه
Expand عوامل محرك تاریخ عوامل محرك تاریخ
Expand ارزش تاریخ ارزش تاریخ
Expand جامعه و فردجامعه و فرد
Expand تاریخ و علم، تاریخ و مذهب، تاریخ و اخلاق تاریخ و علم، تاریخ و مذهب، تاریخ و اخلاق
Expand علیت در تاریخ علیت در تاریخ
Expand تكامل تاریخ تكامل تاریخ
Expand پیش بینی آینده پیش بینی آینده
Expand ریشه های فكری فلسفه ی ماركس ریشه های فكری فلسفه ی ماركس
Expand مادیگرایی تاریخی مادیگرایی تاریخی
Expand پركسیس یا فلسفه ی عمل پركسیس یا فلسفه ی عمل
Expand بررسی نظریه تكامل تاریخی بررسی نظریه تكامل تاریخی
Expand تولیدتولید
Expand دوره ی اشتراك اولیه، دوره ی برده داری، دوره ی فئودالیسم دوره ی اشتراك اولیه، دوره ی برده داری، دوره ی فئودالیسم
Expand سرمایه داری سرمایه داری
Expand سوسیالیسم سوسیالیسم
Collapse فلسفه ی تاریخ در قرآن (جامعه در قرآن) فلسفه ی تاریخ در قرآن (جامعه در قرآن)
Expand تركیب جامعه تركیب جامعه
Expand اجتماعی بودن انسان اجتماعی بودن انسان
Expand اصالت یا اعتباریت جامعه- وحدت جامعه ی انسانی اصالت یا اعتباریت جامعه- وحدت جامعه ی انسانی
Collapse جامعه و نظریه ی فطرت جامعه و نظریه ی فطرت
Expand تاریخ در قرآن تاریخ در قرآن
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
پس این امر بر اساس یك چنین فلسفه ای است و آن فلسفه را ما از یك نظر فلسفه ی فطرت می نامیم، از یك نظر دیگر فلسفه ی حق گرایی انسان، كه این همه در قرآن مسئله ی حق و مسئله ی باطل مطرح است و حق یك واقعیت است. [انسان ] [1]در عمق فطرت خودش حق طلب و حق گراست و انحرافاتش به باطل به تعبیرتفسیر المیزاناز قبیل خطای در تطبیق است یعنی انسان هیچ وقت این فطرتش باطل نمی شود. فطرت حق گرایی در نوع انسان همیشه هست، به ندرت افرادی هستند كه فطرتهایشان مسخ می شود. اگر شما در یك زمان می بینید كه [انسان ] از حق دوری جسته است، باز به نام حق از حق دوری می جوید یعنی خطای در تطبیق است. اگر دنبال باطل می رود باز همان فطرت حق گرایی او را به دنبال باطل- كه خیال می كند حق این است- می كشاند. و این خطاها برای همیشه در انسان باقی نمی ماند، موقت است و انسان بالاخره به حق واقعی خودش و به كمال واقعی خودش می رسد و این فطرت انسان است كه انسانیت را به سوی یك وحدت و یك تشابه می برد، اختلافها تدریجاً در آینده كمتر می شود و انسانِ آینده هرچه بیشتر به فكرش و به عقیده اش و به اخلاقش و به معنویت خودش وابسته می شود و همان چیزی كه اسمش را «جامعه ی واحد انسانی» می گذاریم در آینده به وجود خواهد آمد و اصلاً اسلام هم جز [این ] نیست، یعنی برنامه ای كه در نهایت امر این را می خواهد به وجود بیاورد.
پس این مسئله كه هویتهای ملی در ذات خود تقدّس دارند و به اینها نباید دست زد و حتی اسلام هم به اینها كار ندارد، حرف درستی نیست.

[1] [افتادگی از نوار است. ]
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است