البته این را هم باز ممكن است كسی كافی نداند كما اینكه این كار را هم كرده اند و بعضی از
سوسیالیستهایی كه سوسیالیسم شوروی و بلكه اغلب سوسیالیسمهای موجود را قبول ندارند این
مقدار تعریف را كافی نمی دانند كه بگوییم در سوسیالیسم تولید به منظور سودجویی نیست.
می گویند اینكه «صرفاً به منظور سودجویی نباشد» كافی نیست؛ چون در كشورهای سوسیالیستی
عصر حاضر با یك پدیده ی نوینی برخورد كرده اند و آن این است كه تولید به منظور سودجویی فرد
نیست، به منظور پُر شدن جیب یك فرد به عنوان یك سرمایه دار نیست ولی به منظور قدرت ملّی
هست؛ یعنی یك ملت خودش را در مقابل ملتهای دیگر یك واحد در نظر گرفته و تمام كوششش
این است كه قدرت این واحد ملی را یعنی قدرت این كشور را روز افزون كند، همین چیزی كه
امروز می بینیم.
مثلاً روسیه الآن با آمریكا و تا اندازه ای با چین در یك مسابقه ی قدرت قرار گرفته. تولید برای
اینكه مثلاً آقای برژنف یك سرمایه دار بزرگی بشود نیست ولی اینها الآن در رأس یك كشور قرار
گرفته اند و تمام كوشششان این است كه قدرت خودشان را كه همان قدرت كشورشان است و
قدرت كشورشان قدرت آنهاست بالا ببرند. همه ی حسابها این است كه قدرت این واحد ملی را
افزایش دهند. حتی در اینجا كشورهای سوسیالیستیِ دیگر هم شریك نیستند و هرگز اسرار قدرت
را در اختیار كشورهای سوسیالیستی دیگر قرار نمی دهند. مثلاً یك برنامه ی پرواز فضایی ترتیب
می دهند كه می دانیم این برنامه ها از نظر بودجه و خرجهایی كه برمی دارد در استطاعت كشورهای
خیلی پولدار و سرمایه دار و درجه ی اول است؛ فقط مثل آمریكا و شوروی می توانند در این مسابقه
شركت كنند و الاّ كشورهای كوچكی مثل ایران اگر بخواهند تمام بودجه شان را هم صرف بكنند
ورشكست می شوند. افرادی مثل- ظاهراً- نویسنده ی كتاب
سوسیالیسماز سلسله كتابهای «چه
می دانم؟ » ایراد می گیرند، می گویند در آنجا مالكیت، اشتراكی هست اما اجتماعی نیست، یعنی
مالكیت فردی در كار نیست ولی نتیجه ی این مالكیت اشتراكی و نتیجه ی تولید به سود جامعه نیست، به
سود قدرت ملّی است، یعنی به سود افراد و این مردم نیست. آن بابای كشاورز كه تولیدكننده است
باز در یك بدبختی نسبی زندگی می كند، چرا؟ برای اینكه نیمی از محصول كارش خرج مثلاً
مسابقه های تسلیحاتی می شود كه قدرت ما از قدرت آمریكا عقب نماند، در صورتی كه در
سوسیالیسم اصلاً مسئله ی ملیت مطرح نیست، مسئله ی انسان مطرح است، یعنی هر سوسیالیسمی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 738
مبتنی بر نوعی انترناسیونالیسم هم هست كه می گوید باید تولید به نفع انسانها باشد نه به نفع رقابت
میان ملتها.
این است كه می گویند صِرف مالكیت اشتراكی [برای سوسیالیسم ] كافی نیست. اشتراكیت در
مقابل اختصاص است ولی ملازم با اجتماعی بودن نیست كه تولید واقعاً به نفع جامعه باشد. اینكه
تولید به نفع قدرت ملّی باشد حساب دیگری است. یك حسابی كشورها در مقابل یكدیگر دارند:
مثلاً قدرت نظامی ایران از عراق بیشتر باشد یا قدرت نظامی عراق از ایران بیشتر باشد؛ عراق از
سوریه بیشتر باشد یا سوریه از عراق؛ از این جهت یك پول به جیب ملتها نمی رود، چیزی به سود
ملتها نیست كه آیا این قدرت نظامی اش بیشتر است یا آن. اگر از نظر جامعه ی انسانی بخواهند [در
نظر] بگیرند این همه ثروتهایی كه خرج این مسابقات تسلیحاتی می شود هیچ كدام اینها نباید وجود
داشته باشد.