در
کتابخانه
بازدید : 1648888تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدّمه
Expand عوامل محرك تاریخ عوامل محرك تاریخ
Expand ارزش تاریخ ارزش تاریخ
Expand جامعه و فردجامعه و فرد
Expand تاریخ و علم، تاریخ و مذهب، تاریخ و اخلاق تاریخ و علم، تاریخ و مذهب، تاریخ و اخلاق
Expand علیت در تاریخ علیت در تاریخ
Expand تكامل تاریخ تكامل تاریخ
Expand پیش بینی آینده پیش بینی آینده
Expand ریشه های فكری فلسفه ی ماركس ریشه های فكری فلسفه ی ماركس
Expand مادیگرایی تاریخی مادیگرایی تاریخی
Expand پركسیس یا فلسفه ی عمل پركسیس یا فلسفه ی عمل
Expand بررسی نظریه تكامل تاریخی بررسی نظریه تكامل تاریخی
Expand تولیدتولید
Expand دوره ی اشتراك اولیه، دوره ی برده داری، دوره ی فئودالیسم دوره ی اشتراك اولیه، دوره ی برده داری، دوره ی فئودالیسم
Collapse سرمایه داری سرمایه داری
Expand سوسیالیسم سوسیالیسم
Expand فلسفه ی تاریخ در قرآن (جامعه در قرآن) فلسفه ی تاریخ در قرآن (جامعه در قرآن)
Expand تاریخ در قرآن تاریخ در قرآن
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
بنابراین اگر مسئله ی مالكیت اشتراكی بر ابزار تولید ماشینی قابل طرح باشد، از نظر ما از این نظر قابل طرح است یعنی از نظر موازین حق و عدالت قابل طرح است نه از نظر موازین حركت جبری جامعه كه چون تولید جنبه ی دسته جمعی دارد و زیربناست و رابطه ی تولیدی جنبه ی اختصاصی دارد و روبناست و بعد این جنبه ی زیربنایی و جنبه ی روبنایی تضاد پیدا می كنند، مالكیت خصوصی نمی تواند ادامه پیدا كند، قهراً سقوط می كند و اینها به زور هم شده می آیند [آن ابزار تولید را] از او می گیرند.

نه، مسئله این نیست؛ اگر مسئله ی زور هم مطرح نباشد [مالكیت اختصاصی بر ابزار تولید ماشینی از نظر موازین حق و عدالت قابل طرح است. ] كما اینكه امروز جامعه ی سرمایه داری مسئله ی زور را حل كرده، یعنی توانسته وضع را به گونه ای به وجود بیاورد [كه جبری در كار نباشد. ] اینها مسئله ی بحرانهای ده ساله را مطرح می كنند؛ علمْ الآن بحرانهای ده ساله را هم حل كرده. دهها سال بر جامعه های سرمایه داری مخصوصاً مثل آمریكا می گذرد و این جامعه ها به آن بحرانهایی كه اینها پیش بینی می كردند دچار نشدند. آن قضایا بكلی حل شده است. اینها می گویند لازمه ی طبیعت سرمایه داری آزادی كامل، بی انضباطی، هرج و مرج و رقابت است و رقابت منجر به پایین آوردن قیمتها می شود، پایین آوردن قیمتها منجر به فشار بیشتر بر طبقه ی كارگر می شود، فشار بیشتر بر طبقه ی كارگر از قوه ی خرید او می كاهد و طبقات دیگر را هم می كشاند به اینكه كارگر بشوند. قوه ی خرید كه از بین رفت كالا می ماند. كالا كه ماند تعادل اقتصادی بهم می خورد. بهم خوردن تعادل اقتصادی یعنی بحران. بحران كه پیش آمد دنبال خودش انقلاب را می آورد.
دنیای سرمایه داری این مشكلات را امروز حل كرده. آن آزادی بی حد و حصری كه ماركس و ماركسیستها لازمه ی طبیعت جامعه ی سرمایه داری می دانستند و آن رقابتی كه لازمه ی طبیعت سرمایه داری می دانستند معلوم شد نه، سرمایه دار هم اگر باهوش باشد بر رقابتهای خودش پیروز می شود. سرمایه دارها همه با همدیگر متحد می شوند، اتحاد به وجود می آورند رقابت را از بین می برند، همین طور كه الآن اتحادیه های سرمایه داری، دنیا را تسخیر كرده است. چرا الآن فروشنده های كالاهای بزرگ مثل نفت نمی توانند یك رقابت خیلی نزدیك با سرمایه دارها داشته باشند و آنها را به زانو در آورند؟ چون آنها تمام بازارهای دنیا را قبضه كرده اند و خودشان هم هیچ با همدیگر رقابت ندارند، با همدیگر برادرانه می نشینند و گرگ وار- ولی گرگهای خیلی هوشیار-
مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 690
این گوسفندهایی را كه گیر آورده اند میان همدیگر تقسیم می كنند، هیچ آب هم از آب تكان نمی خورد.
بنابراین یك حساب و مقیاس دیگر برای این قضیه هست كه درست عكس آن قضیه است، یعنی در دوران سرمایه داری این كارگر نیست كه ارزش اضافی را تولید می كند، ماشین است كه تولید می كند. ولی اساساً باید برویم سراغ ماشین كه اصلاً ماشین قابل تملك خصوصی هست یا نیست، چون ماشین یك اختراع و یك پیشرفت فنی و علمی است و پیشرفتهای علمی اصلاً معلول مغز یك نفر نیست كه آن یك نفر از اول بتواند این را به فرد دیگر بفروشد كه آن فرد یك پولدار گردن كلفت است و او هم هرچه دل خودش می خواهد بیاید مالك خصوصی بشود. عمده ی مسئله در اینجا همین مسئله ی ماشین است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است