مسئله ای كه عرض می كردیم، راجع به ماهیت طبقه ی پرولتاریا بود كه از نظر اینها ماهیت این طبقه با
ماهیت آن طبقات [یعنی طبقات كارگر در قبل از دوره ی سرمایه داری ] فرق دارد. من عرض می كنم
كه چه فرقی دارد. مگر او نیروی كارش را نمی فروخت؟ مگر یك كلفت یا نوكری هم كه قدیم در
یك خانه می آمد خدمت می كرد اجیر می شد و ماهانه مثلاً پنجاه تومان می گرفت نیروی كارش را
مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 683
نفروخته بود؟ نیروی كارش را فروخته بود. همین طور آن كسی كه می آمد در كشاورزی یا در
كارهای دیگر [اجیر می شد. ] من نمی فهمم از این جهت چه تفاوتی هست میان این طبقه و آن
طبقه؟ تفاوت میان ابزار تولید هست- كه قبول كردیم- ولی اینكه ماهیت این طبقه با ماهیت آن
طبقه فرق داشته باشد و فرقش این است كه این نیروی كارش را اجباراً می فروشد و آن نیروی
كارش را اجباراً نمی فروشد، [قابل درك نیست. ] اگر نیروی كار فروختن مطرح باشد در هر دو جا
هست، و اگر اجبار مطرح باشد آن هم در هر دو جا هست. وقتی كه كار زیاد باشد و كارگر كم،
هیچ اجباری هم ندارد، خیلی هم گران می فروشد. وقتی كه كار كم باشد و كارگر زیاد، مجبور است
كارش را به قیمت كمتری بفروشد. خلاصه این وضع در سابق هم وجود داشته الآن هم وجود دارد.
قسمت دیگر مسئله ی ماهیت جنس تولید شده است كه می گویند اصلاً ماهیت جنس تولید شده
در این عصر و عصر پیش با همدیگر تفاوت دارد. آن باشد تا بعد درباره ی آن بحث كنیم.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 684