در
کتابخانه
بازدید : 1648790تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدّمه
Expand عوامل محرك تاریخ عوامل محرك تاریخ
Expand ارزش تاریخ ارزش تاریخ
Expand جامعه و فردجامعه و فرد
Expand تاریخ و علم، تاریخ و مذهب، تاریخ و اخلاق تاریخ و علم، تاریخ و مذهب، تاریخ و اخلاق
Expand علیت در تاریخ علیت در تاریخ
Expand تكامل تاریخ تكامل تاریخ
Expand پیش بینی آینده پیش بینی آینده
Expand ریشه های فكری فلسفه ی ماركس ریشه های فكری فلسفه ی ماركس
Expand مادیگرایی تاریخی مادیگرایی تاریخی
Expand پركسیس یا فلسفه ی عمل پركسیس یا فلسفه ی عمل
Expand بررسی نظریه تكامل تاریخی بررسی نظریه تكامل تاریخی
Expand تولیدتولید
Collapse دوره ی اشتراك اولیه، دوره ی برده داری، دوره ی فئودالیسم دوره ی اشتراك اولیه، دوره ی برده داری، دوره ی فئودالیسم
Expand اجتماعی یا انفرادی بودن انسان اجتماعی یا انفرادی بودن انسان
Expand تكامل اجتماعی انسان تكامل اجتماعی انسان
Expand زندگی اشتراكی زندگی اشتراكی
Collapse انتقال به دوره ی برده داری (1) انتقال به دوره ی برده داری (1)
Expand انتقال به دوره ی برده داری (2) انتقال به دوره ی برده داری (2)
Expand دوره ی برده داری دوره ی برده داری
Expand پیدایش دولت پیدایش دولت
Expand پیدایش مذهب پیدایش مذهب
Expand انتقال از دوره ی بردگی به دوره ی فئودالیسم انتقال از دوره ی بردگی به دوره ی فئودالیسم
Expand سرمایه داری سرمایه داری
Expand سوسیالیسم سوسیالیسم
Expand فلسفه ی تاریخ در قرآن (جامعه در قرآن) فلسفه ی تاریخ در قرآن (جامعه در قرآن)
Expand تاریخ در قرآن تاریخ در قرآن
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
اینجا مطالب دیگری هست كه باید قدری روشن بشود. یكی اینكه این گونه مسائل را ما نباید مسائل تاریخی تلقی بكنیم (گرچه اینها اصلاً مربوط به ازمنه ی ماقبل تاریخ است) یعنی همه ی اینها یك سلسله فرضیات و حدسیات است. اصلاً بشر راهی ندارد برای اینكه اینها را ثابت كند. یك وقت هست كه از این ابزارها این مقدار كشف می شود كه در یك دوره هایی مثلاً بشر در غار زندگی می كرده، علائم به دست می دهد كه در یك دوره ای از سنگ به عنوان ابزار استفاده می كرده، علائم نشان می دهد كه از استخوان به عنوان ابزار استفاده می كرده و از آنها سوزنهای استخوانی درست می كرده اند، از علائم استفاده می شود كه در یك وقتی اصلاً آتش كشف نشده بوده بعد آتش كشف شده، ذوب فلز وجود نداشته بعد به وجود آمده، كشتیرانی وجود نداشته بعد به وجود آمده است. به هر حال، این مقدارها را می شود به دست آورد. شاید از روی قرائن معرفت الارضی مسئله ی اقدمیّت بعضی نسبت به بعضی را هم بشود به دست آورد. اما روابط را به این صراحت و قاطعیتی كه اینها می گویند، آن اظهارنظر كننده های اوّلی نمی گویند.
اینها گاهی به مذهبیها ایراد می گیرند، با اینكه مذهبیها اگر نقلشان هم ضعیف باشد ولی بالاخره منقولٌ عنه شان یك منقولٌ عنه معتبری است. می گویند در روایت چنین آمده است؛ در واقع می خواهند این روایت را به پیغمبر مستند كنند، حالا ممكن است ناقل هم ضعیف باشد. اینها داستانهایی را كه از آدم و حوّا نقل می شود به صورت یك امر خرافی تلقی می كنند، در صورتی كه آنچه خودشان به نام علم می گویند، از نظر بی مدرك بودن و بی سند بودن و بی دلیل بودن صد درجه از آنها بالاتر است، چون آنها لااقل یك منقولٌ عنه معتبری دارد، اگر نقلش معتبر نباشد منقولٌ عنه آن معتبر است. مثل فرضیه ی فروید است كه او یك كشفی در روانكاوی كرده، بعد كه خواسته دین و مذهب را توجیه كند گفته است: پدر خانواده زنها را تصاحب می كرد، بعد بچه ها عصبانی شدند و روزی ریختند سر پدر و او را كشتند. چه كتابی چنین چیزی را نوشته، در كدام تاریخ عالم هست؟ این فقط یك فرضیه است كه می سازند، یك خیال و یك وهم است.
حال ما می خواهیم ببینیم در درون این فرضیه تناقضی وجود دارد یا ندارد؟ ببینیم در مقابل این فرضیه فرضیه ی دیگری وجود دارد یا ندارد؟ اگر فرضیه ی دیگر وجود دارد، آیا با آن فرضیه بهتر می شود مجموع وقایعی را كه داریم توجیه كنیم یا با این فرضیه؟ اینها این مقدار را خودشان قبول كردند كه خیلی از این جریانها در همان دوره ی اشتراك اولیه یعنی قبل از دوره ی برده داری وجود داشته؛ كشف فلز و ذوب آهن در همان دوره ها بوده، اختراع تیر و كمان در همان دوره ها بوده، اهلی كردن حیوانات در همان دوره ها بوده، صنعت كشتیرانی در همان دوره ها بوده، فلاحت (البته نه در سطح وسیع، بلكه در یك سطح كم) در همان دوره ها بوده و حتی مبادله در همان دوره ها
مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 591
بوده است. اینها قبول دارند كه مبادله در همان دوره بوده، و مبادله بدون فرض مالكیت امكان پذیر نیست. ولی می گویند مبادله میان قبیله و قبیله نه میان فرد و فرد بوده است؛ یعنی مالكیت دسته جمعی ولی نه مالكیت همه ی انسانها بلكه به معنی مالكیت گروهی، مالكیت گروه این قبیله و مالكیت گروه آن قبیله در كار بوده، یعنی در داخل قبیله اشتراك بوده و الاّ این قبیله آنچه كه خودش به دست می آورد خودش را مالك آن می دانست و آن قبیله هم آنچه كه خودش به دست می آورد خودش را مالك آن می دانست و بعد هم میان قبایل در همان دوره ها مبادله صورت می گرفته است. پس نوعی مالكیت وجود داشته كه حال اسم این مالكیت را مالكیت اختصاصی بگذاریم یا اشتراكی، بعد عرض می كنیم كه این در واقع مالكیت اختصاصی است نه مالكیت اشتراكی.
خوب، همه ی اینها را قبول كردند كه در همان دوره بوده است. پس كِی مالكیت اختصاصی به وجود آمد؟ آن وقتی كه اضافه تولید به وجود آمد و بشر كشف كرد كه چون می شود اضافه تولید به وجود بیاید پس می شود یك عده كار كنند و یك عده بیكار باشند (یا مطلقاً بیكار باشند یا قسمتی از وقت خودشان را بیكار باشند) ، یك عده زحمت بكشند و عده ای بخورند؛ از این زمان مسئله ی مالكیت اختصاصی شروع شد.
حال ببینیم نقطه ی مقابل این فرضیه چه فرضیه ای است؟ یك فرضیه ی دیگر این است كه مالكیت یعنی استملاك غریزه ی بشر است (كما اینكه این حرف را گفته اند و نمی شود ردّش كرد) . ولی این را بعضی ها این جور توجیه می كنند كه چون مالكیت غریزه ی بشر است پس در هر موردی مشروع است. نه، صحبتِ این نیست. صحبتْ این است كه این حس در بشر هست كه یك چیزی را كه مطبوع او قرار می گیرد به خود اختصاص می دهد. «به خود اختصاص می دهد» دو حالت است:

یك حالت روحی و یك حالت عملی. حالت روحی اش همان است كه اصولیین ما آن را «اعتبار» نامیده اند و آقای طباطبایی در مقاله ی ششماصول فلسفهاین بحث را از یك نظر از همه بهتر بیان كرده اند.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است