در
کتابخانه
بازدید : 1648925تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدّمه
Expand عوامل محرك تاریخ عوامل محرك تاریخ
Expand ارزش تاریخ ارزش تاریخ
Expand جامعه و فردجامعه و فرد
Expand تاریخ و علم، تاریخ و مذهب، تاریخ و اخلاق تاریخ و علم، تاریخ و مذهب، تاریخ و اخلاق
Expand علیت در تاریخ علیت در تاریخ
Expand تكامل تاریخ تكامل تاریخ
Expand پیش بینی آینده پیش بینی آینده
Expand ریشه های فكری فلسفه ی ماركس ریشه های فكری فلسفه ی ماركس
Expand مادیگرایی تاریخی مادیگرایی تاریخی
Collapse پركسیس یا فلسفه ی عمل پركسیس یا فلسفه ی عمل
Expand بررسی نظریه تكامل تاریخی بررسی نظریه تكامل تاریخی
Expand تولیدتولید
Expand دوره ی اشتراك اولیه، دوره ی برده داری، دوره ی فئودالیسم دوره ی اشتراك اولیه، دوره ی برده داری، دوره ی فئودالیسم
Expand سرمایه داری سرمایه داری
Expand سوسیالیسم سوسیالیسم
Expand فلسفه ی تاریخ در قرآن (جامعه در قرآن) فلسفه ی تاریخ در قرآن (جامعه در قرآن)
Expand تاریخ در قرآن تاریخ در قرآن
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در فصل سوم راجع به فلسفه ی پركسیس بحث می كردیم. فلسفه ی پركسیس را فلسفه ی عمل معنی كرده اند و این طور كه می گویند [پركسیس ] لغتی است كه مثل اكثر یا همه ی لغات فلسفی ریشه ی یونانی دارد و در لغت یونانی «پركسیس» به عملی می گویند كه خود عمل هدف باشد نه عملی كه وسیله و مولد یك امر دیگر باشد. اینها می گویند كه ماركسیسم فلسفه ی عمل است؛ به چه معنا یا در واقع به چه معانی؟ گفتیم در واقع این فلسفه تمایزش با فلسفه های دیگر- لااقل به ادعای خودش- این است كه برای عمل نسبت به اندیشه تقدم قائل است؛ درواقع می خواهد بگوید من فلسفه ی عملم نه اندیشه، كه البته «نه اندیشه» به معنای اینكه برای اندیشه رتبه ی دوم قائل است و رتبه ی اول را برای عمل قائل است. به قول این كتاب اصلاً ماركسیسم غیر از اینكه فلسفه ی پركسیس است خودش هم یك پركسیس است یعنی یك عكس العملی است در مقابل یك وضع موجودی كه در آن زمان بوده است و به قول اینها در مقابل فلسفه های روحانی و پنداره گرا (مقصودش ایده آلیسم است) ، خودش یك عكس العملی است در مقابل آن فلسفه ها. ولی اینجا كه ما می گوییم فلسفه ی ماركس فلسفه ی پركسیس [است ] مقصود این نیست كه خودش به عنوان یك عكس العمل در مقابل یك وضعی به وجود آمده، كه این شامل خیلی فلسفه های دیگر هم ممكن است بشود. مقصود این است كه فلسفه ای است برای عمل، یعنی دانش عمل است. به نظر من این كتاب اینجا قضایا را خیلی به اجمال گذرانده- و نمی دانم به مترجم مربوط است یا به اصل- ولی ما حالا قسمتهای مختلفی كه از دقایق و رقایق این جمله ها استنباط می شود، همه را بیان می كنیم.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 428
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است