در
کتابخانه
بازدید : 1648750تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدّمه
Expand عوامل محرك تاریخ عوامل محرك تاریخ
Expand ارزش تاریخ ارزش تاریخ
Expand جامعه و فردجامعه و فرد
Expand تاریخ و علم، تاریخ و مذهب، تاریخ و اخلاق تاریخ و علم، تاریخ و مذهب، تاریخ و اخلاق
Expand علیت در تاریخ علیت در تاریخ
Expand تكامل تاریخ تكامل تاریخ
Expand پیش بینی آینده پیش بینی آینده
Expand ریشه های فكری فلسفه ی ماركس ریشه های فكری فلسفه ی ماركس
Expand مادیگرایی تاریخی مادیگرایی تاریخی
Collapse پركسیس یا فلسفه ی عمل پركسیس یا فلسفه ی عمل
Expand بررسی نظریه تكامل تاریخی بررسی نظریه تكامل تاریخی
Expand تولیدتولید
Expand دوره ی اشتراك اولیه، دوره ی برده داری، دوره ی فئودالیسم دوره ی اشتراك اولیه، دوره ی برده داری، دوره ی فئودالیسم
Expand سرمایه داری سرمایه داری
Expand سوسیالیسم سوسیالیسم
Expand فلسفه ی تاریخ در قرآن (جامعه در قرآن) فلسفه ی تاریخ در قرآن (جامعه در قرآن)
Expand تاریخ در قرآن تاریخ در قرآن
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
ناچار اینها آمده اند آزادی انسان را به گونه ای خاص تفسیر كرده اند، گفته اند آزادی انسان به معنی این نیست كه بتواند مسیر تاریخ را عوض كند، آزادی انسان به معنی آگاهی به ضرورتهای تاریخی است. تاریخ ضرورت خودش را دارد و طی می كند و می رود. انسان می تواند به ضرورتهای
مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 434
تاریخی آگاه بشود و حداكثرِ اختیارش این است كه می تواند خود را با ضرورتهای تاریخی منطبق كند نه اینكه مسیر آن را عوض كند و تغییر بدهد. نظیر اینكه ما می گوییم زلزله واقع می شود. انسان سه حالت مختلف در مقابل زلزله می تواند داشته باشد: یكی اینكه بگوییم انسان اساساً نه می تواند جلو وقوع زلزله را بگیرد و نه می تواند پیش از وقوع آگاه بشود، بلكه باید همیشه در مقابل زلزله تسلیم محض و بلااختیار محض باشد. همین طور نشسته ایم، ممكن است در ظرف چند ثانیه یكمرتبه زلزله ای بیاید یك شهر را واژگون كند.
دوم این است كه ما نمی توانیم نگذاریم زلزله واقع شود یا مسیرش را عوض كنیم، اگر آن مواد مذاب یا گازهایی كه در زیر زمین هست زمین را می شكافد و می لرزاند، مسیر برایش معین كنیم كه از اقیانوسها بیرون بیاید؛ ولی یك كار دیگر می توانیم بكنیم، می توانیم با زلزله سنج از وجود زلزله قبل از وقوعش لااقل چند دقیقه یا بیشتر- به هر نسبتی كه علم بتواند- آگاه بشویم، همان طور كه حیوانات آگاه می شوند. مسلّم علائمی دارد كه حیوانات آگاه می شوند. این یك امر مسلّمی است كه بسیاری از حیوانات از وقوع زلزله قبل از وقوعش آگاه می شوند. در همین زلزله ای كه در بوئین زهرا واقع شد مكرر در زمان خودمان [این مطلب را] گفتند. در همین زلزله ای كه چند سال پیش در تهران رخ داد در یكی از این كافه ها كه در آن تعدادی پرنده داشته اند، بلبل و قناری و. . . ، ناگهان می بینند كه این حیوانات یكمرتبه به خود می افتند و به این طرف و آن طرف می روند، می خواهند این قفسها را بشكنند. اسباب تعجب مردم می شود كه چه خبر است؟ گربه ای دیده اند؟ نه، گربه ای نیست. یك ولوله ی عجیبی! به فاصله ی مثلاً یك دقیقه یك وقت می بینند زلزله آمد.
به هر حال، ممكن است انسان این كار را بتواند بكند كه از وقوع زلزله و از ضرورت آن آگاه بشود و بعد در اثر آگاهی استفاده كند. چون زلزله یك جریان خطرناكی هست خودش را از مسیر خطر زلزله نجات بدهد.
سوم این است كه اساساً جلوی وقوع زلزله را بگیرد. قدرت و آگاهی انسان در حدی باشد كه اصلاً مانع وقوع زلزله بشود، حال از هر راهی. فرض كنیم بشر بتواند مسیر این موادی را كه سبب حركت و تزلزل زمین می شوند تغییر بدهد به جایی كه برای خود او ضرر نداشته باشد.
انسان در مقابل تاریخ هم سه حالت ممكن است داشته باشد. یك حالت اینكه بگوییم جریانهای تاریخ جبری است و بدون اختیار ما صورت می گیرد، ما نه می توانیم تغییر بدهیم و نه می توانیم آگاه بشویم، و به فرض هم آگاه بشویم آگاهی ما اثر ندارد. آگاهی ما از قبیل این می شود كه یك وقتی اطلاع پیدا كنیم كه یك ستاره ی بسیار بزرگی در فضا در حركت است و در مسیری قرار گرفته كه با زمین ما تصادف می كند، در فلان روز، فلان ساعت، فلان دقیقه و فلان ثانیه طبق حسابهای دقیق. ما اصلاً نمی توانیم جلویش را بگیریم. ممكن است كسی برای تاریخ چنین وضعی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 435
قائل باشد (در كف شیر نر خونخواره ای- غیر تسلیم و رضا كو چاره ای) .
دوم این است كه نه، یك مقدار ما می توانیم [تأثیر بگذاریم. ] آن پیش می آید، تاریخ را ما نمی توانیم عوض كنیم، تاریخ همین طور كه حركت می كند وضعش جبری پیش می آید. ما فقط می توانیم خودمان را با تاریخ تطبیق بدهیم، خودمان را در مسیر تكاملی تاریخ قرار بدهیم، و هم می توانیم در مقابل تاریخ بایستیم. اگر در مقابلش بایستیم خودمان را نابود كرده ایم، در مسیر تاریخ قرار بگیریم به وجود خودمان تحقق بخشیده ایم، به خودمان تكامل بخشیده ایم.
سوم این است كه ما حتی بتوانیم جلو تاریخ را و جلو وقوع حادثه ی تاریخی را بگیریم. ماركس و دیگران كه قائل به جبر تاریخ هستند گفته اند نه، با تاریخ نمی شود مبارزه كرد، چنین چیزی امكان ندارد. جلو وقوع جریانهای تاریخ را- آنهم به همان ترتیبی كه اینها می گویند كه انسان چه بخواهد و چه نخواهد آن وقوع پیدا می كند و خارج از اراده و خواست انسان است- نمی شود گرفت. آزادی انسان حداكثر این مقدار است كه می تواند به ضرورتهای تاریخ آگاه بشود و خودش را با آن تطبیق بدهد.
پس وقتی ما می گوییم انسان از راه تغییر می شناسد و بعد عمل می كند، در محدوده ی جبر تاریخ است، یعنی توانایی انسان در این محدوده و در این مسیر است، در خلاف مسیر تاریخ نه موفق به تغییر می توان شد نه شناخت شناخت صحیحی خواهد بود. بنابراین شناخت ما این طور باید باشد:

ما اول باید مسیر جبری تاریخ را بشناسیم كه به كدام سو هست؛ بعد وارد عمل می شویم، در مسیر مقدّر و حتمی ای كه قبلاً تاریخ خودش برای خودش دارد. پس این نوعی امر بین امرین است كه اینها خواسته اند قائل شوند ولی در این حد، در یك حد اختیار بسیاربسیار محدودی كه انسان می تواند در این زمینه دارا باشد.
پس یكی از مسائلی كه در باب پركسیس به عنوان فلسفه ی عمل مورد بحث واقع می شود تعارض میان فلسفه ی عمل از یك طرف و حتمیت تاریخی آنهم حتمیت اقتصادی از طرف دیگر است كه باید ببینیم آیا می شود این تعارض را حل كرد یا نمی شود؟
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است