مسئله ای را خود مؤلف طرح می كند كه آنهایی كه آمدند طرح عظیم دادند و یكمرتبه برای تاریخ
مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 169
قانون قائل شدند و یك ضوابط ساده ای برای تاریخ [در نظر گرفتند] گویی فرض كرده اند كه در
این ضوابط تمام مسائل پیچیده ی زندگی بشر حل می شود. مثل طرحی كه ماركسیسم می دهد كه
مسائل را خیلی ساده و كوچك گرفته كه اقتصاد است و تولید و كار، و این شرایط تولیدی است كه
همه چیز را پشت سر خود عوض می كند. این یك نوع ساده انگاری در قضاوتهای تاریخی است كه
انسان خیال كند به این سادگی می تواند تاریخ را توجیه كند. ولی چون مؤلف با وجود اینكه با طرح
عظیم مخالف است تمایل ماركسیستی دارد، از آنجا كه ماركس هم حرفهای ضد و نقیض زیاد
گفته، به نامه ای از ماركس توجه می كند كه در آن ماركس این طرح كلی تاریخ را رد كرده است. و
لهذا وقتی می خواهد سخن پوپر، فیلسوف انگلیسی، در رد ماركس را رد كند این نظریه ی ماركس را
كه در رد طرح بزرگ آورده ذكر می كند، در صورتی كه همه می دانند كه ماركس طرفدار آن طرح
كلی بوده و خواسته است ادعا كند كه همان طور كه داروین برای زیست شناسی قوانین مشخصی
كشف كرد كه [از نظر او] ماوراء آن قوانینْ دیگر قانونی نیست و مسئله قطعی است، تاریخ هم
چنین قوانینی دارد.