می گوید آیا فرد جامعه را می سازد یا جامعه فرد را می سازد؟ این بحث، بحث خوبی است كه در
كتب جامعه شناسی هم آن را طرح كرده اند. ما زمانی خودمان در انجمن پزشكان و مهندسین
مسئله ای را طرح كردیم، بعد اتفاقاً دیدم كه جامعه شناسان غربی هم تقریباً به همین شكل قضیه را
طرح كرده اند. ما با زبان فلسفی خودمان به این شكل طرح می كنیم: آیا تركیب جامعه از افراد یك
تركیب حقیقی است یا یك تركیب اعتباری؟ تركیب حقیقی آنجاست كه عناصری طبیعی در
یكدیگر اثر بگذارند و یك نوع فعل و انفعال بینشان صورت بگیرد و بعد یك حالت جدید به وجود
بیاید كه به آن بگوییم مركّب، مثل همه ی تركیباتی كه در طبیعت به وجود می آید. مثلاً آب یك مركّب
حقیقی است كه از تركیب دو عنصر ساده تر [به وجود آمده است. ] این دو عنصر ساده وقتی با
یكدیگر تلاقی می كنند، در یكدیگر نوعی اثر می گذارند، فعل و انفعالی صورت می گیرد و از این
فعل و انفعال یك پدیده ی جدید به نام «آب» به وجود می آید كه واقعاً پدیده ی جدید است. این را
می گوییم مركّب حقیقی.
مركّب اعتباری آن است كه اگر ما شیئی را یك مركّب حساب می كنیم واقعاً تركیبی میان افراد
نیست، فقط اجتماع است، یعنی یك جا جمع شدن است نه بیش از این. درختهای یك باغ هركدام
فقط خودش برای خودش هست؛ یعنی وجود این درخت در اینجا هیچ اثری در وجود آن درخت
دیگر ندارد، هركدام مستقلاً از خاك و آب و هوا و نور استفاده می كنند، فقط یكجا جمع هستند.
گوسفندان یك گلّه نیز فقط با هم در یك جا جمع هستند، این آب خودش را می خورد و علف
خودش را می چرد و آن آب خودش را می خورد و علف خودش را می چرد بدون اینكه روی
یكدیگر اثر بگذارند. اینها را مركّب اعتباری می گوییم.
در باب جامعه ی انسانها این سؤال هست: آیا افراد انسان كه یك جامعه را تشكیل می دهند به
صورت یك مركّب واقعی در می آیند؟ یعنی جامعه یك مركّب واقعی است و افراد به منزله ی
عناصری كه بعد از تركیب در ضمن مركّب هستند؟ یا نه، جامعه هیچ فرقی با اجتماع درختها و
غیره ندارد، فقط زندگی در كنار یكدیگر است؟
مجموعه آثار شهید مطهری . ج15، ص: 131
تصور ابتدایی هر انسانی قهراً این جور خواهد بود كه جامعه یك امر اعتباری است، یعنی انسان
را بیشتر به عنوان یك پدیده ی طبیعی می بینند: یك عده موجوداتی انسان به دنیا می آیند ولی
همان طور كه گوسفندها نمی توانند تنها زندگی كنند انسانها هم نمی توانند تنها زندگی كنند، با هم
زندگی می كنند. حداكثر، تقسیم كار صورت می گیرد، كارها را میان همدیگر تقسیم می كنند و دیگر
بیش از این نیست.