در
کتابخانه
بازدید : 447984تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand بخش اول: اسلام از نظر ملیّت ایران بخش اول: اسلام از نظر ملیّت ایران
Expand بخش دوم: خدمات اسلام به ایران بخش دوم: خدمات اسلام به ایران
Collapse بخش سوم: خدمات ایران به اسلام بخش سوم: خدمات ایران به اسلام
Expand گستردگی و همه جانبگی گستردگی و همه جانبگی
Collapse فلسفه و حكمت فلسفه و حكمت
Expand عرفان و تصوف عرفان و تصوف
ذوق و صنعت
دو قرن سكوت؟ !
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
این طبقه دو گروهند: گروه شاگردان ابن سینا و گروهی كه نزد او شاگردی نكرده اند. اما گروه اول:

1. ابو عبد اللّه فقیه معصومی. شیخ درباره اش گفته است: او برای من مانند ارسطوست برای افلاطون. شیخ رساله ی عشق را به خواهش او و به نام او نوشته است و هم اوست كه واسطه ی پرسش و پاسخهای ابوریحان و بوعلی بود و بعد از آنكه ابوریحان كلمات تندی نسبت به شیخ به كار برد و شیخ حاضر نشد دیگر چیزی بنویسد و فقیه معصومی را مأمور این كار كرد، او ابوریحان را مورد ملامت قرار داد و به او نوشت: «اگر در مخاطبه با «حكیم» كلماتی جز این كلمات انتخاب كرده بودی، از نظر عقل و علم شایسته تر بود» [1]. بیهقی مدعی است كه وی كتابی درباره ی مفارقات
مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 483
و اعداد عقول و افلاك و ترتیب مبدعات نوشته كه معشوق حكما بوده ولی از دست رفته است. تاریخ وفاتش دقیقاً معلوم نیست، احتمالاً در حدود 450 بوده است [2] 2. ابوالحسن بهمنیاربن مرزبان آذربایجانی. مجوس بود و مسلمان شد. معروفترین شاگردان بوعلی است. شهرت بهمنیار یكی به واسطه ی سؤالات فراوانی است كه از بوعلی كرده و بوعلی جواب داده است (بیشتر كتاب مباحثات شیخ پاسخ به سؤالات بهمنیار است) ، دیگر به واسطه ی كتاب معروف التحصیل است كه مكرر در كتب فلسفه از آن یاد می شود. صدرالمتألهین در اسفار چندین بار مطالبی از آن كتاب و دو نوبت از كتابی از او به نام البهجة و السعادة نقل كرده است. كتاب التحصیل اخیراً جزء نشریات دانشكده ی الهیات و معارف اسلامی با تصحیح و تعلیق اینجانب چاپ شد.

بهمنیار در سال 458 درگذشته است.

3. ابوعبید عبد الواحد جوزجانی. شاگرد و مرید و وملازم بیست ساله یا بیست وپنج ساله ی بوعلی. همان كسی است كه گزارش زندگی بوعلی را تكمیل كرد.

بوعلی به حفظ و نگهداری آثار خود همت نمی گماشت؛ در پیشامدهای مختلف رساله های مختصر یا طولانی می نوشت و به كسی می داد بدون آنكه نسخه ای از آن نگهداری كند. شاید محفوظ ماندن قسمتی از آثار شیخ مرهون همت ابوعبید است.

بخش ریاضی كتاب نجات و كتاب دانشنامه ی علایی وسیله ی او تكمیل گردیده است [3]. از زندگی ابوعبید بیش از این اطلاعی نداریم.

4. ابومنصور حسین بن طاهر بن زیله ی اصفهانی. بنا بر نقل تتمه ی صوان الحكمه ، شفا ی شیخ را مختصر كرد و رساله ی «حی بن یقظان» او را شرح كرد و كتابی در موسیقی تألیف نمود و در فن موسیقی بی نظیر بود و بعد از بیست و دو سال كه از وفات استادش می گذشت (یعنی در سال 450) درگذشت. ابن زیله از كسانی است كه احیاناً مانند بهمنیار از شیخ سؤالاتی كرده و شیخ جواب داده است. گویند: «كتاب مباحثات در اصل سؤالاتی بوده از بهمنیار و كمی از ابن زیله و كمتری از دیگران» [4] بوعلی شاگردان دیگر نیز داشته است كه ما از ذكر آنها خودداری می كنیم.

اما افراد دیگر این طبقه كه شاگرد شیخ نبوده اند:

مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 484
1. علی بن رضوان مصری. هم طبیب بوده و هم حكیم. از كسانی است كه بر نظریه ی محمد بن زكریای رازی رد نوشته است. مردی كریم اما بدقیافه و كریه المنظر بوده است. مطابق آنچه در نامه ی دانشوران آمده كتابی در اثبات نبوت خاتم الانبیاء از روی تورات و انجیل و قواعد فلسفی نوشته و در سال 453 درگذشته است. از اساتید و شاگردان او اطلاعی نداریم.

2. ابوالحسن مختار بن حسن بن عبدان بن سعدان بن بطلان بغدادی نصرانی، معروف به ابن بطلان. شاگرد ابوالفرج بن الطیب نصرانی سابق الذكر است. مانند استادش هم طبیب است و هم فیلسوف، ولی بیشتر طبیب است تا فیلسوف. با علی بن رضوان سابق الذكر تعارض و تنافس داشته و او را به قباحت منظر سرزنش می كرده و «تمساح الجن» می خوانده است [5]. یك نوبت هم به مصر رفته و با وی ملاقات كرده و عاقبة الامر با ناراحتی از او جدا شده است. به حلب و قسطنطنیه نیز مسافرت كرده و تا آخر عمر مجرد می زیسته است. وفاتش در سال 444 واقع شده است.

3. ابوالحسن انباری. فعلاً از احوال او اطلاع زیادی نداریم. همین قدر می دانیم كه مطابق آنچه در تتمه ی صوان الحكمه [6] آمده است، هم فیلسوف بوده و هم ریاضی دان ولی ریاضیات غلبه داشته است و خیام ریاضیات را از محضر او استفاده می كرده است.
[1] . ترجمه ی تتمه ی صوان الحكمه ، ص 60.
[2] . مقدمه ی عبد الرحمن بدوی بر تعلیقات ابن سینا، ص 8.
[3] . جزوه ی تكلیفی آقای سیدحسن احمدی علون آبادی در سال اول دوره ی دكترای دانشكده ی الهیات.
[4] . عبد الرحمن بدوی، ارسطو عندالعرب.
[5] . عیون الانباء ، ج /2ص 240.
[6] . ترجمه ی تتمه ی صوان الحكمه ، ص 80.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است