در
کتابخانه
بازدید : 448010تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand بخش اول: اسلام از نظر ملیّت ایران بخش اول: اسلام از نظر ملیّت ایران
Expand بخش دوم: خدمات اسلام به ایران بخش دوم: خدمات اسلام به ایران
Collapse بخش سوم: خدمات ایران به اسلام بخش سوم: خدمات ایران به اسلام
Collapse گستردگی و همه جانبگی گستردگی و همه جانبگی
Expand فلسفه و حكمت فلسفه و حكمت
Expand عرفان و تصوف عرفان و تصوف
ذوق و صنعت
دو قرن سكوت؟ !
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
یكی از میدانهای خدمت ایرانیان به اسلام در صحنه ی علم و فرهنگ، فن حدیث است. فن حدیث یعنی فن استماع و قرائت و ضبط و جمع و نقل سخنان رسول اكرم یا ائمه ی اطهار.

فن حدیث نیز مانند تفسیر به دو شاخه ی شیعی و سنی منقسم می گردد.

محرك اصلی مسلمین به فراگیری و جمع و نقل اخبار و احادیث، اولاً نیاز مسلمین به احادیث در امور دینی بود. ثانیاً شخص رسول اكرم بنا بر روایت مسلّم و قطعی شیعه و سنی، مكرر مردم را تشویق می كرد كه آنچه از او می شنوند ضبط كنند و برای آیندگان نقل نمایند. لهذا از صدر اسلام مسلمین علاقه ی شدیدی به ضبط و نقل احادیث نبوی نشان می دادند. پس از انتشار اسلام و ورود ملل دیگر به جهان اسلام، صحابه ی رسول خدا كه شرف محضر آن حضرت را دریافته بودند و از آن حضرت كم یا زیاد سخنان و قضایایی به یاد داشتند ارج و اهمیت فراوان یافتند.

علاقه مندان به احادیث نبوی برای استماع حدیث از صحابه و یا تابعین (كسانی كه صحابه را درك كرده بودند) از شهری به شهری و از منطقه ای به منطقه ای می رفتند.

بسا كه یك نفر برای تحقیق در صحت و سقم یك حدیث و برای استماع از یك راوی معتبر دهها فرسنگ راه طی می كرد تا به محضر آن محدث راه می یافت و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 412
حدیث مورد نظر خود را از او می شنید.

جرجی زیدان می گوید:

«همینكه مسلمین در صدد فهم معانی قرآن برآمدند، طبعاً به درك معانی گفته های حضرت رسول صلی الله علیه و آله احتیاج یافته تا با فهم معانی احادیث نبوی، معانی قرآن را بهتر درك كنند. و البته احادیث نبوی از صحابه روایت می شد، چه كه آنان از پیغمبر اكرم آن را شنیده و حفظ كرده بودند و مسلمانان برای فهم احادیث به صحابه رجوع می كردند. ولی چون مسلمانان به كشورگشایی مشغول شدند صحابه ی پیغمبر كه از سران مهاجرین بودند در ممالك مختلف متفرق گشتند. از آن رو هركس كه می خواست حدیث یا احادیثی از پیغمبر اكرم بداند ناچار به دنبال صحابه به ممالك مختلف و نقاط مختلف می رفت و چه بسا كه یك حدیثی را فقط یكی از آن صحابه از حضرت رسول شنیده بود و دیگران آن را نمی دانستند. پس كسی كه دنبال جمع آوری و فراگرفتن احادیث برمی آمد ناچار به مكه و مدینه و بصره و كوفه و مصر و ری و سایر شهرها می رفت، در هر نقطه ای علم و حدیثی می آموخت. این همان است كه مسلمانان آن را «رحله» در طلب علم می نامند. » [1] علاقه و شور مسلمانان به نقل و ضبط و استماع احادیث نبوی از زمان خود آن حضرت آغاز گشت، و به حكم این كه هر وقت تقاضای یك كالا زیاد شود كالاهای تقلبی هم به بازار می آید، گروهی از ضعیف الایمانان در زمان خود آن حضرت احادیثی از آن حضرت نقل و روایت كردند كه اساسی نداشت و خود آن وجود مبارك در صدد تكذیب برآمد. در یك خطابه ی عمومی پیدایش كذّابین و وضّاعین را اعلام فرمود. آنگاه برای این كه معیاری اصیل معرفی كند، قرآن كریم را معیار صحت و سقم احادیث منقوله و منسوبه به خودش قرار داد.

با اینكه اهتمام به استماع و ضبط و نقل احادیث، هم در میان عامه وجود داشت و هم در میان پیروان اهل البیت، یك تفاوت اساسی در قرن اول هجری میان عامه و میان پیروان اهل البیت بود و آن این كه عامه در مدت یك قرن به پیروی از
مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 413
دستور خلیفه ی دوم و نظر برخی صحابه ی دیگر، نوشتن و كتابت حدیث را مكروه می شمردند به عذر این كه حدیث با قرآن مشتبه نشود و یا اهتمام به حدیث جای اهتمام به قرآن را نگیرد، ولی پیروان اهل البیت از همان صدر اول همچنانكه نسبت به استماع و ضبط و نقل احادیث اهتمام می ورزیدند نسبت به كتابت آنها نیز اهتمام داشتند.

عامه در اول قرن دوم متوجه اشتباه خود شدند و این سد كه به وسیله ی خلیفه ی دوم به وجود آمده بود، در قرن دوم به دست عمر بن عبد العزیز خلیفه ی اموی زاهد- كه خود از طرف مادر از احفاد خلیفه ی دوم بود- شكسته شد. این بود كه شیعه حداقل یك قرن در تدوین و كتابت حدیث از اهل تسنن جلو افتاد.

علامه ی جلیل و محقق و متتبع عالیقدر، مرحوم سیدحسن صدر در كتاب نفیس تأسیس الشیعه از صحیح مسلم و فتح الباری ابن حجر نقل می كند كه گفته اند:

«صحابه در نوشتن حدیث اختلاف نظر داشتند. عمر بن الخطاب، عبد اللّه بن مسعود و ابوسعید خدری و جمعی دیگر مكروه می شمردند، اما علی بن ابیطالب علیه السلام و انس بن مالك و برخی دیگر به خلاف نظر می دادند. لهذا پیروان علی از صدر اسلام به نوشتن احادیث پرداختند برخلاف پیروان عمر، تا آنكه در قرن دوم اجتماع شد بر ضد نظر عمر. » [2] اولین و دومین كتاب حدیثی شیعه یكی كتابی است به خط علی علیه السلام كه در نزد ائمه ی اطهار علیهم السلام بوده و ائمه گاهی آن را به دیگران ارائه می داده اند و یا از آن نقل می كرده اند كه در كتاب علی چنین آمده است؛ دیگر كتابی است به نام «مصحف فاطمه علیها السلام» .

از این دو كتاب كه بگذریم، اولین كتاب حدیثی كتاب ابورافع غلام آزادشده ی رسول خداست كه در سنن و احكام و قضایا نوشته است. ابورافع یك غلام قبطی است كه رسول خدا او را آزاد كرد. او و دو فرزندش عبیداللّه و علی از شیعیان امیرالمؤمنین علی علیه السلام به شمار می روند. نام عبیداللّه بن ابی رافع به عنوان كاتب یا خزانه دار امیرالمؤمنین در زمان خلافت آن حضرت زیاد در كتب یاد می شود.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 414
علمای شیعه مانند نجاشی در الفهرست او را اول مصنف شیعه دانسته اند [3] بعد از ابورافع، سلمان فارسی كتابت حدیث كرده است. اثر سلمان فارسی درباره ی شرح و توضیح حدیث جاثلیق رومی بوده است كه بعد از وفات رسول اكرم به مدینه برای تحقیق آمد [4] پس از سلمان نام عده ی دیگر از قبیل ابوذر غفاری و اصبغ بن نباته و دیگران برده می شود. سلیم بن قیس از صحابه ی امیرالمؤمنین تألیفی دارد كه اخیراً به طبع رسیده است [5] در طبقه ی بعد كتابی كه از شیعه باقی مانده و طبقه به طبقه روایت شده است صحیفه ی سجادیه است. وفات امام سجاد در اواخر قرن اول است و این اثر جاوید كه به نام «زبور آل محمد» معروف شده است، از نیمه ی دوم قرن اول به صورت مكتوب دست به دست نقل و روایت شده است.

نیمه ی اول قرن دوم یعنی زمان امام باقر و امام صادق علیهما السلام كه تا حدودی برای شیعه آزادی بوده است، دوره ی اوج نقل و روایت و ضبط و كتابت حدیث است. نام چهارهزار نفر برده می شود كه از محضر امام صادق استفاده كرده اند. اصحاب امام صادق و امام كاظم علیهما السلام چهارصد كتاب حدیثی تألیف كرده اند كه به «اصول اربعمأة» معروف است. مؤلفان این كتابها از ملیتهای مختلفند.

در دوره ی بعد، یعنی اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم تألیف جوامع حدیث رایج شد. كتب حدیثی كه امروز در میان شیعه و سنی موجود است همان جوامع است و در این دوره است كه ایرانیان نبوغ خود و هم اخلاص و صمیمیت خود را نسبت به اسلام در این زمینه نشان داده اند.

بدیهی است كه ما نمی توانیم همه ی ایرانیانی كه در طبقات مختلف اهل حدیث بوده اند یاد كنیم، زیرا این كار به تنهایی مستلزم تألیف چند جلد كتاب است. در اینجا معروفترین و معتبرترین كتب حدیث شیعه و سنی را نام می بریم تا معلوم گردد اكثریت قریب به اتفاق نویسندگان جوامع حدیث شیعه و سنی، ایرانی بوده اند. بحث
مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 415
خود را از جوامع حدیث شیعه آغاز می كنیم:

1. كافی تألیف ثقة الاسلام، شیخ المحدثین، ابوجعفر محمد بن یعقوب كلینی رازی.

این مرد بزرگ از یك ده به نام «كلین» از دهات نزدیك شهر ری در اطراف تهران است. خاندان وی در آن ده از محدثان شیعه بوده اند. پدرش یعقوب و دایی اش علان در همین ده زندگی می كردند. كلینی از كودكی حدیث آموخت.

سپس برای ادامه ی تحصیل به شهر ری رفت. كلینی از كسانی است كه «رحله ی» حدیثی داشته است؛ یعنی برای اخذ و جمع احادیث و درك خدمت اساتید فن مسافرتها كرده است. بیست سال آخر عمر خود را در بغداد گذرانید و در همان جا درگذشت و در همان بیست سال كتاب كافی را تألیف كرد.

كتاب كافی یك دوره حدیث شیعه است از اصول عقاید گرفته تا اخلاقیات و فروع. در حدود شانزده هزار حدیث در این كتاب گرد آورده است. این كتاب معتبرترین كتاب حدیث شیعه است. كلینی در سال 329 درگذشته است.

2. من لایحضره الفقیه تألیف رئیس المحدثین، ابوجعفر محمد بن علی بن بابویه قمی معروف به صدوق. خودش و پدرش از بزرگان طراز اول علمای شیعه اند و خاندان صدوق یك خاندان معروف است در شیعه. صدوق در حدود سیصد تألیف و تصنیف داشته است. نام من لایحضره الفقیه را- كه به معنی «خودآموز فقه» است- از كتاب من لایحضره الطبیب محمد بن زكریای رازی اقتباس كرده است كه به معنی «خودآموز طب» است. كتاب من لایحضره الفقیه مشتمل بر پنج هزار و نهصدوبیست حدیث است.

شیخ صدوق نیز رحله ی حدیثی داشته است. در جوانی به بغداد مسافرت كرد.

مشایخ بزرگ از محضرش استفاده می كردند و با اعجاب و تحسین به وی می نگریستند. شیخ صدوق برای ملاقات با سایر رجال حدیث كه در خراسان می زیسته اند به شهرهای نیشابور، طوس، سرخس، مرو، بخارا، فرغانه مسافرت كرد. در مقدمه ی من لایحضره الفقیه به این مسافرت اشاره می كند.

وفات شیخ صدوق در 381 واقع شد و در نزدیكی حضرت عبد العظیم، در محلی كه هم اكنون به نام خودش معروف است دفن شد.

3. تهذیب الاحكام تألیف شیخ الطائفه ابوجعفر محمد بن الحسن الطوسی. قبلاً در
مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 416
عداد مفسرین، ذكری از این نابغه ی عظیم شد. این مرد در اكثر علوم اسلامی مانند ادبیات، كلام، تفسیر، فقه، حدیث، رجال، متبحر و در درجه ی اول بوده است. اول كسی است كه فقه را با تألیف كتاب مبسوط وارد مرحله ی جدیدی كرد. شیخ طوسی تعداد سیزده هزاروپانصدونود حدیث در كتاب تهذیب الاحكام كه همه در فروع است گرد آورده است.

4. استبصار. این كتاب نیز تألیف شیخ الطائفه ابوجعفر طوسی است. این كتاب مشتمل بر پنج هزار و پانصد و یازده حدیث است. شیخ طوسی در سال 460 درگذشته است.

چهار كتاب نامبرده در شیعه به نام «كتب اربعه» معروف است و معتبرترین كتب حدیث شیعه به شمار می رود. مؤلفین این كتب كه هر سه نام محمد دارند و كنیه ی هرسه شان ابوجعفر است به «محمدین ثلثه ی متقدم» معروفند.

پس از این چهار كتاب، سه جامع حدیثی دیگر در شیعه هست كه معروفترین جوامع است:

1. بحارالانوار تألیف شیخ الاسلام، علامة المحدثین، محمدباقر بن محمدتقی مجلسی. این كتاب جامعترین كتب حدیث است. آنچه در سایر كتب حدیث به طور متفرق موجود بوده در این كتاب یكجا جمع آمده است. هدف مؤلف بیشتر جلوگیری از تلف شدن كتب حدیث بوده است، لهذا صحیح و سقیم یكجا ذكر شده است. مجلسی در سال 1111 درگذشته است.

2. وافی تألیف حكیم و عارف و محدث مشهور محمد بن المرتضی معروف به ملامحسن فیض كاشانی. این كتاب جامع كتب اربعه با حذف مكررات است. مرحوم فیض در حدود دویست تألیف در رشته های مختلف دارد. وفات وی- همچنانكه قبلاً گفته شد- در سال 1191 واقع شده است.

3. وسائل الشیعه تألیف محدث متبحر محمد بن الحسن الشامی معروف به شیخ حر عاملی. در این كتاب جنبه ی مراجعه ی فقهی بیشتر رعایت شده است؛ سعی شده است ترتیب و تكثیر ابواب متناسب با مسائلی باشد كه در فقه عنوان می شود، و لهذا احادیث را قطعه قطعه كرده و هر قطعه را در محل مربوط به خود آورده است. شیخ حرعاملی معاصر مجلسی است. این دو محدث بزرگ از یكدیگر روایت می كنند.

وفات شیخ حر در سال 1104 در مشهد مقدس واقع شده است و قبرش هم اكنون در
مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 417
صحن شمالی حضرت رضا علیه السلام معروف است.

نویسندگان این سه كتاب كه آنها نیز مانند پیشینیان خود نام محمد دارند به «محمدین ثلثه ی متأخر» معروفند.

از این هفت جامع كه بگذریم، به چند جامع دیگر برمی خوریم كه با ارزش و واجد اهمیت اند، از قبیل عوالم عبد اللّه بن نوراللّه بحرینی و جامع الاحكام سیدعبد اللّه شبر و مستدرك الوسائل مرحوم حاج میرزاحسین نوری. كتاب اخیر مخصوصاً- كه كمتر از یك قرن از تألیف آن می گذرد- جای شایسته ای برای خود باز كرده است.

همچنانكه معلوم گشت، از شش نفر محدث بزرگ شیعه پنج نفر ایرانی و یك نفر جبل عاملی (شامی) است و از سه نفر محدث دیگر نیز یكی ایرانی است.

اما احادیث اهل تسنن. در میان اهل تسنن اول كسی كه تدوین حدیث كرد عبد الملك بن جریح است كه در قرن دوم می زیسته است. عبد الملك بن جریح عرب نیست و ظاهراً ایرانی نیز نیست. این مرد در سال 144 درگذشته است.

اولین جامع حدیثی اهل تسنن موطأ مالك بن انس است كه الآن موجود است.

مالك، عرب و عرب نژاد است و یكی از امامهای چهارگانه ی اهل تسنن است.

در میان كتب حدیث اهل تسنن شش كتاب است كه به «صحاح سته» معروف است. ما برای این كه معیاری از شركت ایرانیان مسلمان در تدوین كتب حدیث اهل تسنن به دست داده باشیم، همان كتابها را با مؤلفین آنها معرفی می كنیم:

1. صحیح بخاری تألیف محمد بن اسماعیل بخاری. این كتاب معتبرترین كتاب حدیث در میان اهل تسنن به شمار می رود. بخاری در مدت 16 سال این كتاب را تألیف كرده است. بنا بر نقل ابن خلكان در وفیات الاعیان [6] و محدث قمی در الكنی والالقاب ، بخاری گفته است هیچ حدیثی را وارد كتابم نكردم مگر آنكه قبلاً غسل كردم و دو ركعت نماز بجا آوردم. درباره ی حافظه ی نیرومند بخاری سخنانی گفته شده است. بخاری اصلاً اهل بخاراست و در طلب حدیث به شهرهای خراسان و عراق عجم و عراق عرب و حجاز و شام و مصر سفر كرده است و عاقبت به بغداد آمده و مورد توجه اهل فضل قرار گرفته است. وفات وی در سال 256 در یكی از
مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 418
قراء سمرقند به نام «خرتنگ» واقع شده است.

2. صحیح مسلم. مؤلف این كتاب مسلم بن حجاج نیشابوری است. پس از صحیح بخاری معتبرترین كتاب حدیث در نزد اهل تسنن صحیح مسلم است. برخی آن را بر صحیح بخاری ترجیح می دهند. مسلم به عراق و حجاز و مصر و شام در طلب حدیث مسافرت كرد و مدتی در نیشابور ملازم بخاری بوده است. مسلم در سال 261 در نصرآباد نیشابور درگذشته است.

3. سنن ابوداود. مؤلف این كتاب سلیمان بن اشعث، معروف به ابوداود سجستانی است. اهل سیستان است. او نیز به شهرهای مختلف برای اخذ حدیث مسافرت كرده و معاصر احمد بن حنبل بوده است. ابوداود ظاهراً یك ایرانی عرب نژاد است.

وفاتش در سال 275 واقع شده است.

4. جامع ترمذی. نویسنده ی كتاب محمد بن عیسی ترمذی از شاگردان بخاری است. در سال 279 درگذشته است. ترمذ كه موطن ترمذی است از بلاد ماوراء النهر است.

5. سنن نسائی. مؤلف این كتاب ابوعبد الرحمن احمد بن علی بن شعیب نسائی است. این مرد نیز در طلب حدیث مسافرتها كرده است. در خلال مسافرت كه به شام رسید مردم آنجا را از علی علیه السلام منحرف دید، لهذا كتاب خصائص را در فضائل علی علیه السلام و اهل بیت نوشت. در این كتاب بیشتر، از احمد بن حنبل روایت كرده است. عادتش این بود كه یك روزدرمیان روزه می گرفت. ابن خلكان می نویسد: در دمشق از او راجع به فضائل معاویه پرسش شد. بنا بر روایتی جواب داد: جز این در فضیلت معاویه حدیثی نمی دانم كه پیغمبر (آنجا كه مكرر دنبال معاویه فرستاد و فرستاده آمد و گفت مشغول خوردن است) درباره اش فرمود: «خدا شكمش را سیر نكند» .

نظر به تمایل شیعی و ضداموی نسائی، مردم شام او را سخت كتك زدند. در اثر همان كتكها مرد. گویند چون احساس كرد می خواهد بمیرد، به مكه رفت و در آنجا مرد. نساء از توابع خراسان است و وفات نسائی در سال 303 واقع شده است.

6. سنن ابن ماجه . نویسنده ی این كتاب محمد بن یزید بن ماجه ی قزوینی است. به عراق و حجاز و مصر و شام برای طلب حدیث مسافرت كرده است و در سال 273 درگذشته است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 419
چنانكه دیدیم، همچنانكه مؤلفان «كتب اربعه ی» شیعه- كه معتبرترین كتب حدیث شیعه است- ایرانی بوده اند، مؤلفان «صحاح سته ی» اهل تسنن نیز- كه معتبرترین كتب حدیث اهل تسنن است- ایرانی هستند، اعم از ایرانی ایرانی نژاد یا ایرانی عرب نژاد.

علاوه بر مؤلفان «صحاح سته» ، در میان معاریف و مشاهیر محدثین اهل تسنن كه به عنوان «حافظ» و یا سایر عناوین حدیثی معروفند و كتب حدیثی مهم و ذی قیمتی از نظر احادیث اهل سنت تألیف كرده اند، علمای ایرانی فراوانند. ما برای احتراز از تطویل از ذكر نام آنها خودداری می كنیم.
[1] . ترجمه ی تاریخ تمدن اسلام ، ج /3ص 97.
[2] . تأسیس الشیعه ، ص 284.
[3] . همان، ص 280.
[4] . قسمتهایی از این حدیث در كتاب توحید صدوق به طور متفرق ذكر شده. رجوع شود به آن كتاب، چاپ مكتبة الصدوق در سال 1387، ص 282و286و316.
[5] . تأسیس الشیعه ، ص 280.
[6] . ج /3ص 330.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است