غالباً مستشرقین و اتباع و اذنابشان مدعی می شوند كه در صدر اسلام یعنی در
زمان خلفای راشدین تدوین و تألیف كتاب رایج نبود بلكه ممنوع بود و حتی
جمله هایی از رسول خدا روایت می شد مبنی بر منع از كتابت و تألیف، ولی تدریجاً
كه اسلام توسعه یافت تألیف و تدوین رایج گشت و احادیثی مبنی بر توصیه و
تشویق تألیف و تصنیف از پیغمبر اكرم روایت كردند.
جرجی زیدان می گوید:
«خلفای راشدین از شهری شدن عربها بیم داشتند، از آن رو كه به عقیده ی
آنان پس از شهری شدن، نشاط و سادگی آنان باقی نخواهد ماند و لهذا
عربها را از تدوین و تألیف كتب باز می داشتند. . . اما كم كم اسلام انتشار
یافت و ممالك اسلامی وسیع شد و صحابه در اطراف متفرق گشتند و فتنه
و آشوب برخاست و آراء و عقاید، مختلف گشت و مراجعه و استفتا فزونی
یافت. ناچار مسلمانان به تدوین حدیث و فقه و علوم قرآن پرداختند و به
استدلال و اجتهاد و استنباط تمسك جستند. . . و از آن رو نه تنها كتابت را
مكروه نشمردند، بلكه آن را مستحب دانستند و به احادیث زیر كه انس
بن مالك از پیغمبر روایت كرد رجوع نمودند. »
[1]
مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 392
آنچه جرجی زیدان به خلفای راشدین نسبت می دهد دروغ محض است. نه
مسأله ی شهری شدن مطرح بوده است و نه مسأله ی منع از تدوین و تألیف كه جرجی
زیدان فرع بر آن دانسته است. مسأله ای كه بوده است و جرجی زیدان و دیگران به
آن شاخ و برگ داده اند یكی ممنوعیت صحابه ی پیغمبر از خروج از مدینه و توطّن در
نقطه ی دیگر است و دیگر منع از كتابت احادیث نبوی است، و این هر دو مربوط است
به خلیفه ی دوم نه به همه ی خلفای به اصطلاح راشدین. چنانكه می دانیم در قدیمی ترین
كتب تاریخ اسلامی اختلاف نظر علی علیه السلام و بعضی دیگر از صحابه از یك طرف و
عمر و بعضی صحابه ی دیگر از طرف دیگر در مسأله ی كتابت حدیث ذكر شده است و ما
بعداً درباره ی این موضوع سخن خواهیم گفت. خود مساله ی خروج از مدینه و توطن در
نقطه ی دیگر- چنانكه می دانیم- وسیله ی علی علیه السلام كه كوفه را دارالخلافه قرار داد و
برخی صحابه ی دیگر نقض شد. علیهذا سخن جرجی زیدان «اصلاً» و «فرعاً»
بی اساس است.
ادوارد براون نیز مدعی است كه در قرن اول هجری با اینكه شور علمی مسلمانان
فوق العاده زیاد بود، كتابی تدوین نشد؛ كلیه ی معلومات سینه به سینه و نسل به نسل
شفاهاً منتقل می گشت و قرآن تقریباً تنها اثری بود كه به نثر عربی باقی بود. می گوید:
«كسب علم (در قرن اول هجری) فقط به وسیله ی مسافرت میسر می شد و
سفرهایی كه در طلب علم می كردند و در وهله ی اول نخست به مقتضای
اوضاع و احوال هر سفر جهات موجبه ای داشت لكن به تدریج سفر رسم
شد و سرانجام تقریباً به یك نوع جنون مبدل گردید و احادیثی از قبیل
حدیث ذیل مؤید سفرهای علمی شد: پیغمبر فرمود هر كه راهی را در طلب
علم طی كند خدا او را به راهی كه به بهشت منتهی می گردد می برد. . .
مكحول اصلاً بنده ای بود در مصر كه چون آزاد گشت حاضر نشد از آن
مملكت خارج شود مگر وقتی كه جمیع علوم متداول در مصر را كسب
نمود و پس از آنكه به این كار توفیق یافت به حجاز و عراق و شام رفت تا
حدیث معتبری درباره ی تقسیم غنایم به دست آورد. . . »
[2]
مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 393
ولی این نظر بی اساس است. از مطالعه ی دقیقتر در آثار صدر اسلام معلوم
می گردد كه كتابت و یادداشت از زمان پیغمبر اكرم معمول شد و ادامه یافت. مدارك
فراوان برای اثبات این مدعا وجود دارد. در پاورقی ترجمه ی فارسی جلد اول
تاریخ
ادبیات براون، قسمتی از كتاب
مصنفات الشیعة الامامیة فی العلوم الاسلامیة تألیف علامه ی
فقید شیخ الاسلام زنجانی بر رد نظریه ی امثال براون نقل كرده و خلاف آن را اثبات
كرده است
[3]. همچنین علامه ی جلیل، مرحوم آیة اللّه سیدحسن صدر (اعلی اللّه مقامه) در كتاب بسیار نفیس
تأسیس الشیعة لعلوم الاسلام كذب و بطلان این نظریه را اثبات
كرده اند و ما ضمن مباحث آتیه قسمتی از آنها را نقل خواهیم كرد. فعلاً ما برای پرهیز
از اطاله ی سخن از نقل آنها خودداری می كنیم
[4].
[1] .
تاریخ تمدن اسلام ، ج 3، ترجمه ی فارسی، ص 75.
[2] .
تاریخ ادبیات ، جلد اول، ترجمه ی فارسی، ص 396و397.
[3] . رجوع شود به جلد اول
تاریخ ادبیات ایران ، تألیف ادوارد براون، پاورقی ص 392- 396.
[4] . ایضاً رجوع شود به رساله ی
پیامبر امّی اثر دیگر نگارنده.