در
کتابخانه
بازدید : 448043تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand بخش اول: اسلام از نظر ملیّت ایران بخش اول: اسلام از نظر ملیّت ایران
Expand بخش دوم: خدمات اسلام به ایران بخش دوم: خدمات اسلام به ایران
Collapse بخش سوم: خدمات ایران به اسلام بخش سوم: خدمات ایران به اسلام
Collapse گستردگی و همه جانبگی گستردگی و همه جانبگی
Expand فلسفه و حكمت فلسفه و حكمت
Expand عرفان و تصوف عرفان و تصوف
ذوق و صنعت
دو قرن سكوت؟ !
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
اما اینكه نخستین موضوعی كه توجه مسلمین را جلب كرد و حركت علمی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 388
مسلمین از آن شروع شد چه بود؟ .

نقطه ی آغاز قرآن است. مسلمانان علوم خویش را از تحقیق و جستجو در معانی و مفاهیم آیات قرآن و سپس حدیث آغاز كردند و لهذا نخستین شهری كه جنب وجوش علمی در آن پیدا شد مدینه بود، و نخستین مراكز علمی مسلمین مساجد بود و نخستین موضوعات علمی آنان مسائل مربوط به قرآن و سنت، و نخستین معلم شخص رسول اكرم است. علم قرائت، تفسیر، كلام، حدیث، رجال، لغت، نحو، صرف، بلاغت و تاریخ و سیره كه جزء نخستین علوم اسلامی است، به خاطر قرآن و سنت به وجود آمد. ادوارد براون می گوید:

«پروفسور دخویه، عربی دان بزرگ در مقاله ای كه در موضوع طبری و مورخین قدیم عرب برای جلد 23 دائرة المعارف بریتانیكا نوشت، به طرز قابل ستایش نشان داد چگونه مسیر علوم مختلفه مخصوصاً تاریخ در جامعه ی اسلامی به مناسبت قرآن شریف پیشرفت كرد و چگونه این علوم در اطراف هسته ی مركزی حكمت الهی تمركز یافت. علوم مربوط به زبان شناسی و لغت طبعاً در درجه ی اول قرار داشت. همینكه خارجیان برای قبول اسلام هجوم آوردند احتیاج فوری به صرف و نحو و لغت عرب احساس شد، زیرا كلام اللّه مجید به زبان عربی نازل شده بود. برای شرح معانی كلمات نادر و غریب كه در قرآن آمده بود لازم شد اشعار قدیم (عرب) را به قدر امكان گردآورند. . . برای درك معانی این اشعار ضرورت علم الانساب و اطلاع از ایام و اخبار عرب عموماً محسوس گردید. در تكمیل احكامی كه در قرآن برای امور زندگانی نازل شده بود لازم شد از اصحاب و تابعین راجع به اقوال و افعال نبی در اوضاع و احوال مختلف سؤالاتی بشود و در نتیجه علم الحدیث پدید آمد. برای تشخیص اعتبار احادیث لازم بود به متن و اسناد حدیث وقوف حاصل شود. . . برای تحقیق حقیقت اسناد، علم به تواریخ و سیر و اوصاف و احوال این اشخاص ضرورت داشت و این امر باز به طریق دیگری منجر به مطالعه ی شرح زندگانی مشاهیر رجال و تقاویم و ترتیب وقایع و علم ازمنه و اعصار گردید. تاریخ عرب هم كافی نبود؛ تواریخ همسایگان عرب علی الخصوص ایرانیان و یونانیان و حمیریان و حبشیان و غیره تا حدی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 389
برای فهم معانی بسیاری از اشارات مندرجه در قرآن و اشعار قدیم مورد لزوم بود. علم جغرافی نیز به همان منظور و به جهات علمی دیگری كه با توسعه ی سریع امپراطوری اسلام ارتباط داشت واجب شمرده می شد. » [1] جرجی زیدان نیز بر همین اساس نظر می دهد. او نیز می گوید توجه مسلمین به علوم از قرآن آغاز گشت. مسلمین به قرآن اعجاب داشتند، به تلاوت صحیح آن اهمیت می دادند، قرآن دین و دنیای آنان را تأمین می كرد، تمام سعی خود را در فهمیدن احكام قرآن مصروف می داشتند. احساس نیاز مسلمین به درك و فهم الفاظ و معانی قرآن علوم مختلف اسلامی را به وجود آورد. خلاصه آن سلول حیاتی زنده ای كه در جامعه ی اسلامی پدید آمد و رشد كرد و تكامل یافت تا منجر به تمدن عظیم اسلامی شد، اعجاب و عشق و علاقه ی بی حد مسلمین به قرآن بود. جرجی زیدان درباره ی اعجاب عظیم مسلمین به قرآن كه منشأ تهاجم مسلمین به فتح دروازه های علوم گشت می گوید:

«مسلمانان در نوشتن و نگاهداری قرآن دقت و اهتمامی كردند كه نظیر آن سابقه ندارد، به این قسم كه قرآن را روی صفحه های طلا و نقره و عاج نگاشتند و یا پارچه های حریر و ابریشم بسیارعالی انتخاب كرده آیات قرآن را با آب طلا و نقره بر آن نوشتند و منزل و محفل خود را با آن آراستند و دیوار مسجدها و كتابخانه ها و مجلسهای عمومی را با آیات قرآن تزیین نمودند و خطوط بسیار زیبا در نوشتن آن به كار بردند. انواع پوستها، چرمها، كاغذها در تحریر قرآن استعمال می شد و آن را به طور لوله و دفتر و جزوه و رقعه و غیره با مركبهای رنگارنگ نوشته میان خطها را تذهیب می كردند. . . مسلمانان شماره ی سوره های قرآن، آیات قرآن، كلمات قرآن را یكایك ضبط كرده اند و حتی شماره ی حروف را جداجدا ضبط كرده اند كه در قرآن چند «الف» ، چند «ب» ، چند «ت» و غیره یافت می شود. » [2] می گوید:

مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 390
«. . . اسلوب قرآن را در خطبه ها و كتابهای خویش سرمشق قرار دادند و به آیات قرآن در تألیفات خویش تمثل جستند و آداب و تعلیم قرآن در اخلاق و اطوار و زندگانی روزانه ی مسلمانان پدید آمد، در صورتی كه بسیاری از ملل اسلامی زبانی جز زبان قرآن داشتند و در كشورهایی می زیستند كه از قرآن دور بود. مسلمانان گذشته از علوم شرعی در علوم لسانی (صرف و نحو) به آیات و معانی قرآن استشهاد و استدلال می كردند.

مثلاً تنها در كتاب سیبویه سیصد آیه از قرآن ذكر شده است. ادیبان و نویسندگان كه در صدد تزیین گفته ها و نوشته های خود بودند حتماً از آیات قرآن استمداد می جستند. » [3] جرجی زیدان می گوید:

«موقع استیلای صلاح الدین ایوبی بر مصر در كتابخانه ای كه العزیز باللّه دومین خلیفه ی فاطمی تأسیس كرد و وزیر او یعقوب بن كلس او را به این كار تشویق می كرد، سه هزار و چهارصد قرآن موجود بود كه همه را با آب طلا به خط زیبا نگاشته بودند. » [4] گنجینه ی قرآن كه هم اكنون در موزه ی آستان قدس رضوی هست با آن خطوط عالی و تذهیبها و نقاشیهای حیرت انگیز نشانه ای از علاقه ی مردم این مرز و بوم به این كتاب مقدس است.

حركت علمی و فرهنگی اسلامی به همین ترتیبی كه گفتیم آغاز شد. اكنون درباره ی مردمی كه در آن حركت شركت داشتند بحث كنیم.

هر چند اكثر آثار علمی كه از خارج دنیای اسلام نقل و ترجمه شد از غیر ایران بود، ولی اكثریت آثار اسلامی، چه در رشته ی علوم دینی و چه در رشته های دیگر به وسیله ی دانشمندان مسلمان ایرانی به وجود آمد. افتخار و امتیاز ایرانیان در دوره ی اسلام در همین است. ادوارد براون می گوید:

«اگر از علومی كه عموماً به اسم عرب معروف است اعم از تفسیر و حدیث و الهیات و فلسفه و طب و لغت و تراجم احوال و حتی صرف و نحو زبان
مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 391
عربی، آنچه را كه ایرانیان در این مباحث نوشته اند مجزا كنید بهترین قسمت آن علوم از میان می رود. » [5] نمی خواهیم مبالغه كنیم و حقوق مسلمانان غیرایرانی را نادیده بگیریم. تمدن اسلامی و فرهنگ اسلامی از هیچ قوم خاص نیست، از اسلام و مسلمین به طور عموم است. هیچ ملتی اعم از عرب و ایرانی و غیره حق ندارد آن را به نام خود قلمداد كند، ولی همچنانكه قبلا گفتیم هر ملتی حق دارد سهم خود را مشخص كند و توضیح دهد.
[1] . همان، ص 391و392.
[2] . همان، ج 3، ترجمه ی فارسی، ص 94و95.
[3] . همان، ص 93.
[4] . همان، ص 314.
[5] . تاریخ ادبیات ، جلد اول، ترجمه ی فارسی، ص 303.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است