در
کتابخانه
بازدید : 447818تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand بخش اول: اسلام از نظر ملیّت ایران بخش اول: اسلام از نظر ملیّت ایران
Expand بخش دوم: خدمات اسلام به ایران بخش دوم: خدمات اسلام به ایران
Collapse بخش سوم: خدمات ایران به اسلام بخش سوم: خدمات ایران به اسلام
Collapse گستردگی و همه جانبگی گستردگی و همه جانبگی
Expand فلسفه و حكمت فلسفه و حكمت
Expand عرفان و تصوف عرفان و تصوف
ذوق و صنعت
دو قرن سكوت؟ !
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
آمارها نشان می دهد كه در حال حاضر در حدود پنجاه میلیون مسلمان در چین وجود دارد. نفوذ اسلام در چین از راه دعوت و تبلیغ به وسیله ی مسلمانانی كه به چین رفته و احیاناً سكونت گزیده اند صورت گرفته است. سهم ایرانیان در نفوذ اسلام در چین نیز سهم عظیمی بوده است.

در كتاب اسلام، صراط مستقیم مقاله ی «فرهنگ اسلامی در چین» [1]از آغاز نفوذ اسلام در چین و توسعه ی آن و دوره ی ضعف آن بحث می كند. نقش ایرانیان در تبلیغ و ترویج اسلام در چین از محتوای این مقاله كاملاً مشهود می گردد.

راجع به آغاز ورود اسلام در چین تاریخچه ای از منابع چینی نقل می كند كه منحصر به منابع چینی است و در منابع اسلامی از آن یاد نشده است. می گوید:

«تاریخ كهن دودمان «تانگ» اشاره می كند كه به سال دوم سلطنت «یونگ وی» در حدود سال 31 هجری فرستاده ای از عربستان به دربار خاقان آمد و هدایایی با خود آورد. این فرستاده گفت كه دولت ایشان سی ویك سال قبل تأسیس یافته است. . . خاقان پس از كسب اطلاعاتی چند از دین مقدس اسلام، آن را با تعالیم كنفوسیوس موافق می بیند و اسلام را تأیید و تصدیق می كند ولی مقرراتی مانند پنج مرتبه نماز یومیه و یك ماه روزه به طبع وی گران می آید و بدان نمی گرود ولی به سعد [2]و همراهان
مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 377
وی اجازه ی تبلیغ دین اسلام را در چین می دهد و موافقت خود را با تأسیس اولین مسجد در شهر چانگان اعلام می دارد و بدین وسیله علاقه ی خود را به دین مقدس اسلام ابراز می نماید. بنای این مسجد واقعه ی مهمی در تاریخ اسلام به شمار می رود كه هنوز هم پس از قرنها تعمیر و تجدید بنا، به صورت آبرومندی در «سیان جدید» باقی می ماند. » [3] اگر این جریان واقعیت داشته باشد، آغاز نفوذ اسلام در چین به وسیله ی خود اعراب مسلمان بوده است.

از این جریان كه بگذریم، اسلام به وسیله ی سوداگران مسلمان كه بسیاری از آنها ایرانی بوده اند در چین نفوذ یافت. در كتاب نامبرده می نویسد:

«در عصر خلافت بنی امیه و بنی عباس مسافرت سوداگران و مبلغین مسلمان به چین افزایش یافت و عربهایی كه در خلافت بنی امیه به چین وارد شده بودند، به «تازیان سفیدپوش» معروف بودند. در دوره ی خلافت عباسیان كه روابط دوستانه بین امپراطورهای اسلام و چین توسعه ی بیشتری یافت، دسته های فراوانی از تازیان بدان دیار رفته و این عربها را «تازیان سیاه پوش» می گفتند.

. . . در یك قرن و نیم، یعنی در فاصله ی سال 31 تا 184 هجری عده ی قابل توجهی از بازرگانان عرب و ایرانی از راه دریا به چین وارد می شوند و در بندر «كوانگ چو» اقامت می گزینند و از آن تاریخ به بعد رفته رفته در راسته ی ساحل به پیشروی خود ادامه می دهند و به شهرهای مهم آنجا نفوذ می كنند و بالأخره به اقصی نقاط شمالی چین و تا شهر «هانگ چو» نیز می رسند. . . در این عصر تعداد سوداگران عرب و ایرانی در نواحی جنوبی رو به افزایش می گذاشت و رفته رفته با زنان چینی وصلت اختیار كرده و در آنجا ساكن می شدند. این مسلمین دارای جوامع مخصوصی بودند و از سایر مردم چین جداگانه زندگی می كردند تا بتوانند در مراسم عروسی و اعمال روزانه ی خود احكام مقدس اسلام را رعایت كنند. حتی آنها محاكم شرعی مخصوصی داشتند كه در مسائل مربوط به ازدواج و طلاق و ارث و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 378
غیره مطابق فقه اسلامی رفتار می كردند. این استقلال جامعه ی مسلمین در آن عصر دلیل دیگری بر نفوذ و قدرت اسلامی در چین آن روزی می باشد. » [4] ایضاً می نویسد:

«تجار ایرانی و عرب، ابریشم و كالاهای صنعتی و ظروف چینی و سایر امتعه ی تجارتی از چین به شرق میانه و اروپا می بردند و در بازگشت، از نباتات طبی و ادویه و مروارید و سایر فرآورده های آن نواحی به چین می آوردند. این تجار در حقیقت واسطه ای بودند كه به وسیله ی تجارت پرسود خود سایر مسلمین را برای تجارت و تبلیغ دین به طرف چین جلب می كردند، و وقتی دسته های تازه ای از مسلمین به چین وارد می شدند باعث افزایش جوامع مسلمان در شمال غربی و جنوب شرقی كشور می شدند. » [5] و نیز می گوید:

«در قسمتهای شمال، اغلب انحصار حمل و نقل به وسیله ی كاروانهای الاغ و اسب و شتر در اختیار آنان بود و در امتداد رودخانه ی «یانگ تسه» و «هوایهو» و برنجزارهای اطراف نهرهای منشعب از رودخانه نیز داد وستد غله و حمل ونقل به وسیله ی مسلمانان انجام می گرفت و همین امروز استعمال اصطلاحات و ارقام فارسی در داد و ستد غلات دلیل بارزی بر تفوق گذشته ی مسلمین در این نواحی است. » [6] و باز می گوید:

«مسلمانان چین به دو قسمت می شوند: مسلمانان سیكیانگ كه به اصطلاح مسلمانان «عمامه دار» نامیده می شوند، مسلمانان چین خاص كه به مسلمانان «هان» موسومند. . . مسلمانان «هان» در امور دینی معمولاً عبارات عربی و فارسی، مخصوصاً فارسی را در یك تركیب خاص به كارمی برند. » [7]
مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 379
و می گوید:

«رئیس روحانیان مسجد آخوند یا آخونك نامیده می شود كه به معنی عالم یا تعلیم دهنده ی احكام دینی است. امام جماعت به منزله ی كمك و دستیار آخوند است [8]. . . شیوه ی تعلیم و تربیت سابق چین به تبعیت از درسهای معمول ایران و عرب بود. » [9] در كتاب هزاره ی شیخ طوسی جلد اول، در مقاله ی آقای دكتر سیدجعفر شهیدی استاد دانشگاه تهران تحت عنوان «تأثیر عنصر ایرانی در نشر اسلام در جهان» كه متن مقاله ی معظم له در كنگره ی هزاره ی شیخ در سال گذشته است، راجع به نفوذ اسلام در چین از كتاب جهانگشا ی عطاملك جوینی چنین نقل شده است:

«اما آنچه از راه عقل بدان می توان رسید [10]و از وهم و فهم نه دور است، در دو قسم محصور است: اول ظهور نبوت است، دوم كلام. و معجزه از این قویتر تواند بود كه بعد از ششصد واند سال تحقیق حدیث: «زویت لی الارض فاریت مشارقها و مغاربها و سیبلغ ملك امتی ما زوی لی منها» در ضمن خروج لشكر بیگانه میسر می شود. . . تا بدان سبب لوای اسلام افراخته تر شود و شمع دین افروخته تر و آفتاب دین محمدی سایه بر دیاری افكند كه بوی اسلام مشام ایشان را معطر نگردانیده بود و آواز تكبیر اذان سمع ایشان را ذوق نداده و جز پای ناپاك «عبدة اللات و العزی» خاك ایشان را نسوده و اكنون چندان مؤمن موحد روی بدان جانب نهاده است و تا اقصای دیار مشرق رسیده و ساكن و متوطن گشته كه از حد و حصر و احصا متجاوز نموده است.

بعضی آن است كه به وقت استخلاص ماوراء النهر و خراسان به اسم پیشه وری و جانورداری جماعتی به «حشر» [11]را بدان حدود رانده و طایفه ی بسیار آنند كه از منتهای مغرب و عراقین و شام و غیر آن از بلاد اسلام بر
مجموعه آثار شهید مطهری . ج14، ص: 380
سبیل تجارت و سیاحت طوفی كرده اند و به هر طرف و شهری رسیده و شهرتی یافته و در مقابل بیوت اصنام، صوامع اسلام ساخته و مدارس افراخته و علما به علم و افادت، و مكتسبان علوم به استفادت اشتغال نموده، گویی اشارت از حدیث: «اطلبوا العلم و لو بالصین» به ابنای این زمان است. » [12] عطاملك جوینی، اینكه پس از ششصدسال از هجرت نبوی مبلغان مسلمان ایرانی و غیر ایرانی به چین می روند و مردم آن سامان را به دین اسلام می خوانند، یكی از معجزات خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله می داند.
[1] . این مقاله به قلم آقای داود سی تینگ نگارش یافته است. آقای داود سی تینگ آنچنانكه در مقدمه ی كتاب اسلام، صراط مستقیم معرفی شده است: «عضو كنسولگری جمهوری چین در بیروت می باشد. قبل از عزیمت به تیوان پیشوای جامعه ی مسلمین چین بود. تحصیلات خود را در دانشگاه الازهر به پایان رسانید و عهده دار پستهای سیاسی مهمی از جانب دولت چین بود و از سخنوران نامی مسلمانان چین محسوب می شود. »
[2] . در این تاریخچه تصریح شده كه این سعد، سعد وقاص صحابی و سردار معروف است، ولی این نقل با تواریخ موجود اسلامی كه وفات و قبر سعد وقاص را در مدینه نشان می دهد منطبق نمی گردد. ممكن است- اگر تاریخچه ی بالا صحیح و معتبر باشد- این شخص شخص دیگری به نام سعد بوده است.
[3] . اسلام صراط مستقیم ، ص 420- 423.
[4] . همان، ص 422- 423.
[5] . همان، ص 424.
[6] . همان، ص 432.
[7] . همان، ص 437.
[8] . همان، ص 442.
[9] . همان، ص 456.
[10] . در باب اثبات نبوت.
[11] . ناشر محترم كتاب درباره ی این كلمه در پاورقی توضیح می دهند: «حشر، به زبان مغولی به معنی افرادی بود كه در جنگها از میان صنعتگران یا كارگران ملل مغلوبه انتخاب نموده و در بلاد مفتوحه به كار وامی داشتند» .
[12] . هزاره ی شیخ طوسی ، ج /1ص 179.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است